♻️ذهنيت كودك تكانشی : ♻️
➰ذهنیت کودک تکانشی جنبه ای از فرد است که به صورت تکانشی رفتار می کند و تحمل ناکامی برایش دشوار است. کودک تکانشی خواهان آن است که آنچه مي خواهد را هر وقت که طلب می کند، برایش فراهم گردد.
➰آنها نیازهایشان را به صورت ضرورت تجربه می کنند و برایشان صبر کردن برای برآورده شدن نيازشان يارد شدن تقاضایشان غیرقابل تحمل است .
➰زماني كه كودك تكانشي چيزي رامی خواهد، بلافاصله و بدون فكر مورد نتایج احتمالی اش وارد عمل مي شود .
➰مراجعاني كه ذهنيت کودك تکانشی دارند فاقد جنبه بزرگسال سالم هستند تا در مورد سود و ضررهاي رفتارشان فكر كنند و به طور هم زمان مانع تكانه ها شوند .
⇚ کودک تکانشی به ناچار از موضع قدرت وارد تعارض با مردم می شود. زمانی که نتواند کارش را پیش ببرد و محدودیت ها را به عنوان بی انصافی، استبداد یا تنبیه تجربه کند ناکام و عصبانی می شود.
⇚ به طور مثال، شخصي كه در بيمارستان پزشك قانوني به علت برخورد فيزيكي با دوستش بستري شده زمانی که در حبس بود، تقاضا کرد تا بسته ای را برای وکیلش ارسال کند. وقتی که مددکار اجتماعی اش به او گفت که باید تا روز بعد صبر کند، زیرا که نامه های آن روز قبلاً جمع آوری شده بودند، او بسیار عصبانی شد و پافشاری کرد که بسته باید به خاطر یک ضرب الاجل فوری فرستاده شود.
⇚ زمانی که او احساس کرد بحثش راه به جایی ندارد، سراغ مددکار دوم و بعد مددکار سوم رفت که هر کدام از آنها به او یادآوری کردند که بسته ها باید قبل از ساعت ۱۲ فرستاده شوند و این قانونی است که تمام افراد به خوبی از آن اطلاع دارند .
⇚ درنهایت وي با عصبانیت درحالی که همچنان می گفت راه دیگری برای حل مشکلش پیدا خواهد کرد به راهش ادامه داد.
⇚ افرادی با ذهنیت کودک تکانشی اغلب در خانواده هایی بزرگ می شوند که فاقد قاطعیت و محدودیتهای منطقی هستند. چنین خانواده هایی بسیار سهل گیر، بی نظم یا بی توجه هستند و معمولاً والدین بر کودکان نظارت و کنترل ندارند.
⇚ مثلاً همين شخص ،در خانواده ثروتمندی بزرگ شده بود که تمام خواسته هایش را برآورد کرده بودند. او از سنین پایین مشکلات رفتاری داشته و درنهایت تشخیص اختلال بیش فعالی / نقص توجه گرفته است.
⇚ والدین او همیشه او را از شر مشکلاتش رها می کردند که همین مسئله خود باعث تقویت الگویی شده بود که بر اساس آن او احساس می کرد که می تواند از مجازات هر کاری در امان بماند.
⇚ حتی در طول اقامتش در بیمارستان پزشک قانونی، والدینش برای یک ارزیابی روانپزشکی دیگر پول پرداخت کردند (که بر اساس نتیجه اش وي هیچ مشکل روان پزشکی نداشت )و سعی می کردند او را به جای دیگری منتقل کنند، مکانی که با مدیرانش دوست بودند؛ بنابراین، والدین او به طور پنهان و آشکار به او این پیام را میدادند که تمام نیازهایش باید برآورده شود و اینکه او اصلا نیازی به مواجه شدن با پیامد اعمالش را ندارد.
⇚ در نتیجه او ذهنیت کودک تکانشی را پرورش داد، ذهنیتی که توقع داشت دیگران فورا در مقابل انتظاراتش تسلیم شوند و زمانی که دیگران تلاش می کردند محدودیت هایی برای او به وجود بیاورند، او خشمگین میشد و وارد ذهنیت کودک عصبانی می شد.
