يه مدتيه خيلى از خودم عكس ميگيرم.
نه اينكه از خود راضى باشم نه..
فقط حس ميكنم بايد بعضى وقتا ثبت خاطراتى كنم كه وقتى پيرتر شدم يه نگاهى كنم به عكسام و مثل پدربزرگ و مادربزرگ ها مرور خاطرات كنم.
عكاس وقتى ميگه آماده باش همش لبخند ميزنم و گاهى اوقات قهقهه..
محال ممكنه داخل يك عكس ناراحت يا غمگين باشم..
عكس ها رو كه نشونم ميده نوبت انتخاب و اديت ميشه..
بهش ميگم كه خب مثلا داخل اين عكس موهام رو تيره تر كن كه سفيدى موهام معلوم نشه..
نا سلامتى جوونما..
البته بستگى داره جوونى رو چى تعريف كنيم..
اون يكى عكس چين و چروكى كه روى پيشونيم يا زير چشمام افتاده رو پاك كن..
نا سلامتى اين همه تكنولوژى اومده و فوتوشاپ و و و ....
حالا ميرسيم به چشمام...
اين يكى داخل هيچ عكسى قابل درست شدن نيست گويا...
يادش بخير...
بهم ميگفت كه چشمات هميشه راستش رو بهم ميگن چون از بَرَم چشمات رو پس هيچوقت بهم دروغ نگو...
حالا خودمونيم...
اين همه وقتم گذشته..
ولى هنوزم چشمام رو بلدى شاخ نبات جان يا بازم خنده هاى دروغينم رو به نمايش بگذارم؟!
#على_طالعى
#زنده_نه_زندگى
@alitaleimusic
نه اينكه از خود راضى باشم نه..
فقط حس ميكنم بايد بعضى وقتا ثبت خاطراتى كنم كه وقتى پيرتر شدم يه نگاهى كنم به عكسام و مثل پدربزرگ و مادربزرگ ها مرور خاطرات كنم.
عكاس وقتى ميگه آماده باش همش لبخند ميزنم و گاهى اوقات قهقهه..
محال ممكنه داخل يك عكس ناراحت يا غمگين باشم..
عكس ها رو كه نشونم ميده نوبت انتخاب و اديت ميشه..
بهش ميگم كه خب مثلا داخل اين عكس موهام رو تيره تر كن كه سفيدى موهام معلوم نشه..
نا سلامتى جوونما..
البته بستگى داره جوونى رو چى تعريف كنيم..
اون يكى عكس چين و چروكى كه روى پيشونيم يا زير چشمام افتاده رو پاك كن..
نا سلامتى اين همه تكنولوژى اومده و فوتوشاپ و و و ....
حالا ميرسيم به چشمام...
اين يكى داخل هيچ عكسى قابل درست شدن نيست گويا...
يادش بخير...
بهم ميگفت كه چشمات هميشه راستش رو بهم ميگن چون از بَرَم چشمات رو پس هيچوقت بهم دروغ نگو...
حالا خودمونيم...
اين همه وقتم گذشته..
ولى هنوزم چشمام رو بلدى شاخ نبات جان يا بازم خنده هاى دروغينم رو به نمايش بگذارم؟!
#على_طالعى
#زنده_نه_زندگى
@alitaleimusic