🍁تله فریب🍁
#پارت_پانزدهم
بعد از رفتن سرهنگ و دوستانش،پرونده رو برداشتم با دقت شروع به خوندن کردم. غیر از مطالبی که گفته بودن؛چیز دیگه ای که بشه بهش توجه کرد وجود نداشت. غیر از اینکه پزشکی قانونی نرفته بود.سریع با یکی از دوستانم که تخصص جراحی زنان داشت تماس گرفتم تا یک
وقت بگذارد و عسل را یک ویزیت کند.
بعد از یک ربع خودش رو رساند.بعد از احوال پرسی از او تشکر کردم برای اینکه خودش رو سریع بهم رسونده بود.به دیدن عسل رفتیم.
تا ما رو دید شروع کرد به فحش دادن و جیغ زدن. حتی به منم فحش میداد فکر می کرد میخواهیم اذیتش کنیم.
مجبور شدیم بهش آرام بخش تزریق کنیم تا خانم دکتر بتونه به کارش برسه.
وقتی لباسهاشو در آوردیم چیزی که دیدیم بسیار ناراحت کننده و وحشتناک بود.
بدنش به شدت آسیب دیده بود و حالت طبیعی نداشت.دکتر وقتی معایناتش را کامل کرد گفت:
- هنوز دختره و سالمه بدون هیچ ترمیمی.
باور کردنی نبود فکر میکردم دختر نباشه.
سرمو تکون دادم.خدا میدونست چه بلایی سر این دختر اومده بوده.
✍️ یگانه راد
#پارت_پانزدهم
بعد از رفتن سرهنگ و دوستانش،پرونده رو برداشتم با دقت شروع به خوندن کردم. غیر از مطالبی که گفته بودن؛چیز دیگه ای که بشه بهش توجه کرد وجود نداشت. غیر از اینکه پزشکی قانونی نرفته بود.سریع با یکی از دوستانم که تخصص جراحی زنان داشت تماس گرفتم تا یک
وقت بگذارد و عسل را یک ویزیت کند.
بعد از یک ربع خودش رو رساند.بعد از احوال پرسی از او تشکر کردم برای اینکه خودش رو سریع بهم رسونده بود.به دیدن عسل رفتیم.
تا ما رو دید شروع کرد به فحش دادن و جیغ زدن. حتی به منم فحش میداد فکر می کرد میخواهیم اذیتش کنیم.
مجبور شدیم بهش آرام بخش تزریق کنیم تا خانم دکتر بتونه به کارش برسه.
وقتی لباسهاشو در آوردیم چیزی که دیدیم بسیار ناراحت کننده و وحشتناک بود.
بدنش به شدت آسیب دیده بود و حالت طبیعی نداشت.دکتر وقتی معایناتش را کامل کرد گفت:
- هنوز دختره و سالمه بدون هیچ ترمیمی.
باور کردنی نبود فکر میکردم دختر نباشه.
سرمو تکون دادم.خدا میدونست چه بلایی سر این دختر اومده بوده.
✍️ یگانه راد