اعتِقاداتِ‌یِک‌سیگارِ‌تَسکین‌‌‌دهَنده،،


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


𝖨𝖭𝖳𝖯-
𝟐𝟎𝟎𝟖
𝘣𝘭𝘶𝘦 & 𝘨𝘳𝘢𝘺
𝗦𝗮ᵍ~
t.me/HidenChat_Bot?start=1618244445

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




مرا ببوس همین الان که دیره فردا
که بوسه عشقو زنده میکنه تو سوز سرما!!


پاهایش شن و ماسه‌های لب ساحل را لمس میکرد
وزش باد با هربار تندتر وزیدنش زیر دامن توری‌بلندش می‌وزید
پاهای کشیده و بلندش را روی زمین قرار داد و به موج آب خیره شد
استخوان‌هایش از سرما تنش را پس میزدند
روحش خاک گرفته بود اما دختر خورشید.. فقط به فکر جنگل های آرام شمال بود
از کجا آورده بود دست باد گیسوی دوشیزه را؟
دلش آغوشی میخواست برای ابر شدن
دلش می‌خواست مانند دختر بچه‌های سه ساله گوشه‌گیر شود و بگوید: می‌شود به من هم کمی توجه کنین؟
عطش دخترک همچنان برای تنها بودن ادامه دارد.
چشمانش در خواب غلط میزدنند
مژه‌هاش بهم چسبیده بودند
انگشتان باریک پسرک بر روی شانه‌هاش زمزمه میکرد:
+ساعت سه و ربع؟ تنها؟ خطرناک نیست این موقع شب اونم اینجا، عروسک چشم‌قشنگم خوابش ببره؟
برایش سخت بود دل کندن از خواب‌آلودگی
نفسش را بیرون داد
-من خودم مراقبم
+ولی من نگرانم
پسرک با دست‌هایش دختر کوچکتر را به خودش نزدیک تر کرد و به چشمهایش خیره شد
-به چی زل زدی
+به عروسکم...چشمای بادومی‌شکل قشنگی داری
قبول کردن ذره‌ایی تعریف که خودش اعتقادی به اونها نداشت..عصبیش میکرد
-من عروسک تو نیستم
+بالاخره که میشی!!
ابروهایش در هم فرو رفتند
-من مال خودمم
پوزخند+
+عروسک اخم بهت نمیاد
به لب‌های دخترک خیره شد
هر راهی را رفته بود تا به جایی برسد، به لب‌هایش رسید،
+تو مال منی
چشم‌های دخترک مقابلِ چشم‌هایش هست و روحش در میان دست های پسرک در حالِ جان گرفتن...
بوی عطر تن دخترک هر لحظه پسر را دیوانه‌تر میکرد
دخترک بدون هیچ حرکتی باعث شد در دل پسرک لقب اغواگر بگیرد
دست از خیره شدن ب لبهایی که حالا..فرصت چشیدن انها در دستان پسرک بود برداشت
صورت عروسکش را قاب کرد و صحنه‌ایی که قبل از بسته‌شدن چشم‌هایشان دیده می‌شد رسیدن آن دو گوشت‌نرم به يکديگر بودند
می‌رقصیدند و می‌رقصیدند می‌رقصیدند
لبخندی دردناک در پشت لب های عروسکش بود که پیِ قایم موشک بازی، در حالِ بازی با روح پسرک بود
دقایقی از سپری شدن بهترین لحظات معشوقه‌یِ پسرک می‌گذشت که..
+دوست دارم دخترخورشید
و این دوست‌داشتن به اندازه‌ لبخندی که اکنون بر لب داری شیرین است؛؛
پروانه‌های زیر دل دخترک شروع به پرواز کردند و لرزش تن او باعث شد پسرک محکمتر دوشیزه‌اش را در آغوش گرمَش فشار دهد!
-بخون از چشمهام که داد میزنن من هم دوست دارم
تو همیشه بهترین من بودی و هستی شاهزاده‌ی کوچک
+من درون چشمات باران میبینم
اما درونِ هر قطره‌‌ی اشک‌های تو، ترسی بزرگ پنهان شده،
ترس از اینکه
صبح زود کسی شانه‌ات را تکان بدهد و بگوید؛
بیدار شو، داشتی خواب میدیدی!!
***
عرق‌سرد بر روی پیشانی‌اش
ساعت ۴ و ۱۱ دقیقه‌ی بامداد
پس عروسکَش؟
همینجا بود...کجاست؟
*بیدار شو، داشتی خواب میدیدی!!

" 𝟐𝟎𝟐𝟐,𝟏𝟐,𝟗 ' 𝟎𝟐:𝟎𝟐 "
-مَعشوقه‌ی‌ِدُختَرِجَنگَل‌هایِ‌آرامِ‌شُمال


Репост из: . Ethereal .
فور کنید ببینم کدوم ادمینا بیدارن؛ پست فیومو هم ازشون فور میکنم


𝙃𝙖𝙥𝙥𝙮 100 𝙙𝙤𝙡𝙡'𝙨 |~🫁


𝘞𝘦𝘭𝘤𝘰𝘮𝘦 1𝘈𝘱𝘳 ~


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


گایز
وسواس نیستم
هرکسی هم ممکنه نظر و سلیقه خودشو داشته باشه
ولی واقعا این رفتار خیلی زشته
که من تک تک اومدم پیویتون و تو تمام دیلیا و چنلایی ک دارم خواهش کردم ک جوین بدین تو دیلیم
و... ؟
کافیه به یه عدد رندی برسیم که بارها رسیدیم...
یکی کرمش میگیره و لف میده و بقیه پشت سرش ادامه میدن!


دردِ سردرد دیگه تو سرم نیست
رسما تومه


+تو به خدا اعتقاد داری؟
-خدا؟
خدا خیلی وقته چشماشو روی اتفاقاتی که اینجا داره میوفته بسته!!


معاشِقه‌ی‌ِآشُفتگیِ‌هایِ‌روحی‌وذِهنیِ‌من!!


چی تو گوشت خوندن که چشت منو ندید؟
که قیدِ منو زدی؟


Репост из: my point of view
فور کنید فور کنم
یکم زیاد بشیم ؟


Репост из: 『𝓑𝓵𝓾𝓮 𝓼𝓲𝓭𝓮 』
فور کنید فور کنم🫧


دوستاتو ولشون کن بده به من ترجیح؛


برایِ تو من فقط یک فصل بودم،
اما تو برایِ من کُل کتاب بودی~
-🫁


{می‌گذرند...
زودتر از آنکه فکر کنی می‌گذرند
عشق‌ها
اضطراب‌ها
هیجان‌ها
باد و باران‌های یک تابستانند}


Репост из: серая луна
ادمینایی ک بیدارن -
فور کنید پست اخرتونو فور کنم.


Репост из: 𝟬𝟱:𝟬𝟱
فور کنید دیلیتون یکم ناشناس/جوین بدم.


Репост из: 『درونِ‌ذهن』
فور کنید با توجه به وایب دیلیتون بگم چه شغلی دارید🌚

Показано 20 последних публикаций.

102

подписчиков
Статистика канала