5- چرا خداوند شيطان را خلق كرد؟
انسان براي امتحان شدن به دنيا آمده است نه براي خوش گذراني، و شيطان براي اين است كه ما امتحان شويم تك تك كارهاي ما بايد باشد تا آن را محاسبه كنند تا داشتههايمان را ببينيم بايد محك امتحان پيش بيايد تا خود را بهتر بشناسيم. و ببينيم با هم چه فرقي داريم چون هر كسي خود را بهترين ميداند. برگههاي امتحاني تا به دانشآموزان داده نشود هر كسي خود را بهترين ميداند.
شخصي از بزرگان با خود ميگفت اگر من در صحراي كربلا بودم از امام حمايت ميكردم چون تمام واجباتم را انجام دادهام، پس حتما از ياران امام حسين (ع)، در صحراي كربلا بودم. با اين فكر به خواب رفت در خواب ديد كه ظهر عاشورا شده و از ياران امام شده و بايد از ايشان هنگام نماز ظهر حفاظت كند، اولين تير كه آمد خود را كنار كشيد و تير به امام و يارانش خورد، خيلي ناراحت شد و با خود عهد كرد كه در تير دوم بيشتر مراقب باشد. تير دوم هم كه پرتاب شد دوباره بياختيار خود را كنار كشيد و از خواب بيدار شد و فهميد درجهاش با درجه اصحاب امام حسين بسيار متفاوت است و به صرف اينكه در حالت عادي انسان همه واجبات را انجام دهد، نميتواند بگويد كه انسان كاملي است، بلكه بايد امتحان باشد بايد شيطان باشد تا انسان بتواند خود را در مقابل با شهوات و هواهاي نفساني محك بزند، كه آيا ميتواند خود را كنترل كند يا خير؟
6- يكي از اهل سنت ميگفت: اختلاف بين اهل سنت و شيعه كار دشمن خارجي است ما چگونه ميتوانيم اين اختلاف را از بين ببريم با اين كه دين و كتابمان يكي است؟
ما اختلافاتمان به خاطر جهلمان است و اين به خاطراين است كه انتقاد ناپذير هستيم و ديگران هم با يك فيلم يا سخنراني شيعه و سني را عليه هم تحريك ميكنند. مشكل جهل با يك كلمه و جمله از بين نميرود بلكه بايد با هم مشورت كنيم و عيوب و ايرادات هم را به هم گوشزد كنيم، و به هم اعتماد كنيم و اشكالات خودمان در نظر داشته باشيم و در رفع آنها بكوشيم. مشكل ما اين است كه همه خواب هستيم و نميخواهيم بيدار شويم و اگر كسي خواست بيدارمان كند به او اعتراض ميكنيم. و او را با انواع تهمتها از خود ميرانيم.
7- در سال 60 براي بيان فتواي بعضي از علماء، خفقان شديدي بود آيا الآن آزادي هست يا خير؟
كشور ما هميشه كشوري تك صدايي بوده و انتقاد پذير نبوده است، هميشه فردي را به عنوان پيشوا انتخاب كردهايم و فقط حرف او حرف صحيح قلمداد شده است، در حوزه هم همينگونه است فقط فتواي افرادي را مطرح ميكنند كه موافق حكومت باشد، ولي نظر و فتواي مخالف را بيان نميكنند، مثل عيد فطر يا مثلا الآن بحث دوچرخه سواري بانوان. تنها در رسانه فتواي كساني كه آن را حرام ميدانند بيان ميشود. در حالي كه الان با اين وضع اقتصادي آيا ميتوان گفت كه زنان كارهاي خود را با تاكسي انجام دهند؟ با تاكسي به دانشگاه و مدرسه بروند يا سرويس بگيرند؟! بيشتر كارهاي داخلي خانه الآن به دست زنان انجام ميشود.
