بنابر این اگر کسی فوت کرد، و مادر و پدر و برادرانی داشت، سهم مادر از ترکه یک ششم است، و بقیه مال سهم پدر است. پس وجود برادران باعث شده است مادر از یک سوم محروم شود، هرچند که پدر نیز باعث شده است آنها از ارث محروم شوند، البته اگر احتمال دیگر را در نظر بگیریم آنگاه سهم مادر یک سوم خواهد بود و بقیه ترکه مال پدر میشود. سپس خداوند متعال فرمود: ﴿مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصَىٰ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٍ﴾تمامی این سهام و حقوق بعد از پرداختن وام و بدهیهایی که میت نسبت به خدا و بندگان خدا داشته، و بعد از انجام وصیتهایی که او بدان سفارش نموده است، تقسیم میشود. پس، آنچه از وام و دیون و وصیت باقی ماند، ترکه است که به وارثین تعلق میگیرد. و وصیت را بر وام مقدم کرد هرچند که پرداختن وام مقدم است، تا به اهمیت وصیت اشاره نماید، زیرا انجام وصیت بر وارثان دشوار است، و گرنه پرداخت وام بر اجرا کردن وصیت مقدم است و از سرمایه مرده باید پرداخت شود.
و وصیت برای فردی بیگانه که وارث میت نیست، فقط در یک سوم مال صحیح است، و چنانچه از یک سوم بیشتر باشد وصیت اجرا نمیشود، مگر با اجازه وارثان. خداوند متعال فرموده است: ﴿ءَابَآؤُكُمۡ وَأَبۡنَآؤُكُمۡ لَا تَدۡرُونَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ لَكُمۡ نَفۡعٗا﴾شما نمیدانید کدامیک از پدران و فرزندان برایتان سودمندترند. پس اگر تعیین ارث به شما محول میشد دچار زیان میشدید و خداوند به این مسأله واقف بود، زیرا عقل آدمی ناقص است و آنچه را که برای زمان و مکان متفاوت شایسته و بهتر است درک نمیکند، پس نمیدانید کدام یک از فرزندان یا پدر و مادر برای اهداف دینی و دنیوی شما سودمندتر است. ﴿فَرِيضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا﴾(این) سهم مقرر شدهای است از جانب خدا، همانا خداوند دانا و با حکمت است. یعنی خداوندی آن را فرض گردانیده است که علم او هرچیز را احاطه نموده، و آنچه را که مشروع نموده محکم و مقنن است، و به بهترین صورت معین کرده است. عقلها نمیتوانند احکامی همچون احکام شایسته او برای زمان و مکانهای مختلف پیشنهاد کنند.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿لَكُمۡ﴾و برای شما است ای شوهران! ﴿نِصۡفُ مَا تَرَكَ أَزۡوَٰجُكُمۡ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٞۚ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٞ فَلَكُمُ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَكۡنَۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصِينَ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٖ﴾این آیه شامل فرزند تنی، فرزند پسر خواه دختر باشد یا پسر، یکی باشد یا بیشتر، فرزند شوهر باشد یا شخصی دیگر را شامل میشود. و طبق اجماع علما این آیه فرزندان دختران را شامل نمیشود.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿وَإِن كَانَ رَجُلٞ يُورَثُ كَلَٰلَةً أَوِ ٱمۡرَأَةٞ وَلَهُۥٓ أَخٌ أَوۡ أُخۡتٞ﴾و چنانچه مر یا زنی که به صورت کلاله از او ارث برده میشود دارای برادر یا خواهری باشد که از مادر او بوده و از پدر او نیستند، همانطور که در بعضی قرائتها چنین آمده است. علما اجماع کردهاند که منظور از برادران در اینجا برادران مادری است. پس اگر از او به صورت کلاله ارث برده میشد، یعنی میت پدر و فرزندی نداشت، یعنی پدر و پدر بزرگ و پسر و نوه پسری، و دختر و نوه دختری هرچند که پایینتر برود نداشته باشد. این مساله به «کلاله» موسوم است، همانطور که حضرت ابوبکر صدیق س، آن را تفسیر نموده است. سپاس خداوند را که همه علما بر این تحریف اتفاق دارند.
﴿فَلِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا﴾و به هر یک از برادر و خواهر، ﴿ٱلسُّدُسُ﴾یک ششم ترکه تعلق میگیرد. ﴿فَإِن كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِن ذَٰلِكَ﴾و اگر از یک نفر بیشتر بودند، ﴿فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِ﴾سهم آنها از یک سوم بیشتر نخواهد بود و همگی در آن مشارکت دارند. و ﴿فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِ﴾دلالت مینماید که دختر و پسرشان برابرند، چون کلمه شریک مقتضی برابری و مساوات است.
و واژه «الکلالۀ» دلالت میکند که «فروع» هر اندازه پایینتر بروند، و «اصول الذکر» هر اندازه بالاتر بروند فرزندان مادر را ساقط میکنند، چون خداوند فرزندان مادر را وارث قرار نداده است مگر در مساله «کلاله» پس اگر به صورت کلاله از میت ارث برده نشود، اجماع بر این است که فرزندان مادر از او ارث نمیبرند.
و ﴿فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِ﴾دلالت مینماید که برادران تنی در مسئلهای که «حماریه» نامیده میشود از ارث محروم میشوند. و مسئله «حماریه» آن است که وارثان بدین قرار باشند: شوهر، مادر، برادران مادری، و برادران تنی.
