حكمت 63:
«شفيع، بال طلب كننده است»، 1. فرض كنيم اين حديث مربوط به آخرت باشد مي گوييم بعضي انسانها همه نوع گناهي ميكنند و ميخواهند امام حسين (ع) شفيع آنان شود. اينگونه نيست، بلكه انسان بايد خودش همه چيزش كامل باشد و فقط يك بال كم دارد شفيع يك بال او ميشود. به طور مثال اين طور نباشد كه با پيدا كردن يك دكمه به دنبال اين باشد كه كُتي به آن دوخته شود بلكه اگر كتي داشت آن گاه ميتواند انتظار اين را داشته باشد كه كسي دكمهاي به آن بدوزد. اين معناي شفيع و شفاعت است.
2- در ذهن ما آنقدر كلمه شفاعت را گنجاندهاند كه وقتي كلمه شفيع را ميشنويم شفاعت براي بخشيده شدن گناهان در نظرمان ميآيد. در حالي كه شفع به معني جفت است مثلا وقتي فردي ميخواهد به ديدن پادشاهي برود با وزيرش ميرود تا بتواند به دربار ورود پيدا كند، ولي وقتي آنجا رفت خودش بايد هنر خود را نشان دهد و حرفش را بزند. پس شفيع يعني بال انسان كه او را كمك ميكند تا مثلا نزد شاه برود. در نماز شب دو ركعت نماز داريم به نام شفع كه يعني دو ركعتي و جفت دار و ديگري وتر يعني تك و بي جفت.
خلاصه به نظر ميرسد حديث توجهي به شفاعتي كه امروزه بين ما مطرح است ندارد و نقش شفيع در دنيا را مي گويد.
پرسش و پاسخ:
1- نماز را با حمد و ثناي خداوند شروع ميكنيم، تا به تشهد ميرسيم و با سلام بر پيامبر (ص) و بر بندگان صالح خداوند، ختم ميكنيم آيا بعد از نماز گفتن مرگ بر ديگران درست است يا خير؟
قبلا هم گفتهام كه از ابتدا نماز خودش بود و خودش در دوران انقلاب توسط انقلابيون مرگ بر شاه آمد بعد مرگ بر امريكا هم اضافه شد و همينطور با مرگ بر ديگران ادامه پيدا كرد و امروزه ما كشوري مرگ خواه براي ديگران شدهايم و اين با روح نماز و اسلام منافات دارد. بلكه بايد نمازي كه با سوره حمد شروع ميشود كه مملو از رحمت و مهرباني است و ادامه پيدا ميكند تا به سلام ميرسد، بعد از نماز بايد با ذكرهاي مستحبي مناسب با محتواي نماز آن را تعقيب كنيم.
اگر با نفرين كردن،ما از خدا بخواهيم كه ديگري را بيشتر از حقش كيفر كند اين ظلم است و خدا ظلم نمي كند و گرنه ظالم ميشود، چون فردي را به خاطر كار نكرده مجازات كرده يا فردي را كه گنهكار نيست به خاطر نفرين ما مجازات كرده است. ولي در مورد طلب خير و دعا براي ديگران اينگونه نيست، چون خداوند با دعاي ما براي ديگران خير خود را بيشتر به او ميرساند و اين مطابق احسان خداست و با عدالت خداوند منافات ندارد.
2- منظور از حسنه در دنيا چيست كه در نماز از خدا ميخواهيم؟ ( ربنا آتنا في الدنيا حسنه و ... )
فرزند خوب و همسر خوب و ... مصداقهاي حسنه است و اينها با فتنه كه قبلا گفته شد منافات ندارد، زيرا داشتن فرزند به طور مثال گرفتاري دارد و درد سر يا فتنه است ولي درد سر و فتنهاي مطلوب و شيرين است و اگر كسي صاحب فرزند نشد خود را به آب و آتش ميزند تا صاحب فرزندي شود. هر كه طاووس خواهد جور هندوستان كشد.
3- در دعاي ناحيه مقدسه ميخوانيم سلام بر گريبانهاي چاك شده، منظور از اين عبارت چيست؟
اگر منظور اهل بيت باشند و آنان گريبانهاي خود را چاك كرده باشند كه با سفارش امام حسين(ع) منافات دارد، زيرا امام به حضرت زينب سفارش فرمود كه در داغ ما گريبانهاي خود را چاك نكنيد، بنابراين بر فرض كه عبارت زيارت از معصوم صادر شده باشد ميتواند نشان دهنده گرفتاريهاي اهل بيت باشد، به اين معني كه هر كسي اگر آنجا بود گريبان خود را با اين مصائب چاك ميكرد و اين عبارت كنايه است و بيشتر نشان دهند وضع أسفبار اهل بيت است.
4- چرا ملتهاي مسلمان عقب افتادهترين ملتها هستند و اگر ما به قرآن واقعي نميتوانيم عمل كنيم، پس اين چه آييني است كه هنوز كسي نتوانسته است به آن عمل كند؟
چون خودراضي، خودبرتربين و انتقاد ناپذيريم. وقتي بخواهيم اشكالهاي خود را بگوييم با اعتراض و اتهام غرب رفته، خودفروخته و... مواجه ميشويم. به من اعتراض شده بود كه شما خارج رفتهايد و پُز آن را ميدهيد، در حالي كه من ميخواستهام مشكل را بيان كنم و مشكل ما اين است كه ما مسلمانان انتقاد پذير نيستيم، و هميشه خود را برتر از ديگر ملتها ميدانيم و اهل بهشت. اگر روزي توانستيم اين فكر غلط را از ذهن خود پاك كنيم، آن گاه ميتوانيم ايرادات خود را بپذيريم و در رفع آن بكوشيم، كه همان عمل كردن به آيات قرآن است.
http://t.me/ostadahmadabedini68