My magical place🦽


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


من یبار بستنیم افتاد روی زمین و گریه کردم
حاصل جفت گیریه خرگوش و گربه🐰🤝🏻
اره خب من نمیدونم دارم با روژان چکار میکنم ممنون.
یه موجوده احمق کوچولویه رو مخم بای
She/them
میتونی به روژان از این طریق شکلات بدی:
https://t.me/BiChatBot?start=sc-616966-yOizeii

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


𝘽𝙇𝘼𝘾𝙆 𝘿𝙄𝘼𝙈𝙊𝙉𝘿 dan repost
منی که همیشه همه چیو با تو میخواستم.


𝘽𝙇𝘼𝘾𝙆 𝘿𝙄𝘼𝙈𝙊𝙉𝘿 dan repost
شد شد ، نشد چیپسمو میگیرم دستم دیگه فقط بهتون نگاه میکنم و میخندم!


𝘽𝙇𝘼𝘾𝙆 𝘿𝙄𝘼𝙈𝙊𝙉𝘿 dan repost
میاد صدای ترق ترق شکستن عروسکای مینیاتوری!
باز صدای هق هق کدوم دختر طنین انداز شده؟!
-حدیث‌عبادی!


𝘽𝙇𝘼𝘾𝙆 𝘿𝙄𝘼𝙈𝙊𝙉𝘿 dan repost
كاش نبود كسي دچار كسی!


𝘿𝙧𝙚𝙖𝙢. dan repost
هنوزم چشمای تو، مث شبای پر ستارس
هنوزم دیدنِ تو برام مث عمر دوبارس
هنوزم وقتی میخندی دلم از شادی میلرزه
هنوزم با تو نشستن به همه دنیا می ارزه...!


شد شد ، نشد میام کافه ت یه قهوه درست کن


خيلی خيلی بچه بودم كه عموم واسه تنبيه كردنم منو از يقه لباس به محكم ترين شاخه درخت پرتقال كوتاه حياط آويزون می‌كرد و می‌گفت حالا گريه كن تا بيارمت پايين و من با اون بدن لاغر و چشمامودرشت می‌کردم ؛ از حيرت پرنده بودنم می خنديدم. از پاهام كه ديگه روی زمين نبود و از بوی برگ. شايد همون وقتا بود كه رگ هام تبديل به ريشه شد. وقتی توی سيزده سالگی فروغ خوندم و گفت دست هايم را در باغچه می كارم به ياد همون باغچه و درخت پرتقالی افتادم كه كنارش انباری قديمی مادربزرگ بود و لباس های نوزادی اولين نوه ش ؛ شوهر جوون مرگش و قاب عكس هارو نگه می داشت . هفده ساله كه شدم عموم اون درخت پرتقال رو قطع كرد و به جاش يه اتاق ساخت تا تازه عروسش رو به اون خونه بياره. برای تمام پرتقال های كالی كه آدم رو ياد دخترهای نو بالغ می‌ندازه گريه كردم. برای شاخه هايی كه ديگه روی ديوار نيفتاد تا به خونه ی متروکِ سوخته‌ی كناری سرک بكشه و بهم خبر بده بچه جن ها تصميم دارن به خوابم بيان يا نه!


.Com dan repost
ماه کامل


فردا قرارِ موهامو نارنجی کنم و هویج پلو بخورم.


مست کنیم با شیرکاکائو




سلام بر چشمهایش به وقت خندیدن




در حالِ حاضر دلم می‌خواست می‌رفتم: قطعه ی ۸۵ گورستان پرلاشز و با هدایت و ساعدی حرف می‌زدم و براشون یه عالمه گل می‌بردم.
یا دلم می‌خواست برم میدون فردوسی خیابون هدایت قسمت جنوب غربی بیمارستان امیراعلم و کنار خونه ی سفیر دانمارک پلاک سه منزل هدایت و اونجا برای بار نمی‌دونم چندم بوف کور با تحلیل دکتر سیروس شمیسا رو بخونم و سمفونی بتهوون و نی نامه ی مولانا رو با خودم زمزمه کنم و بنویسم.






-𝓛𝓾𝓬𝓲𝓭 𝓓𝓻𝓮𝓪𝓶𝓼✨ dan repost
#دانلود کارخانه شکلات‌سازی ویلی وانکا!




از کهکشان dan repost
به تو نه
به رنجی که دادی
به رنجی که دادی
فکر میکنم



20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

415

obunachilar
Kanal statistikasi