📃 لیبرالیسم کلاسیک چیست؟ (۱) | ✍🏻 رالف رِیکو
➣ @Notes_On_Liberty
❃ «لیبرالیسم کلاسیک» اصطلاحی است نشانگر طرز فکری که حامی مالکیت خصوصی، اقتصاد بازار بیقیدوبند، حاکمیت قانون، تضمین رسمی آزادی ادیان و رسانهها و دوستی بین ملل برپایه تجارت آزاد است. تا حدود سال ۱۹۰۰ این ایدئولوژی بهعنوان لیبرالیسم شناخته میشد، ولی حالا حداقل در کشورهای انگلیسیزبان (ولی نه مثلاً در فرانسه) طبقهبندی «کلاسیکی» ضروری بهنظر میرسد، چراکه لیبرالیسم با مالکیت خصوصی و بازاری که طرفدار برابریخواهی است تلفیق شده است. این نسخه از لیبرالیسم با نامهای لیبرالیسم «اجتماعی» و لیبرالیسم «مدرن» و «جدید» هم شناخته میشود، البته اگر بتوانیم چنین نگارشی را همچنان لیبرالیسم بنامیم. در هر حال ما در اینجا از عبارت لیبرالیسم استفاده میکنیم تا گونهی کلاسیکی آن را توضیح دهیم.
❃ با اینکه بنای کلی ادعاهای لیبرالیسم دارای جامعیت است، اما در درجه اول باید لیبرالیسم را دکترین و جنبشی برآمده از فرهنگی متمایز و شرایطی خاص دانست. آن فرهنگ همانطور که لرد اکتون مورخ انگلیسی هم بهروشنی اشاره میکند همان «غرب» بود، یعنی اروپایی دارای ارتباط نزدیک با «اسقف رم». به عبارت دیگر، زادگاه لیبرالیسم جامعه انسانی خاصی بود که «معجزه اروپایی»(۱) را رقم زد. شرایط تاریخی هم نشانگر تقابل بین سازمانهای آزاد و ارزشهای باقیمانده از قرون وسطی از یک طرف و ادعاهای مطلقگرایانه قرن ۱۶ و ۱۷ از طرف دیگر بود.
❃ درگیری هلندیها در مقابل مطلقگرایی عدهای از اسپانیاییها منجر به تشکیل قوانین و سیاستهایی شد که نمایانگر ویژگیهای لیبرالی بود: حکومت قانون و تبعیت از حقوق مالکیت؛ آزادی عملی دینی؛ آزادی بیان قابلتوجه و دولت مرکزی با قدرت شدیداً محدود. موفقیت حیرتآور تجربه هلندی باعث ایجاد «اثر نمایشی» در تفکرات اجتماعی اروپاییان و به تدریج عملکرد سیاسی آنان شد. در طول تاریخ لیبرالیسم، این تئوری همواره با توجه به مشاهدات عملی از آن تصفیه و همواره تلاش شده که با استفاده از تئوریهای صحیحتر، روشهای اتخاذ شده اصلاح شوند.
❃ در مباحثههای انگلیسیها در قرن هفدهم در رابطه با قانون، شماری از افراد و گروهها بودند که ویژگیهای قابلتوجه لیبرالی را بروز دادند. اما در هر حال یکی از آنها بهعنوان اولین حزب لیبرال مشخص در تاریخ اروپا برجسته شد: لِوِلِرها (Levellers). این جنبش رادیکالی از طبقه متوسط به رهبری جان لیبرن و ریچارآورتون خواستار آزادی تجارت، پایان انحصار دولتی، جدایی کلیسا و دولت، وجود نمایندگان مردمی و محدودیتهای شدید حتی برای نفوذ پارلمانی بودند. تأکید آنها بر مالکیتی که با مالکیت هر فرد بر خودش آغاز میشود و همچنین خصومت آنها با قدرت دولتی نشاندهنده این بود که یکی دانستن آنها با دیگرها(۲) تنها بهخاطر تبلیغات منفی مخالف آنها بوده است. با وجود شکستی که آنها در زمان خود متحمل شدند، اما در هر حال یک مدل نمونهای از لیبرالیسم رادیکالی طبقه متوسط را به اجرا گذاشتند که از آن زمان به بعد به یکی از مشخصههای اصول سیاسی مردم انگلیسی زبان بدل شد. اواخر همین قرن جان لاک دکترین حقوق طبیعی زندگی، آزادی و دارایی را ارائه داد که در غالب ایدئولوژی Real Whig (۳) قرن هجدهمی به نسل آمریکای بعد از انقلاب (۴) ارائه شد.
(۱- عبارتی که اولین بار توسط اریک جونز استفاده شد و شرایط گسترش کاپیتالیسم، بازار و پیشرفت سریع کشورهای اروپایی را نشان میدهد.
۲- گروهی که خود را لولرهای واقعی میدانستند و تفکرات سوسیالیستی-کمونیستی داشتند.
۳- اقلیتی انگلیسی با تفکرات رادیکالی که در اواخر قرن ۱۷ در واکنش به افزایش قدرت و اختیارات دولت به وجود آمد و بعدها گسترش یافت.
۴- اصطلاحی که نشاندهندهی دورهای در اواسط قرن هجدهم است که ایالات متحده از انگلستان استقلال یافت.)
