نارنج مویه ها...


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


دوست داشتنت پرنده ایست
که در تمام درختان زمین لانه دارد...

#تکتمانه_ها
#یا_خیر_حبیب_و_محبوب
#تنهایی_جان

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


بگذار در بزرگي اين منجلاب ياس
دنياي من به كوچكي انزوا  شود...

#سیمین_بهبهانی

@t_hosseyni


عمریست در اجابت خود سنگ می خوریم
نفرین به این دعا که به جایی نمی رسد..

#سیده_تکتم_حسینی

کرشمه ی زیبا از #مرضیه_بهرامی نازنین
@t_hosseyni


Репост из: سنگ...
از قلبم بیرون می‌زند. انگار چیزی به فواره خودش را به مغز برساند و در بهتی اندوهناک بگوید چقدر غریبیم از هم چقدر غریبیم به هم..
گفته بودی گربه های محله ی ما چاقند و گربه های مردنی کوچه مان را به سخره گفتی و با لهجه ی پایین شهری من حرف میزدی.. در رفتارت چیزهای زیادی رو به افت بودند چیزهای زیادی کمی می کردند.. بزرگی به چیست؟ به آنچه می گویی و هرگز ندیده ام به آنچه گفتی و هرگز نرویاندی؟
به ریشه هایم نگاه کن و نامم را در دهان شسته ات بتکان...

#سیده_مریم_حسینی(تکیه ای)
#درون_شب
@mh_sang


من که امشب خوب بودم
پس پریشانم چرا؟

#نارنج_مویه_ها

ممنون از هنرمند گرامی #امین_سیادت

.


Репост из: HaranBand?
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


اینکه با غم می نشینم ، اینکه با غم دوستم
معنی اش دیوانه بازی نیست..شاعر بودن است..

#سیده_تکتم_حسینی
#غزل

@t_hosseyni


نه خواب راحتی دارم
نه مایلم به بیداری...

#مریض_حالی_ام_خوش_نیست
#محسن_چاووشی

@t_hosseyni


.
بر میگردم به ناپرهیزی ِ خیره ماندن به لختی دیوار.. به آجرها که دانه دانه در چشمهایم‌ صف کشیده اند که هر جا می روم این نگاه کردن به جای های گنگ در دیده ام‌ خوش‌نشینی دارد.. از تنهایی اتاق به حیاط دلتنگ و از تاریکی آن به تاریکی این ..برگشته ام و دلم تنهاست و آدم کجا برود که تنهایی اش را نبرد ..
از سرمای آب است یا زبری پوستم که دستم می سوزد و یادم می آید چقدر از خودم بی خبرم این روزها..‌ چشم های بی کسم را برمیگردانم از دیوار به پشت دست زمختم و نوزده سالگی پنجاه و چهار ساله می شود در نگاهم ، دستهایم تنهایند و آدم کجا برود که تنهایی اش را نبرد. با خونی که چون‌ سرب در رگهایم آهسته است دراز می کشم رو به روی سقف ..نم کشی زرد گوشه سمت راست در نظرم شبیه نقشه ی جغرافیای کدام سرزمین است.. شاید سرزمین های شمالی...گوشه ای پر رنگ و گوشه ای کمرنگ مثل حضور آدمها بر مدار زندگی ..‌خوابم نمی برد و شب جغد است صدای زوزه است کندی ساعت است نیامدن روشنی ست و چه بیهوده است که آدم فکر کند اگر روز شود بهتر است و تنهایی ات را می توانی روی بند بیاندازی و آفتاب بگیرانی که مگر اندوهت خشک شود ..روز بیاید با صدای کلاغها با بساط صبحانه .‌. و بیهوده است که جای های خالی در شب ژرف تر و در روز نمایان ترند.. بیداری ام به درازا کشیده بلند می شوم کنار پنجره و شب همچنان شب است با چشم روشنش با زنان نقره پوشش ..نگاه می کنم به دیواری که گربه را نشانم داده بود یکه است مثل من و در امتداد خودش تنهایی پر پیچ و خمی دارد بر میگردم دراز می کشم و خیره می شوم به نقشه ی سرزمین های شمالی..آدم چه‌ کار‌ کند که تنهایی اش با او نباشد..

#سیده_تکتم_حسینی
#شب_های_بی_روزن

@t_hosseyni


.. که روز و ماه و هفته بزرگم نکرده است
که سال های رفته بزرگم نکرده است..

