Merry bad ending 🥀


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


Crying over soojin, gidle, aespa, The boyz, NCT, EXO and AOT🗿
🎐 https://t.me/harfmanbot?start=911830912

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


Merry bad ending 🥀 dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
دارا:كدوم عضو نقش پدر رو به عهده داره؟
سونوو:اين روزا، نيو هيونگ مثل مامانا رفتار ميكنه!
هيونجه:نيو، منم بابا ميشم!
سانگيون:مثلا در طول برنامه ها نيو حواسش هست اگه چيزي رو صورت اعضا هست درستش كنه يا تو فيكس كردن لباسا كمك كنه. اون مراقب اين چيزا هست.
نيو: درسته بچه‌ها. با اینکه من به دنیا نیاوردمتون ولی خیلی دوستون دارم (🥺😭)
سونوو: اوكي مامان نيو
هيونجه: آره عسلم، خوب گفتي.
نيو:😅😅
هيونجه: بيا از اين به بعد اونا رو خوب هدايت؟! کنيم


نيني جهيون جهت تلطيف فضا








فكر نميكردم اين هيت برداشت بشه
الان من اديتش كردم تا كسي دچار سو تفاهم نشه ولي مطمئن باشيد يك درصد هم هيت نبود به هيچ وجه
من فقط اخلاق خودمو توضيح دادم
خيلي خنده داره حقيقتا =)




خروس قشنگم تازه داره قوقولي قوقو ميكنه ولي هنوز كامل بلد نيست.
بچم داره سعي خودشو ميكنه وويسشو ميفرستم اينجا ولي قول بديد بهش نخندید 🥺


Pt. 2

كوين نااميد نشد؛ از همه كس سوال كرد و حتي شخصاً پيش خانواده چانهي رفت اما حتي اونا هم نميشناختنش.
ناراحت و عصباني بود ولي نمي‌دونست سر كي خالي بكنه. كم كم داشت به خودش شك مي‌كرد، اصلاً چوي چانهي واقعاً وجود داشت يا زاده‌ي تخيل خودش بود؟
پس اونهمه خاطره خوب و بدي كه توي ذهنش داشت چي بود؟
كوين هيچ مشكل ذهني‌اي نداشت. حتي دچار افسردگي هم نشده بود كه بخواد بخاطرش قرص مصرف كنه پس احتمال اينكه همچين توهم بزرگي بزنه تقريباً صفر بود.
به هر حال هيچكس چانهي رو نمي‌شناخت و حرف كوين رو باور نمي‌كرد.
چهار روز از اين ماجرا گذشته بود ولي كوين دست بردار نبود؛ بيشتر وقتشو بيرون از خوابگاه و توي خيابونا مي‌گشت تا شايد چيزي متوجه بشه.
روي نيمكتي توي پارك نشسته بود و ساندويچ سردي كه به عنوان نهارش خريده بود رو مي‌خورد.
حتي موقع غذا خوردن هم افكارش تنهاش نمي‌ذاشتن.
شايد چانهي تو خطر بود و همه مجبور بودن تظاهر كنن نمي‌شناسنش؟ نه اينجور نبود، اگه اينجوري بود كوين هم حتماً در جريان مي‌ذاشتن؛ به علاوه احتمال اينكه بقيه نقش بازي كنن صفر درصد بود. چهره‌هاشون زيادي جدي و بي‌اطلاع به نظر مي‌رسيد.
بعد از خوردن ساندويچش، مي‌خواست دستمالي از جيبش برداره كه جعبه سيگارشو احساس كرد. ياد آخرين باري كه چانهي رو ديد افتاد؛ روي تراس بودن و سيگار مي‌كشيدن.
اون شب چانهي پرسيده بود كه به نظرش تا كي با هم مي‌مونن؛ نكنه اين حرف ربطي به اتفاقي كه افتاده بود داشت؟
سر كوين درد گرفته بود انقدر كه به اين اتفاقات فكر كرده بود.
تو همين افكار بود كه ناگهان توي جمعيتي كه از پياده روي اون‌طرف خيابون مي‌گذشتن چهره آشنايي ديد؛ خداي من! چانهي بود!
قسم مي‌خورد كه چانهي بود! موهاي صورتي رنگش، بدن لاغرش، قد بلندش،...
چشماشو ماليد تا ببينه درست مي‌بينه يا نه و وقتي كه چشم‌هاشو باز كرد چانهي غيب شده بود.
يعني چي؟ توهم زده بود؟
زير لب فحشي داد و به طرف جمعيت دويد.


خب من اينو اينجوري خوندم كه نيو عاشق جهيون هم هست و اينكه هي ميرينه بهش همش از روي عشق و علاقست خدانگهدار


𝗇𝖾𝗐𝗌𝗁𝗈𝗍. dan repost
210822 : the boyz video call event

نیو: ”من ممکنه یه کوچولو سرد و حساس بنظر برسم، اما جدي پسر خوش قلب و گرمیم پس لطفاً از اون رفتاراي منو اینطوري برداشت نکنید که من بداخلاقم یا ازتون خوشم نمیاد، نیو امیدواره دچار سوتفاهم نشید و ازش مراقبت کنید“


ميدونم خيلي اخلاق بديه ها ولي من اينجوريم كه يكيو سوژه كنم فقط بايد بميرم تا دست از سرش بردارم =)


╰ 𝑱𝒖𝒎𝒊𝒍 𝑯𝒐𝒖𝒔𝒆💒 dan repost
خب خدا به جویون صبر بده که جهیون سوژه جدید پیدا کرد.


╰ 𝑱𝒖𝒎𝒊𝒍 𝑯𝒐𝒖𝒔𝒆💒 dan repost
از اینور مامان چانهی داره میگه خطرناکه اینکارو نکنید از اونور باباشون وقتی میبینه فشفشه خاموش شد واسه خودش ذوق می‌کنه که بخاطر فوت اونه.




كيوسوب 😭😭


⊹전설 𝖺𝖾𝗌𝗉𝖺☾ dan repost
نینگ ییژاو لزبین کویین


⊹전설 𝖺𝖾𝗌𝗉𝖺☾ dan repost
بابل...... نینگ نینگ......




ᴋɪɴɢʙᴏʏᴢ¹¹ dan repost
دبویز برای اینکیگایو این هفته نامزد نشدن..

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

37

obunachilar
Kanal statistikasi