🌐 انسانِ آلوده و فعال شدن مکانیسم ماشه!
✍رضا کردبچه ( دانشجو دکتری جامعه شناسی)
🔺ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه می گوید:"حقیقت یعنی احساس ثابت مستمر اجتماع".و اجتماع حاصل کنش و هم افزایی تجمع انسانهایی ست در جغرافیا و تاریخ مکانی- زمانی حال حاضر.
🔺از اینرو نتیجه میگیرد که حقیقت نسبت به مردمان هر سرزمینی وجه ابژکتیویه و بیرونی دارد و لازمه اصلی درک حقایق جوامع انسانی، "بدن"به مثابه مجموع اجزا و ارگانیسم زنده درونی ،برای شناخت حقیقت بیرونی ست..بطور مثال لازمه ی درک مفهومی مانند "بی عدالتی" بوجود آمده در بین کنشهای قدرت حاکمیت های بالادستی؛ درک و لمس آن توسط کمونهای انسانی پایین دستی از طریق گوشت و پوست و استخوان ( استعاره ای از حواس پنجگانه اصلی بدن)صورت می پذیرد و نتیجه میگیرد که درصورت نبود حواس آدمی برای مفهوم سازی لازم از مفروضات حقیقی بیرونی؛ تعریف این مفهوم به مثابه دالِ ابتر (بطور مثال بی عدالتی) کاملا غیر ممکن خواهد بود و غیر قابل شناسا...از اینرو "بدن انسان" به مثابه مکانیسمی بی همتا و غیر قابل قیاس نسبت به بدنه مکانیکی سایر جانداران درموقعیت استثنایی کنشگرانه قرار میگرد..
🔺شناخت و استقرار معنایی بیماریهای مختلف و اپیدمی های سیاه در طول قرون متمادی نیز در تعاریف بدیع بدنهای آلوده انسانی به مثابه ارگانیسم شناخت بیماریهای ناشناخته قابل درک و امکان پذیر بوده و علائم بیماری در بدن نشان از تایید حقیقتی نامشهود اما آشکار انسان بیمار است و رفتارهای متقابل با آن..
🔺بنا به تعریف ساده تر برای درک ِ مفهوم حقیقی بیماری گونه ی کرونا؛ واکنش نشان دادن سیستم ایمنی بدن شرط لازمی ست که باعث میشود بیماری با مختصات خاص هولناک خود در بدن تعریف و علائم و تظاهرات بیماری خود را بروز دهد و در غیر اینصورت معنای بیماری به تعویق می افتد.
🔺اما آنچه در حال حاضر این بیماری را هولناک تر و کشنده تر از تمام بیماریهای قرن حاضر نموده است ؛ شیوه پارادوکسیکال بسیار ساده و دم دستی "مبتلا به" شدن مبتلایان به این بیماری پیچیده و سخت است؛ تماس ساده انسان آلوده...
🔺برخلاف طاعون سیاه در قرون وسطی که عوامل ناشناخته مختلفِ خرافی- مذهبی در شیوع آن دخالت داده میشد که سبب گردید بیش از تعداد بیماران ؛ انسانهای بیگناه دیگری (بعنوان مثال بدلیل داشتن دین یهودیت ) در خرافه پرستی های جاهلانه آن دوران سوزانده شده و از بین بروند..
🔺در نتیجه انسانِ کرونا بیمار، ناقل است و حامل.. ناقلی کشنده و حاملی فراگیر با استقرار نشانه های معنایی ویروسی خود بواسطه بدن آلوده بیمار ؛ وهر تماس بدنی(body contact) تبدیل به بمبی ساعتی میشود کار گذاشته شده در بدنهای دیگری، اصلی ترین ابزار حامل هولناک بیمار گونه معنا؛ و دستهای انسان آلوده در دم دستی ترین تعریف خود دیگر بعنوان عاملیتی اخلاقی و انسانی برای کمک و یاری رساندن به سوی انسانِ نیازمند دیگری کشیده نمیشود.
🔺 دستها سلاحی کشنده محسوب میشوند در انتحار بدن بیمار...اسلحه ای فردی و آلوده در دست دشمن فرضی و نادیدنی اما حاضردر همه مکانها و زمانها که برای طرحِ تئوری قتلی بیرحمانه و کشیدن ماشه ای خلاص کننده به سادگی یک تماس ساده بکار برده می شود...شلیک و تمام!
📌منبع این مطلب؛ ارسال مخاطب گرامی کانال
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLNLu9Gs-xukoTpA