#صدیقه_حسینی
دی ماهی جانها لحظه هاتان مبارک🌹
@abrakane

@t_hosseyni


به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را...

#نیما_یوشیج
#سیزده_دی
@t_hosseyni


نوزده ساله ام با گونه های کک و مکی، دهانی افتاده و چشمهای خواب دار.. چله ی اول زمستان گذشته است و شیر آب یخ بسته ولی همین غنیمت است که می توانم ده دقیقه از تنهایی اتاقها فرار کنم بنشینم بر لبه ی حوض سنگیِ چار گوش که شب خودش را توی شکمش انداخته .. ماه قرص کامل است گرد مثل صورت زبیده با لکه هایی که واقعی اند .
زبیده! که وقتی خانه ی ما می آمد دویده خودم را می رساندم به بقچه ی لباس ها که مادر آن ها را در زیر پله ی اتاق بی بی روی هم گذاشته بود و رویشان یک پارچه ی گلدوزی دست دوز انداخته بود . خودش آن را دوخته بود با نخ های صورتی و سبز .گلهای چاق و کج و کوله و برگهای خوشبخت..‌هر بار که کار خوبی می کردم می گفت: سبز شوی بره ام..
و من مثل یک بره ی خوب می رفتم سمت باغچه ی دور حیاط و خوشبختی را در دهان سبز شده ی خاکش می دیدم.. زبیده می آمد با لباس های مهمانی و موهای مغرور روغن زده که در نظرم زیبا بود .. ساعتها با بالشت های کوچک و لباسهای قدیمی ام عروسک های لته ای میساختیم و چقدر مادران خوبی بودیم با تعارفهایی الکی در بشقاب های خالی میوه .. استکان های خالی چای و شام و نهارهای دروغی .. و خوشبخت بودیم که کودکی بخش عظیمی از خوشبختی هر آدم است..
بعد یکباره قد کشیدیم گونه هایمان سرخ شد و دوستی مان با عروسی زبیده تمام شد و رفت.
نشسته ام به شستن ظرفهای شام ..‌شب در حوض شب در حیاط آجری.. شب روی پله ها..روی دیوار.. شب خودش را در روی زندگی انداخته با چشمی درشت و کک هایی روشن بر پوست تیره اش.
هاااا می کنم در دهان حیاط و توده ی غمگینی از صدایم می رود سمت آسمان ..
بی بی میگفت: آسمان مرد است باید سرت را از او بپوشانی و در چارده سالگی نباید قرمز بپوشی و زیر آسمان بروی که اگر بروی رعد و برقش را می فرستد و تو را می برد عروس خودش می کند ،می گفت: تمام این ستاره ها دخترهای چارده ساله اند ..
زل می زنم به دختران قرمز پوش و دستهای لابد حنا بسته شان با چارقدهایی که حتما نقره ی اصلند که از این فاصله هم جلایش دارند..
فکر می کنم به زنان شوهر مرده که کاش آسمان آنها را ببرد برای خودش که وقت باران چشمهای سخاوتمندتری دارند
ظرفهای را شسته ام و هنوز نشسته ام ..شب سایه اش افتاده حالا کنارم و رد شدن گربه را نشان می دهد از دیوار..

#سیده_تکتم_حسینی
#شب_های_بی_روزن

@t_hosseyni


پرده ها را کشیده ام
با دستهای صلحم
و گفتم که بهتر است نبینی
مهار کنی زندگی را
در شکم ِ چسبیده ی جنگ..
صبح است پسرم در ساعت سه‌ ی شب
روی دیوار خورشید کشیده ام..
بیداری را گول زده ام
و گذاشته ام بمیری
پیش از صدای گلوله
قسم خورده بودم به چشمهات که..چه رنگی بودند؟
می ترسیدم
مثل مادرانِ واقعی
که شیون های واقعی دارند
گرسنگی بیداد می کند
شیشه ها شکسته اند
یخچال خاموش است
کوچه ی بالایی گورخانه شده
مدرسه گورخانه شده
من شجاع تر از همه بودم
از مادر حبیب
مادر حنیفه
و از تمام مادرانی که کتابهای کودکانشان را از برند
پرده ها را کشیده ام
تو را خاموش کرده ام
دکتر ها گفته اند
تو مرده ای
و با خیال راحت
از جنگ نمی ترسم..