در این صورت شوهر نصف ترکه را میبرد، و سهم مادر یک ششم است، و برادران مادری یک سوم را میبرند، و برادران تنی از ارث محروم میشوند، چون خداوند یک سوم را به برادران مادری نسبت دادهاست، و اگر برادران تنی با آنها در ارث شریک قرار داده شوند در این صورت چیزی را که خداوند حکم آن را بصورت جداگانه بیان کرده است به دیگران تعمیم داده میشود، و این درست نیست و نیز برادران مادری صاحب سهم ه
و وصیت برای فردی بیگانه که وارث میت نیست، فقط در یک سوم مال صحیح است، و چنانچه از یک سوم بیشتر باشد وصیت اجرا نمیشود، مگر با اجازه وارثان. خداوند متعال فرموده است: ﴿ءَابَآؤُكُمۡ وَأَبۡنَآؤُكُمۡ لَا تَدۡرُونَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ لَكُمۡ نَفۡعٗا﴾شما نمیدانید کدامیک از پدران و فرزندان برایتان سودمندترند. پس اگر تعیین ارث به شما محول میشد دچار زیان میشدید و خداوند به این مسأله واقف بود، زیرا عقل آدمی ناقص است و آنچه را که برای زمان و مکان متفاوت شایسته و بهتر است درک نمیکند، پس نمیدانید کدام یک از فرزندان یا پدر و مادر برای اهداف دینی و دنیوی شما سودمندتر است. ﴿فَرِيضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا﴾(این) سهم مقرر شدهای است از جانب خدا، همانا خداوند دانا و با حکمت است. یعنی خداوندی آن را فرض گردانیده است که علم او هرچیز را احاطه نموده، و آنچه را که مشروع نموده محکم و مقنن است، و به بهترین صورت معین کرده است. عقلها نمیتوانند احکامی همچون احکام شایسته او برای زمان و مکانهای مختلف پیشنهاد کنند.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿لَكُمۡ﴾و برای شما است ای شوهران! ﴿نِصۡفُ مَا تَرَكَ أَزۡوَٰجُكُمۡ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٞۚ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٞ فَلَكُمُ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَكۡنَۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصِينَ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٖ﴾این آیه شامل فرزند تنی، فرزند پسر خواه دختر باشد یا پسر، یکی باشد یا بیشتر، فرزند شوهر باشد یا شخصی دیگر را شامل میشود. و طبق اجماع علما این آیه فرزندان دختران را شامل نمیشود.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿وَإِن كَانَ رَجُلٞ يُورَثُ كَلَٰلَةً أَوِ ٱمۡرَأَةٞ وَلَهُۥٓ أَخٌ أَوۡ أُخۡتٞ﴾و چنانچه مر یا زنی که به صورت کلاله از او ارث برده میشود دارای برادر یا خواهری باشد که از مادر او بوده و از پدر او نیستند، همانطور که در بعضی قرائتها چنین آمده است. علما اجماع کردهاند که منظور از برادران در اینجا برادران مادری است. پس اگر از او به صورت کلاله ارث برده میشد، یعنی میت پدر و فرزندی نداشت، یعنی پدر و پدر بزرگ و پسر و نوه پسری، و دختر و نوه دختری هرچند که پایینتر برود نداشته باشد. این مساله به «کلاله» موسوم است، همانطور که حضرت ابوبکر صدیق س، آن را تفسیر نموده است. سپاس خداوند را که همه علما بر این تحریف اتفاق دارند.
﴿فَلِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا﴾و به هر یک از برادر و خواهر، ﴿ٱلسُّدُسُ﴾یک ششم ترکه تعلق میگیرد. ﴿فَإِن كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِن ذَٰلِكَ﴾و اگر از یک نفر بیشتر بودند، ﴿فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِ﴾سهم آنها از یک سوم بیشتر نخواهد بود و همگی در آن مشارکت دارند. و ﴿فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِ﴾دلالت مینماید که دختر و پسرشان برابرند، چون کلمه شریک مقتضی برابری و مساوات است.
و واژه «الکلالۀ» دلالت میکند که «فروع» هر اندازه پایینتر بروند، و «اصول الذکر» هر اندازه بالاتر بروند فرزندان مادر را ساقط میکنند، چون خداوند فرزندان مادر را وارث قرار نداده است مگر در مساله «کلاله» پس اگر به صورت کلاله از میت ارث برده نشود، اجماع بر این است که فرزندان مادر از او ارث نمیبرند.
و ﴿فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِ﴾دلالت مینماید که برادران تنی در مسئلهای که «حماریه» نامیده میشود از ارث محروم میشوند. و مسئله «حماریه» آن است که وارثان بدین قرار باشند: شوهر، مادر، برادران مادری، و برادران تنی.
در این صورت شوهر نصف ترکه را میبرد، و سهم مادر یک ششم است، و برادران مادری یک سوم را میبرند، و برادران تنی از ارث محروم میشوند، چون خداوند یک سوم را به برادران مادری نسبت دادهاست، و اگر برادران تنی با آنها در ارث شریک قرار داده شوند در این صورت چیزی را که خداوند حکم آن را بصورت جداگانه بیان کرده است به دیگران تعمیم داده میشود، و این درست نیست و نیز برادران مادری صاحب سهم ه