یک موجود نادر


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


-ام‌البنین.
-یک روزانه نویس افغان.
-بازیکن شماره 18 تیم بانوان والیبال سره‌میاشت.
https://t.me/BChatBot?start=sc-177419-0foi9BV

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


رقص کن با امید آزادی،آزادی
رقص در بین شهر پُر اشباح
رقص در صنف های دانشگاه
@A_rare_creature


اعلام وضعیت؛اتاق مهمان،کتاب های افتاده گوشه اتاق،سردی،چای نسبتاً سرد شده،پتو،استرس...


مکان مورد علاقه‌ترین‌م!
کابل_مرستون_مکتب مشعل بیات


زیادی با سیگار کشیدن و سیگار رو به رو شدم این چند روز،و دلم برای سیگار کشیدن تنگ شد،آخرین‌باری که سیگار کشیدم شاید 7 یا 8 ماه پیش بود شاید هم زمان پیش‌تر و من یادم نمیاد،به هر حال این زمستان چندین بار کنار دکه سیگار فروشی ایستادم،پول‌م رو توی دست‌م گرفتم و فشارش دادم،و در آخر هن با وسوسه سیگار کشیدن جنگیدم،و سیگار نخریدم،و به راه‌م ادامه دادم،فقط توی راه با خودم تکرار میکردم کاش میخریدم،و این جریان چندین بار در هر ماه ادامه داشت،تا اینکه مدتتی میشد که حتا به سیگار فکر هم نمیکردم به جز معدود زمان های،اما امشب و البته چند شب قبل با دیدن‌سیگار و خواندن متن های که سیگار در آن زیادی جلوه کرده بود،دوباره دلم برای سیگار کشیدن تنگ شد،سیگار کشیدن در آخر حیاط خانه بدور از دیده ها،بدور از فکر،فقط من سیگار و نما های از خانه‌‌ی همسایه،الان که فکر میکنم میبینم چه روز های زیبای بودند،شاید فردا کنار دکه ایستادم و به جای فشار دادن پول توی دستم آن را به فروشنده دادم و سیگار مورد نظر را از او گرفتم،و شاید هم مثل بار های قبلی با این وسوسه جنگیدم و نخریدم،نمیدونم.


بخشی از صحبت های چند دقیقه پیش خواهر بزرگه با آن یکی خواهر بزرگه!


آسمان آبی و آفتابی روز یک‌شنبه.


زیبای های فراوانی که بهار با خودش به حیاط خانه‌مان آورده است!


کابل_خوشحال خان_سرک قلعه وزیر


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


تازه دیدم‌ش در حالی که دارم برمیگردم خونه و از کلاس زبان‌م انگلیسی برگشتم!
خسته،و بسیار بی اعصاب،اما دیدن این متن وقتی نشسته بودم توی موتر و داشتم برمیگشتم خونه،باعث خوشحالی‌م شد،خوشحالی بزرگ،باید بگم ممنونم از همه‌تون❤


هَدوسَر | Hadosar dan repost
زبان مادریم کُردیه و زبان فارسی هم که زبان رسمیه کشوره، با همین دوتا زبان می‌تونم به تعداد محدودی از کشورهای اطراف برم یا وقتی کانال یا پیجی از کشورهای اطراف می‌بینم بدون هیچ مشکلی می‌تونم متوجه بشم؛ وقتی یکی‌رو از یه کشور دیگه می‌بینم و می‌تونم بفهمم که داره چی میگه و چجوری زندگی میکنه و سَبک زندگی خودش و کشورش چجوریه، احساس خوبی بهم دست میده که با هیچ چیز دیگه‌ای قابل مقایسه نیست، مثل کانال "ام‌البنین" از افغانستان، که زندگی در افغانستان رو به‌خوبی نشون میده که شاید ما هیچ وقت خودمون نتونیم به اونجا بریم و زندگی در اونجارو درک کنیم، پایین همین متن کانالشو معرفی کردم.
چندباری تلاش کردم خودم زبان انگلیسی که زبان بین‌المللیه‌رو یاد بگیرم ولی همیشه به دلایلی نااُمید شدم چون تنهایی سخت بوده برام و هیچ کس نبوده تو این راه کمکم کنه و به دلیل طولانی بودن دوره‌های کلاس زبان حوصله کلاس و بیرون رفتن‌رو ندارم ولی مطمئنم یه روزی کامل یاد می‌گیرم.
من باید زبان انگلیسی یاد بگیرم.

• کانال ام‌البنین به اسم "یک موجود نادر"

@A_rare_creature


کابل_کوته سنگی_آخر‌ پُل


ای کاش تو صاحب این مغازه باشی،و من هم همکارت باشم❤


صوفی dan repost
ای کاش من صاحب این مغازه بودم💚✨🤍


اعلام وضعیت: گشنه‌مه و معده‌م درد گرفته،در موتر های ایستگاهی میان سه نفر دیگر نشستم،و در حال بازگشت به خانه هستم.


در میان انبوهی از صدا.


کوته سنگی آخر پل،در مسیر رفتن به کورس!


دهار dan repost
- to call a friend.


چقدر شبیه من است،شبیه من در روز چهارشنبه هفته گذشته حوالی ساعت 10 و یا هم قبل‌تر.


ساعت 4:22 دقیقه صبح است،احساس میکنم آب را به نیت شراب خورده‌م و اکنون مست‌م،مست مست،و هی دارم با صدای بلند چرت و پرت میگویم،نه،نه دارم با دست های‌م به سرعت چرت و پرت مینویسم،آری اینطور درست‌تر و دقیق‌تر است،اینجا که نشسته‌م و دارم این چرت و پرت های در اثر مستی رو مینویسم،یاد یک فیلم افتادم،چه فیلمی؟نمیدونم،یادم نمیاد،فقط یک فیلم دیگر،یک فیلم،مگر فرقی میکند؟نمیدانم،آه عزیزم،مست‌م،مست باید برم آب لیمو بخورم تا دیگه مست نباشم،آری،آب لیمو،خداحافظ.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

39

obunachilar
Kanal statistikasi