💬 سولیلوکی (٧)
🔰 به کیانا وحدتی
(لطفاً حتماً پیش از خواندن این متن، عبارت "کیانا وحدتی" را در گوگل جستجو کرده و از سایتی به همین نام دیدن کنید)
کاش میشد اولین دیدار با هر آشنایی رو به یاد آورد. نمیدونم چند ساله که میشناسمش؛ پنج؟ هفت؟ شایدم بیشتر. مثل خیلی از شیفتگان موسیقی ایرانی، هر وقت که آوای دلانگیزی و نوای سازی از زمین و زمان جدام میکرد، به تمنای متن ترانه، سرگشتهٔ کوچه پسکوچههای اینترنت میشدم. اون وقتا سخت میشد متن یه تصنیف کمتر شنیده شده رو پیدا کنی. از این سایتهای همهچیزداری که وسط آگهیهاشون چند تا آهنگ هم میذارن خیلی کم بود. خود گوگل هم تو پیدا کردن تصنیفها شلخته عمل میکرد. در عوض تا چشم کار میکرد وبلاگ بود و وبلاگ بود و وبلاگ. یکی از بهتریناشم صفحهای بود به نام کیانا وحدتی. وارد سایتش که میشدی با سیمای خندانش به استقبالت میاومد و پاگیرت میکرد. همیشه خوندن تصنیفها از پیج کیانا یه صفای دیگهای داشت. آدمی، سرخوش از نغمهای که برای چندمین بار تو گوشش تکرار میشد، متن شعر رو با آوای خواننده میآمیخت و خودش رو تو راهروهای رادیو ملی ایران تجسم میکرد...
حالا، بعد از این همه سال، هنوزم اگه خوش شانس باشی میتونی تو این هزارتوی گوگل، همون کوچهٔ قدیمی رو پیدا کنی. هنوز ساختمون رادیو ته کوچه پیداست. هنوزم مردای فراکپوش و زنای سانتیمانتالی رو میبینی که اون حوالی در رفت و آمدن. با شوق و تردید بازم وارد همون ساختمون میشی. بنان رو میبینی که تیزپا از کنارت رد میشه. مرضیه هنوز جوونه و دلکش همچنان دلکش. انگاری بیژن ترقی زیر لب چیزی زمزمه میکنه و یاحقی آهنگش رو پشت پلکاش به رقص درمیاره. اگه همه رنگی، پروین اما سیاه و سفیده. کجاست و چی به سرش اومد نمیدونم. کیانا هم اونجاست. اخیراً خودشم بیشتر میاد رادیو. ظاهرش چنان موقر و برازنده است که گویی برای والس با یه نجیبزاده این چنین آراسته شده. نگاش میکنی. به طرز غریبی به این فضا پیوند خورده. انگار حضورش در هر زمانی غیر از این، اشتباه خلقت بوده. با تبسم نگات میکنه. متقاعد میشی که نمیخواد برگرده. نبایدم برگرده.
اخیراً هر بار که گذرم به این کوچه میافته، مطمئنتر میشم که باید جایی در این عالم هستی وجود داشته باشه که بیقید مکان و زمان، همهٔ اونایی که دوسشون دارم، همه به زیر یک سقف، با سرودن شعر و تنظیم آهنگ و تمرین آواز، کیاناها را تا به ابد زنده نگه دارن.
برسد به دست کیانا
با مهر و نور
(به پاس قدردانی از گردانندگان سایت وزین کیانا وحدتی)
از یک پرستندهٔ موسیقی
فرزین رحیمی زنوز
@LibertasFarzin
🔰 به کیانا وحدتی
(لطفاً حتماً پیش از خواندن این متن، عبارت "کیانا وحدتی" را در گوگل جستجو کرده و از سایتی به همین نام دیدن کنید)
کاش میشد اولین دیدار با هر آشنایی رو به یاد آورد. نمیدونم چند ساله که میشناسمش؛ پنج؟ هفت؟ شایدم بیشتر. مثل خیلی از شیفتگان موسیقی ایرانی، هر وقت که آوای دلانگیزی و نوای سازی از زمین و زمان جدام میکرد، به تمنای متن ترانه، سرگشتهٔ کوچه پسکوچههای اینترنت میشدم. اون وقتا سخت میشد متن یه تصنیف کمتر شنیده شده رو پیدا کنی. از این سایتهای همهچیزداری که وسط آگهیهاشون چند تا آهنگ هم میذارن خیلی کم بود. خود گوگل هم تو پیدا کردن تصنیفها شلخته عمل میکرد. در عوض تا چشم کار میکرد وبلاگ بود و وبلاگ بود و وبلاگ. یکی از بهتریناشم صفحهای بود به نام کیانا وحدتی. وارد سایتش که میشدی با سیمای خندانش به استقبالت میاومد و پاگیرت میکرد. همیشه خوندن تصنیفها از پیج کیانا یه صفای دیگهای داشت. آدمی، سرخوش از نغمهای که برای چندمین بار تو گوشش تکرار میشد، متن شعر رو با آوای خواننده میآمیخت و خودش رو تو راهروهای رادیو ملی ایران تجسم میکرد...
حالا، بعد از این همه سال، هنوزم اگه خوش شانس باشی میتونی تو این هزارتوی گوگل، همون کوچهٔ قدیمی رو پیدا کنی. هنوز ساختمون رادیو ته کوچه پیداست. هنوزم مردای فراکپوش و زنای سانتیمانتالی رو میبینی که اون حوالی در رفت و آمدن. با شوق و تردید بازم وارد همون ساختمون میشی. بنان رو میبینی که تیزپا از کنارت رد میشه. مرضیه هنوز جوونه و دلکش همچنان دلکش. انگاری بیژن ترقی زیر لب چیزی زمزمه میکنه و یاحقی آهنگش رو پشت پلکاش به رقص درمیاره. اگه همه رنگی، پروین اما سیاه و سفیده. کجاست و چی به سرش اومد نمیدونم. کیانا هم اونجاست. اخیراً خودشم بیشتر میاد رادیو. ظاهرش چنان موقر و برازنده است که گویی برای والس با یه نجیبزاده این چنین آراسته شده. نگاش میکنی. به طرز غریبی به این فضا پیوند خورده. انگار حضورش در هر زمانی غیر از این، اشتباه خلقت بوده. با تبسم نگات میکنه. متقاعد میشی که نمیخواد برگرده. نبایدم برگرده.
اخیراً هر بار که گذرم به این کوچه میافته، مطمئنتر میشم که باید جایی در این عالم هستی وجود داشته باشه که بیقید مکان و زمان، همهٔ اونایی که دوسشون دارم، همه به زیر یک سقف، با سرودن شعر و تنظیم آهنگ و تمرین آواز، کیاناها را تا به ابد زنده نگه دارن.
برسد به دست کیانا
با مهر و نور
(به پاس قدردانی از گردانندگان سایت وزین کیانا وحدتی)
از یک پرستندهٔ موسیقی
فرزین رحیمی زنوز
@LibertasFarzin