Lliya dan repost
این قسمتاشو خیلی دوست داشتم
"خورشید درحال غروب بود، انگار از دیدن شهر در حال فروپاشی، شرمسار بود"
"اما زخم ب جامانده از سرنوشت روی صورتش، پنهان شدنی نبود. او صدمات زیادی ایجاد کرده، اما درنهایت، او چیزی جز مهره ای کوچک در بازی ای بزرگ نبود"
"هیچ پرچمی اونقدر بزرگ نخواهد بود که خون حاصل از کشته شدن هزاران انسان بیگناه رو بپوشونه"
"آنچه فرا رسیده را گریزی نیست"
"فصل ها عوض میشن و زندگی باعث عاقل شدن ما میشه. گاهی باید تصمیمای سختی گرفت"
"عقاب ها وقتی پیر میشن و دیگه توانایی زندگی رو ندارن، به خاطر غروری که دارن به بالاترین نقطه ای که میتونن به سمتش پرواز کنن میرن و بعد از مدتی، از اونجا خودشونو به پایین پرت میکنن. اونا توی اون نقطه از زندگیشون به همه چیز رسیدن، به قولی، توی اوج تصمیم میگیرن به زندگیشون پایان بدن"
"پسرک لبخندی گرم تحویلش داد: اسم من ارنولده! اسم تو چیه؟
-م--ماتیلدا!
-اسم قشنگی داری، به معنی قدرت و دلسوزیه.
دخترک تعجب کرد: پس.. معنی اسم تو چیه؟
-معنی اسم من به معنی رهبر و عقابه. میدونی که عقاب ها از بلندپروازی و ارتفاع خوششون میاد. اما اسم من همچنین معنی روشنایی رو هم میده"
"خورشید درحال غروب بود، انگار از دیدن شهر در حال فروپاشی، شرمسار بود"
"اما زخم ب جامانده از سرنوشت روی صورتش، پنهان شدنی نبود. او صدمات زیادی ایجاد کرده، اما درنهایت، او چیزی جز مهره ای کوچک در بازی ای بزرگ نبود"
"هیچ پرچمی اونقدر بزرگ نخواهد بود که خون حاصل از کشته شدن هزاران انسان بیگناه رو بپوشونه"
"آنچه فرا رسیده را گریزی نیست"
"فصل ها عوض میشن و زندگی باعث عاقل شدن ما میشه. گاهی باید تصمیمای سختی گرفت"
"عقاب ها وقتی پیر میشن و دیگه توانایی زندگی رو ندارن، به خاطر غروری که دارن به بالاترین نقطه ای که میتونن به سمتش پرواز کنن میرن و بعد از مدتی، از اونجا خودشونو به پایین پرت میکنن. اونا توی اون نقطه از زندگیشون به همه چیز رسیدن، به قولی، توی اوج تصمیم میگیرن به زندگیشون پایان بدن"
"پسرک لبخندی گرم تحویلش داد: اسم من ارنولده! اسم تو چیه؟
-م--ماتیلدا!
-اسم قشنگی داری، به معنی قدرت و دلسوزیه.
دخترک تعجب کرد: پس.. معنی اسم تو چیه؟
-معنی اسم من به معنی رهبر و عقابه. میدونی که عقاب ها از بلندپروازی و ارتفاع خوششون میاد. اما اسم من همچنین معنی روشنایی رو هم میده"