آيا سوار شدن پشت دوچرخه با جلو آن فرق دارد؟ آيا قبلا كه زنان الاغ يا شتر يا قاطر يا اسب سوار ميشدهاند فقط پشت سر مردان سوار ميشدهاند؟
پس الآن هم خفقان در فقه و فتوا و اعلان وجود دارد و مانع ميشوند تا اين فتواها كه به نفع زنان، محيط زيست و سلامت و اقتصاد خانوادهها است در جامعه پخش شود.
http://t.me/ostadahmadabedini68
انسان براي امتحان شدن به دنيا آمده است نه براي خوش گذراني، و شيطان براي اين است كه ما امتحان شويم تك تك كارهاي ما بايد باشد تا آن را محاسبه كنند تا داشتههايمان را ببينيم بايد محك امتحان پيش بيايد تا خود را بهتر بشناسيم. و ببينيم با هم چه فرقي داريم چون هر كسي خود را بهترين ميداند. برگههاي امتحاني تا به دانشآموزان داده نشود هر كسي خود را بهترين ميداند.
شخصي از بزرگان با خود ميگفت اگر من در صحراي كربلا بودم از امام حمايت ميكردم چون تمام واجباتم را انجام دادهام، پس حتما از ياران امام حسين (ع)، در صحراي كربلا بودم. با اين فكر به خواب رفت در خواب ديد كه ظهر عاشورا شده و از ياران امام شده و بايد از ايشان هنگام نماز ظهر حفاظت كند، اولين تير كه آمد خود را كنار كشيد و تير به امام و يارانش خورد، خيلي ناراحت شد و با خود عهد كرد كه در تير دوم بيشتر مراقب باشد. تير دوم هم كه پرتاب شد دوباره بياختيار خود را كنار كشيد و از خواب بيدار شد و فهميد درجهاش با درجه اصحاب امام حسين بسيار متفاوت است و به صرف اينكه در حالت عادي انسان همه واجبات را انجام دهد، نميتواند بگويد كه انسان كاملي است، بلكه بايد امتحان باشد بايد شيطان باشد تا انسان بتواند خود را در مقابل با شهوات و هواهاي نفساني محك بزند، كه آيا ميتواند خود را كنترل كند يا خير؟
6- يكي از اهل سنت ميگفت: اختلاف بين اهل سنت و شيعه كار دشمن خارجي است ما چگونه ميتوانيم اين اختلاف را از بين ببريم با اين كه دين و كتابمان يكي است؟
ما اختلافاتمان به خاطر جهلمان است و اين به خاطراين است كه انتقاد ناپذير هستيم و ديگران هم با يك فيلم يا سخنراني شيعه و سني را عليه هم تحريك ميكنند. مشكل جهل با يك كلمه و جمله از بين نميرود بلكه بايد با هم مشورت كنيم و عيوب و ايرادات هم را به هم گوشزد كنيم، و به هم اعتماد كنيم و اشكالات خودمان در نظر داشته باشيم و در رفع آنها بكوشيم. مشكل ما اين است كه همه خواب هستيم و نميخواهيم بيدار شويم و اگر كسي خواست بيدارمان كند به او اعتراض ميكنيم. و او را با انواع تهمتها از خود ميرانيم.
7- در سال 60 براي بيان فتواي بعضي از علماء، خفقان شديدي بود آيا الآن آزادي هست يا خير؟
كشور ما هميشه كشوري تك صدايي بوده و انتقاد پذير نبوده است، هميشه فردي را به عنوان پيشوا انتخاب كردهايم و فقط حرف او حرف صحيح قلمداد شده است، در حوزه هم همينگونه است فقط فتواي افرادي را مطرح ميكنند كه موافق حكومت باشد، ولي نظر و فتواي مخالف را بيان نميكنند، مثل عيد فطر يا مثلا الآن بحث دوچرخه سواري بانوان. تنها در رسانه فتواي كساني كه آن را حرام ميدانند بيان ميشود. در حالي كه الان با اين وضع اقتصادي آيا ميتوان گفت كه زنان كارهاي خود را با تاكسي انجام دهند؟ با تاكسي به دانشگاه و مدرسه بروند يا سرويس بگيرند؟! بيشتر كارهاي داخلي خانه الآن به دست زنان انجام ميشود.
آيا سوار شدن پشت دوچرخه با جلو آن فرق دارد؟ آيا قبلا كه زنان الاغ يا شتر يا قاطر يا اسب سوار ميشدهاند فقط پشت سر مردان سوار ميشدهاند؟
پس الآن هم خفقان در فقه و فتوا و اعلان وجود دارد و مانع ميشوند تا اين فتواها كه به نفع زنان، محيط زيست و سلامت و اقتصاد خانوادهها است در جامعه پخش شود.
http://t.me/ostadahmadabedini68