«بدن مطیع» فوکو هیچ نقشی در این فرآیند تولید ندارد و مفهوم زیستقدرت فوکو مناسب این دوران نیست و جای خود را به روانقدرت تکنولوژیک داده است.
درواقع نقطهی کور تحلیل فوکو «تکنولوژی قدرت تحت رژیم نئولیبرال» است. فوکو متوجه نبود که رژیم نئولیبرال کاملاً از تکنولوژی خود برای اهدافش استفاده میکند و به دنبال خودبهینهسازی دائمیست. سوژهی شیفته و کامیاب نئولیبرال، از روی میل و حتی با شور و حرارت سرگرم خوداستثماری میشود.
تکنولوژی قدرت، تحت لوای نئولیبرالیسم شکلی ظریف به خود میگیرد و بهجای چسبیدن مستقیم به افراد، مطمئن میشود که افراد به نحوی روی خودشان عمل میکنند.
سپس، این روابط ساختگی قدرت درونی بهعنوان آزادی تفسیر میشود. خودبهینهسازی، اطاعت، استثمار و آزادی، همه یکی میشوند و این مهندسی آزادی و استثمار که به قصد عملی کردن خوداستثماری صورت میگیرد، چیزی است که از نظر فوکو پنهان مانده بود.
«بدن مطیع» فوکو هیچ نقشی در این فرآیند تولید ندارد و مفهوم زیستقدرت فوکو مناسب این دوران نیست و جای خود را به روانقدرت تکنولوژیک داده است.
درواقع نقطهی کور تحلیل فوکو «تکنولوژی قدرت تحت رژیم نئولیبرال» است. فوکو متوجه نبود که رژیم نئولیبرال کاملاً از تکنولوژی خود برای اهدافش استفاده میکند و به دنبال خودبهینهسازی دائمیست. سوژهی شیفته و کامیاب نئولیبرال، از روی میل و حتی با شور و حرارت سرگرم خوداستثماری میشود.
تکنولوژی قدرت، تحت لوای نئولیبرالیسم شکلی ظریف به خود میگیرد و بهجای چسبیدن مستقیم به افراد، مطمئن میشود که افراد به نحوی روی خودشان عمل میکنند.
سپس، این روابط ساختگی قدرت درونی بهعنوان آزادی تفسیر میشود. خودبهینهسازی، اطاعت، استثمار و آزادی، همه یکی میشوند و این مهندسی آزادی و استثمار که به قصد عملی کردن خوداستثماری صورت میگیرد، چیزی است که از نظر فوکو پنهان مانده بود.