زین روی حال که شاعر با جسارت فراوان - نقل به مضمون - «از آشتی دنیای مدرن و جهان اساطیری» (ص. ۵۲۳) سخن می گوید، من نیز همراه او خواهم شد - و در کنار نقدهایی چند - نوری بر مفاهیم و ساختار جهانی کهن خواهم انداخت که ما را شیفته علم مدرن، فلسفه تحلیلی، نظریه انتقادی، فناوری، منطق و...و... می کند.
اما آن جهان در ژرفا که برمبنای نظمی دقیق، توان انتقادی ما، نیز ساختارهای محدودکننده زندگی مان را روشن و شفاف مشخص می سازد؛ جهانی که در آن پشت پرده قرار گرفته، اینک چه جهانی است و چه ویژگی ها و ساختاری دارد؟
پس در پاسخ به این سوال، به خصوص به دفاتر پنجم و ششم کتاب ارجاع خواهم داد همراه با مثال هایی واقعی از انسان هایی (در میدان تحقیقاتی پروژه های انسان شناختی ام) که نقشه شناختی آنها در آن پشت پرده بر من روشن شده (تاحد زیادی ناشی از لطف هستی بر من).
درضمن این جهان پشت پرده (و به زبان شاعر: تویه)، از نظر من نقشه راه این زنان و مردان شده و به آن ها کمک کرده تا شیوه مبارزه و حق تعیین سرنوشت زندگی شان را به دست گیرند.
تاکید می کنم و در جلسه رونمایی نیز اشاره موکدی خواهم کرد به الزامات زیستن در عصر مدرن و اینکه برای رهایی بخشی از قید نیروهای تاریک استبداد، خشونت سیستماتیک و... ژرفا و عمق این نقشه پنهان، چراغ راه ماست؛ چراغی که می درخشد - و به قول شاعر - در پی آن «شیشه او را گهی ها می کشم» (ص. ۵۸۴).
اما آن جهان در ژرفا که برمبنای نظمی دقیق، توان انتقادی ما، نیز ساختارهای محدودکننده زندگی مان را روشن و شفاف مشخص می سازد؛ جهانی که در آن پشت پرده قرار گرفته، اینک چه جهانی است و چه ویژگی ها و ساختاری دارد؟
پس در پاسخ به این سوال، به خصوص به دفاتر پنجم و ششم کتاب ارجاع خواهم داد همراه با مثال هایی واقعی از انسان هایی (در میدان تحقیقاتی پروژه های انسان شناختی ام) که نقشه شناختی آنها در آن پشت پرده بر من روشن شده (تاحد زیادی ناشی از لطف هستی بر من).
درضمن این جهان پشت پرده (و به زبان شاعر: تویه)، از نظر من نقشه راه این زنان و مردان شده و به آن ها کمک کرده تا شیوه مبارزه و حق تعیین سرنوشت زندگی شان را به دست گیرند.
تاکید می کنم و در جلسه رونمایی نیز اشاره موکدی خواهم کرد به الزامات زیستن در عصر مدرن و اینکه برای رهایی بخشی از قید نیروهای تاریک استبداد، خشونت سیستماتیک و... ژرفا و عمق این نقشه پنهان، چراغ راه ماست؛ چراغی که می درخشد - و به قول شاعر - در پی آن «شیشه او را گهی ها می کشم» (ص. ۵۸۴).