• challenges •


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


Daily: @day28x

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


-𝖠𝗇𝗌𝗐𝖾𝗋- dan repost
[موقعیت رستورانِ سئول ، ساعت 10:12 دقیقه‌ی شب ]

-مدتی میگذره ، ریو .
چرا اومدی ؟ از اینکه هروقت دلت خواست میای و هروقت دلت خواست میری ، متنفرم
آزارم میدی
-این حرفو بهم نزن ، ناراحتم می‌کنی ، تو که نمی‌خوای اشکایِ من رو ببینی ؟
هیچ‌فکر کردی بعد از رفتنت چی به من گذشته ؟
و دلم برات بسوزه ؟ اگر چندماه پیشم رو در نظر می‌گرفتی ، می‌گفتم انقدر دیوانه‌وار عاشقتم که نمی‌خوام لبخند از روی صورت قشنگت محو شه .
اما الان تنها چیزی که می‌خوام

از جلوی چشمام محو شو

-بعد از چندماه انقدر تغییر کردی ؟
آدم‌ها توی ثانیه‌ای می‌تونن تغییر کنن ، با شخصیت خودت آشنایی نداری ؟
-امشب خیلی صریح حرفات رو بهم می‌زنی ریو .
درست مثل وقتی‌که حرف‌هایی بهم زدی که حس می‌کردم هر کلمه تیری توی قلبم فرو می‌کنه .
و رفتنت ... تیر آخر رو زدی ...
-من برای همه‌ی چیزها دلیلی داشتم ، اما تو هیچوقت گوش ندادی
نمی‌تونستم به خودم اجازه بدم دوباره دروغ‌هات رو بشنوم

من اسباب‌بازی تو نیستم .


My challenge dan repost
@ViyuletDie :
بقیه رو نمیدونم ولی من برای hot guy vibe بودن سلیقه ی موسیقی خوب جوین دادم.


CL dan repost
" او هیچوقت متوجه نمی‌شود چه کارهایی برایش کرده‌ای. تو از تمامت مایه گذاشتی و این هیچوقت برایش کافی نبود.
مهم نیست چقدر سعی می‌کنی، او هیچوقت تلاش هایت را نخواد دید؛ نه امروز و نه فردا.
فقط روزی متوجه همه‌چیز می‌شود که در رابطه‌ای بی عشق و زجرآور گیر افتاده باشد. روزی تمام اوقات خوشی را که با هم داشتید و لحظاتی را که به خنده‌اش می‌انداختی یادش خواهد آمد... و هیچکس دیگری نمی‌تواند چنین حسی را در وجود او بیدار کند. اینجاست که می‌فهمد تمام چیزی که همیشه نیاز داشته، "تو" بوده‌ای. "
https://t.me/ViyuletDie


Serendipity𐂂 dan repost
مارک تواین به اولیویا لنگدون

از اعماق قلب شاد من موج عظیمی از عشق و دعا برای این گنج گرانبها که محکوم به نگهداری مادام‌العمر من است، سرچشمه می گیرد.
نمی توانی امواج ناملموسش را در حالی که به سمتت می ریزند ببینی عزیزم، اما در این سطرها، گویی صدای دورِ موج سواری را می شنوی.
@ViyuletDie 💌