➣ @Notes_On_Liberty
➣ @Notes_On_Liberty
❃ «لیبرالیسم کلاسیک» اصطلاحی است نشانگر طرز فکری که حامی مالکیت خصوصی، اقتصاد بازار بیقیدوبند، حاکمیت قانون، تضمین رسمی آزادی ادیان و رسانهها و دوستی بین ملل برپایه تجارت آزاد است. تا حدود سال ۱۹۰۰ این ایدئولوژی بهعنوان لیبرالیسم شناخته میشد، ولی حالا حداقل در کشورهای انگلیسیزبان (ولی نه مثلاً در فرانسه) طبقهبندی «کلاسیکی» ضروری بهنظر میرسد، چراکه لیبرالیسم با مالکیت خصوصی و بازاری که طرفدار برابریخواهی است تلفیق شده است. این نسخه از لیبرالیسم با نامهای لیبرالیسم «اجتماعی» و لیبرالیسم «مدرن» و «جدید» هم شناخته میشود، البته اگر بتوانیم چنین نگارشی را همچنان لیبرالیسم بنامیم. در هر حال ما در اینجا از عبارت لیبرالیسم استفاده میکنیم تا گونهی کلاسیکی آن را توضیح دهیم.
❃ با اینکه بنای کلی ادعاهای لیبرالیسم دارای جامعیت است، اما در درجه اول باید لیبرالیسم را دکترین و جنبشی برآمده از فرهنگی متمایز و شرایطی خاص دانست. آن فرهنگ همانطور که لرد اکتون مورخ انگلیسی هم بهروشنی اشاره میکند همان «غرب» بود، یعنی اروپایی دارای ارتباط نزدیک با «اسقف رم». به عبارت دیگر، زادگاه لیبرالیسم جامعه انسانی خاصی بود که «معجزه اروپایی»(۱) را رقم زد. شرایط تاریخی هم نشانگر تقابل بین سازمانهای آزاد و ارزشهای باقیمانده از قرون وسطی از یک طرف و ادعاهای مطلقگرایانه قرن ۱۶ و ۱۷ از طرف دیگر بود.
❃ درگیری هلندیها در مقابل مطلقگرایی عدهای از اسپانیاییها منجر به تشکیل قوانین و سیاستهایی شد که نمایانگر ویژگیهای لیبرالی بود: حکومت قانون و تبعیت از حقوق مالکیت؛ آزادی عملی دینی؛ آزادی بیان قابلتوجه و دولت مرکزی با قدرت شدیداً محدود. موفقیت حیرتآور تجربه هلندی باعث ایجاد «اثر نمایشی» در تفکرات اجتماعی اروپاییان و به تدریج عملکرد سیاسی آنان شد. در طول تاریخ لیبرالیسم، این تئوری همواره با توجه به مشاهدات عملی از آن تصفیه و همواره تلاش شده که با استفاده از تئوریهای صحیحتر، روشهای اتخاذ شده اصلاح شوند.
❃ در مباحثههای انگلیسیها در قرن هفدهم در رابطه با قانون، شماری از افراد و گروهها بودند که ویژگیهای قابلتوجه لیبرالی را بروز دادند. اما در هر حال یکی از آنها بهعنوان اولین حزب لیبرال مشخص در تاریخ اروپا برجسته شد: لِوِلِرها (Levellers). این جنبش رادیکالی از طبقه متوسط به رهبری جان لیبرن و ریچارآورتون خواستار آزادی تجارت، پایان انحصار دولتی، جدایی کلیسا و دولت، وجود نمایندگان مردمی و محدودیتهای شدید حتی برای نفوذ پارلمانی بودند. تأکید آنها بر مالکیتی که با مالکیت هر فرد بر خودش آغاز میشود و همچنین خصومت آنها با قدرت دولتی نشاندهنده این بود که یکی دانستن آنها با دیگرها(۲) تنها بهخاطر تبلیغات منفی مخالف آنها بوده است. با وجود شکستی که آنها در زمان خود متحمل شدند، اما در هر حال یک مدل نمونهای از لیبرالیسم رادیکالی طبقه متوسط را به اجرا گذاشتند که از آن زمان به بعد به یکی از مشخصههای اصول سیاسی مردم انگلیسی زبان بدل شد. اواخر همین قرن جان لاک دکترین حقوق طبیعی زندگی، آزادی و دارایی را ارائه داد که در غالب ایدئولوژی Real Whig (۳) قرن هجدهمی به نسل آمریکای بعد از انقلاب (۴) ارائه شد.
(۱- عبارتی که اولین بار توسط اریک جونز استفاده شد و شرایط گسترش کاپیتالیسم، بازار و پیشرفت سریع کشورهای اروپایی را نشان میدهد.
۲- گروهی که خود را لولرهای واقعی میدانستند و تفکرات سوسیالیستی-کمونیستی داشتند.
۳- اقلیتی انگلیسی با تفکرات رادیکالی که در اواخر قرن ۱۷ در واکنش به افزایش قدرت و اختیارات دولت به وجود آمد و بعدها گسترش یافت.
۴- اصطلاحی که نشاندهندهی دورهای در اواسط قرن هجدهم است که ایالات متحده از انگلستان استقلال یافت.)
➣ @Notes_On_Liberty