مرد کبریت فروش رو هم دیدیم. یکی آدمایی که باعث میشه من بخوام گریه کنم. یه مرد جوون که روی یه صندلی میشینه و بسته های کبریتش رو مرتب دورش میچینه. گدایی نمیکنه ، نفرین و آه ناله سر نمیده.
با یه لحن مودب همیشگی میگه : لطفا یک بسته کبریت از من بخرید.
دقیقا با همین ریتم!
اگه نزدیکش بری و بگی کبریتا قیمتشون چنده؟
میگه من بخواطر مشکلات شدید جسمی مجبورم اینارو گرون تر از حد معمول بفروشم. خیلی عذر میخوام...
عذر خواهی میکنه!! این دنیا یه آشغال عوضی بدون عدالته و اون مجبوره عذرخواهی کنه!!
کاری از دستم جز خرید ازش و پر کردن جعبه کبریت خونه تا خرخره برنمیاد.
دختر گلگلیم ازش خرید کرد.
بهش گفتیم روز خوبی داشته باشید. توی دلم یه چیزی میپیچید ... واقعا میتونه روز خوبی داشته باشه؟
با یه لحن مودب همیشگی میگه : لطفا یک بسته کبریت از من بخرید.
دقیقا با همین ریتم!
اگه نزدیکش بری و بگی کبریتا قیمتشون چنده؟
میگه من بخواطر مشکلات شدید جسمی مجبورم اینارو گرون تر از حد معمول بفروشم. خیلی عذر میخوام...
عذر خواهی میکنه!! این دنیا یه آشغال عوضی بدون عدالته و اون مجبوره عذرخواهی کنه!!
کاری از دستم جز خرید ازش و پر کردن جعبه کبریت خونه تا خرخره برنمیاد.
دختر گلگلیم ازش خرید کرد.
بهش گفتیم روز خوبی داشته باشید. توی دلم یه چیزی میپیچید ... واقعا میتونه روز خوبی داشته باشه؟