Challenge answer dan repost
for you


𝘚𝘢𝘶𝘥𝘢𝘥𝘦, dan repost
فرزند ماه ، همدم تنهایی تک ابر کوچک و غمگین آسمان شهر قلبم گریه نکن .
وقتی ماه سپیده دم طلوع کند زمان توهم فرا میرسد ، توهم رنگ خودت را میگیری ولی من رنگی که بهم دادی را به تو پس نخواهم داد. من نمیتوانم آبی حل شده درون امواج ضربان قلبم را بهت برگردانم‌ .
از قطره های آب رودخانه سِن شنیدم که انعکاس پرتو های آبیت سایه دلتنگی را بر سرشان می افکند، قصد داری آبی های جهان را بی معنی کنی و زیبایی خودت را با آن گره بزنی؟! ولی من میدانم که هدف تو چیز دیگری بود.
در بیست و سوم ژوئن در نیمه شبی که ماه کامل وقتی تورا در اغوش گرفت و فرشته ای رنگ ابی را به روحت تراوش کرد تا مردم عالمیان را با رنگ خودت عاشق دلباخته خودت کنی ، تو میخواستی پرتوی آبیت را بر سر مردم که بی مهابا این سو و آن سو دامن ابریشمی و کلاه پردارشان را در هوا تکان می دهند بتابانی تا همه مست نگاه خیره تو در ظلمات شب شوند.
ماه زیبای من، تو تنها کسی هستی که نورت اجازه هجوم تاریکی و تنهایی را به آسمان قلبم نمیدهد. ابرای سیاه را که قصد تسخیر رنگ روحت را دارند پس میزنی و از گوشه اسمان صفحه روزگار میتابی به هزارتوی قلب درماندم و من چشم بسته آبیه تو را بو میکشم و رد پای جا گذاشته ات را دنبال میکنم.
شاید تو کفش ماه را پوشیدی و ستاره های آسمان جهان دیگری را با خود به اینجا آوردی تا در قلبم تنها نباشی..
نمیشنوی؟ نمیخواهی از پشت ماه کامل خودت را نمایان کنی فرزند جگر گوشه ماه؟
نمیبینی؟ شکوفه های دل هایمان تمنای نورت را میکنند تا ابی اقیانوسیت را درون گلبرگ هایشان تزریق کنی.
نمیخواهی بفهمی که داری خودت را غرق تباهی و شیطان تاریکی میکنی تا کسی بهت اسیب نزند و آبی روحت را نگیرد.
فرزند ماه بگذار به آسمان خاکستری سفر کنم و لب هایت را به ارومی ببوسم ، تا از تو مراقبت کنم ، تا از آبی وجودت محافظت کنم، تا ابر نگهبان تو باشم...

-نامه ای برای فرزند ماهِ غرق شده درون آبی ؛ ۷ نوامبر.

t.me/day28x | ماه آبی.


WhishesCH dan repost
به Viuylet.
تو سخره ای، در واقع سخره ها تشکیل شدن از کلی خزه و سنگ کنار هم، تو پر عزمتی، از دور ترسناک بنظر میرسی، قدرتمندی. اما با چند بار بارش بارون ذره ذره خورد میشی، هنوزم از دور تنومند به نظر میرسی اما از نزدیک و درونت کم کم نابود میشی. تو قوی ای، بدون بارونی که بهت عادت بد بده.


مَن. dan repost
صفحه 28،کتابخانه نیمه شب.
ترس از عشق یعنی ترس از زندگی و کسانی از زندگی میترسند در حال حاضر سه قسمت هستند، شاید مشکلشان همین بوده.
@day28x


ʚɞ dan repost
t.me/day28x › ِنیمه شب‌های بارونی لندن،انگلستان






28 dan repost
ممنونم ویکتوریای عزیزم.


Hidden Chat dan repost
https://t.me/day28x/9660

نمی‌دانی که برای دل من تو دقیقا برعکس همه اینهایی
تو صدای پرنده ها در یک روز آفتابی ، اون تکه ابر های سفید رنگ توی آسمونی که نشاط رو به رگ هام تزریغ می‌کنه ، تو اون صدای آرامش بخشی هستی که من رو یاد خاطرات کودکی میندازه
صدای تو و وجود تو هیچوقت اینگونه که میگویی نبوده


28 dan repost
قلبم..


Hidden Chat dan repost
سلامممم
امیدوارم امروز برات کلی اتفاق قشنگ بیفته :))))💘🐳


28 dan repost
خسته تر از آن هستم که بدانی؛ اما زیبای من،حرف هایت آرامش هدیه میکند.


Hidden Chat dan repost
بیا بغلم برایت چای میریزم و موهایت را نوازش میکنم همراه یک ملودی ارام بخش.
منتظر می‌مانم خستگی‌هایت کوچ کنند.


28 dan repost
ممنونم زیبا.


•|ملکه‌اندیمشکی|• dan repost
^ ابلوموفیسم ^
سستی و بی رمقی ، اون حالت خستگی ای که مثل بیماریه ، پناه بردن به خواب ، بی حس بودن به زندگی و دوری از عشق و احساسات.... !🫀🖤

| برای خاکسترِ ماه |


28 dan repost
ممنونم قشنگم.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

9

obunachilar
Kanal statistikasi