#سیده_تکتم_حسینی

@t_hosseyni


#دریا_دادور
#سرزمین_من
@t_hosseyni


Репост из: نقش قلم
پرنده مرده و خالیست میهمانی گنجشک
پر است ذهن قفس از خیال پر نزدن‌ها...

#سیده_تکتم_حسینی


با الهام از فروغ و چراغ های رابطه اش..

در آستانه ی این فصل سرد، یک دل تنها
دوباره زل زده در آینه به شیوه ی زن ها

زنی که زندگی اش را گذاشته است همیشه
میان یاس و صبوری به پای شعر شدن ها

شبیه لاشه ی بر آب سوی ژرف ترین غار
پریّ کوچک غمگین روان شده تک و تنها

که گوشتخوارترین ماهیان اقیانوسی
برای خوردن او باز کرده اند دهن ها

پرنده مرده و خالی است میهمانی گنجشک
پر است ذهن قفس از خیال پر نزدن ها

"مرا پناه دهید ای زنان ساده ی کامل"
مرا که پشت سرم هست حرف ها و سخن ها

#سیده_تکتم_حسینی
#مرا_پناه_دهید_ای_زنان_ساده_ی_کامل
#فروغ_فرخزاد
#هشت_دی

@t_hosseyni


#فروغ_فرخزاد


به امّید وصالت در شب هجر
نمی خوابم .. چو خون بی گناهان...


#دانش_مشهدی
@t_hosseyni


باز وا کرده نگاهت به حرم پای مرا
به ضریحت برسان دست تمنای مرا

چیست خاصیت این عشق که با جاذبه اش
می کشد سوی حرم خلوت شب های مرا

مثل من خسته ی دور از وطنی، می فهمی
بهتر از هر کس دیگر دل تنهای مرا

راستش غربت قم مثل خودش سوزان است
بنشاند مگر الطاف تو در سایه مرا

به گمانم خودش این غسل زیارت باشد
اشک شوقی که گرفته است سراپای مرا

دل من کاشی صحن است، که معمار ازل
کرده محدود به دیوار تو دنیای مرا

باید ای خوب، ببخشی به بزرگیّ خودت
غصه پر می کند از آه اگر نای مرا

آمدم سوی ضریحت، بسپار امشب هم
خادمت باز کند پیش خودت جای مرا

#سیده_تکتم_حسینی
#یا_خیر_حبیب_و_محبوب

@t_hosseyni


تو با آن دستهای کوچک
پاهای کوچک
درختی پیر بودی
با قلبی ثروتمند...

#سیده_تکتم_حسینی

@t_hosseyni


#یاد_داشت_هایی_برای_دسامبر


چهارشنبه بود روزی که‌ گذشت و تولد تو که غمهای امروزم به راحتی سوختند و پوده شدند..خندیدم و در تنهایی ام زیبا بودم و یک روز عادی را چقدر توانستم خوب به پایان ببرم و این تنها بخاطر تو بود که به دنیا آمده ای..
نمی دانم عزیزکم حالا فصل ریواس هست یا نه اما من آن بوته ی نمادین را با حضور مهربان تو از باغچه ام جدا کرده ام و جایش انگشتر شکسته ام را گذاشتم و فهمیده ام که هیچکس نمی تواند تکیه گاه امنی برای تو باشد الا تو و خدایی که تو را مخلوق خود کرده و آن غمها که خانگی های دلت هستند و اگر تو نبودی سارا و اگر خیال نبود حتی رقصیدن چادرم در باد غمگین بود و نشستنم بین گلهای سرخ و راه رفتنم زیر باران و صدای طوطی ام لیلی در این قفس که خانه ی نرده ای می گویمش و بوسه ی مادر بر پیشانی تبدارم غمگین بود..
و چقدر خوب است که بعد از این روز خوشحال خواب هست که نگران نباشم و رخوت هست و بی حسی هست و همین هست ها چقدر مرا غنی کرده اند و خوش بحال بهشتِ تو سارا که با آن دستهای کوچک با آن پاهای کوچک درخت جوانش هستی که قلبی ثروتمند داری..


#سیده_تکتم_حسینی
#یاد_داشت

@t_hosseyni

Показано 20 последних публикаций.

897

подписчиков
Статистика канала