♻️کانال آکادمی تخصصی طرحواره درمانی دکتر عباس شفیعی ♻️
@schematherapyforempowerment
➰ذهنیت کودک تکانشی جنبه ای از فرد است که به صورت تکانشی رفتار می کند و تحمل ناکامی برایش دشوار است. کودک تکانشی خواهان آن است که آنچه مي خواهد را هر وقت که طلب می کند، برایش فراهم گردد.
➰آنها نیازهایشان را به صورت ضرورت تجربه می کنند و برایشان صبر کردن برای برآورده شدن نيازشان يارد شدن تقاضایشان غیرقابل تحمل است .
➰زماني كه كودك تكانشي چيزي رامی خواهد، بلافاصله و بدون فكر مورد نتایج احتمالی اش وارد عمل مي شود .
➰مراجعاني كه ذهنيت کودك تکانشی دارند فاقد جنبه بزرگسال سالم هستند تا در مورد سود و ضررهاي رفتارشان فكر كنند و به طور هم زمان مانع تكانه ها شوند .
⇚ کودک تکانشی به ناچار از موضع قدرت وارد تعارض با مردم می شود. زمانی که نتواند کارش را پیش ببرد و محدودیت ها را به عنوان بی انصافی، استبداد یا تنبیه تجربه کند ناکام و عصبانی می شود.
⇚ به طور مثال، شخصي كه در بيمارستان پزشك قانوني به علت برخورد فيزيكي با دوستش بستري شده زمانی که در حبس بود، تقاضا کرد تا بسته ای را برای وکیلش ارسال کند. وقتی که مددکار اجتماعی اش به او گفت که باید تا روز بعد صبر کند، زیرا که نامه های آن روز قبلاً جمع آوری شده بودند، او بسیار عصبانی شد و پافشاری کرد که بسته باید به خاطر یک ضرب الاجل فوری فرستاده شود.
⇚ زمانی که او احساس کرد بحثش راه به جایی ندارد، سراغ مددکار دوم و بعد مددکار سوم رفت که هر کدام از آنها به او یادآوری کردند که بسته ها باید قبل از ساعت ۱۲ فرستاده شوند و این قانونی است که تمام افراد به خوبی از آن اطلاع دارند .
⇚ درنهایت وي با عصبانیت درحالی که همچنان می گفت راه دیگری برای حل مشکلش پیدا خواهد کرد به راهش ادامه داد.
⇚ افرادی با ذهنیت کودک تکانشی اغلب در خانواده هایی بزرگ می شوند که فاقد قاطعیت و محدودیتهای منطقی هستند. چنین خانواده هایی بسیار سهل گیر، بی نظم یا بی توجه هستند و معمولاً والدین بر کودکان نظارت و کنترل ندارند.
⇚ مثلاً همين شخص ،در خانواده ثروتمندی بزرگ شده بود که تمام خواسته هایش را برآورد کرده بودند. او از سنین پایین مشکلات رفتاری داشته و درنهایت تشخیص اختلال بیش فعالی / نقص توجه گرفته است.
⇚ والدین او همیشه او را از شر مشکلاتش رها می کردند که همین مسئله خود باعث تقویت الگویی شده بود که بر اساس آن او احساس می کرد که می تواند از مجازات هر کاری در امان بماند.
⇚ حتی در طول اقامتش در بیمارستان پزشک قانونی، والدینش برای یک ارزیابی روانپزشکی دیگر پول پرداخت کردند (که بر اساس نتیجه اش وي هیچ مشکل روان پزشکی نداشت )و سعی می کردند او را به جای دیگری منتقل کنند، مکانی که با مدیرانش دوست بودند؛ بنابراین، والدین او به طور پنهان و آشکار به او این پیام را میدادند که تمام نیازهایش باید برآورده شود و اینکه او اصلا نیازی به مواجه شدن با پیامد اعمالش را ندارد.
⇚ در نتیجه او ذهنیت کودک تکانشی را پرورش داد، ذهنیتی که توقع داشت دیگران فورا در مقابل انتظاراتش تسلیم شوند و زمانی که دیگران تلاش می کردند محدودیت هایی برای او به وجود بیاورند، او خشمگین میشد و وارد ذهنیت کودک عصبانی می شد.
♻️کانال آکادمی تخصصی طرحواره درمانی دکتر عباس شفیعی ♻️
@schematherapyforempowerment