“رادیو سکوت”


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


No one knows what is going on in our lives :)..

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


Can i call you?
I'm listening to music but it's not satisfying.
I want to hear your voice.






-


You'll be the saddest part of me
A part of me that will never be mine


Cause I don’t evеn care about the time I’ve got left here
The only thing I know now is that I want to spent it
With you, with you




"اینجا تنها خودتی و خودت."


-


夜晚; dan repost
It’s extremely important to learn how to be ok on your own. You have to learn how to pick yourself back up when you fall, provide for yourself, wipe your tears away & make yourself happy. Having people there for you is truly great but you can’t depend on them to always be there.


𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛 dan repost
𓂃𝑃𝑎𝑝𝑖𝑙𝑙𝑜𝑛

بچه که بودم، همیشه از تاریکی میترسیدم؛
مامانم که چراغا رو خاموش می‌کرد می‌پریدم زیر پتو، پتو رو میکشیدم روی سرم تا یه وقت نکنه لولو خرخره های زیر تخت منو با خودشون ببرن...

یادمه... یادمه به‌زور خوابم می‌برد ، مامانم میگفت چشمات رو ببند گوسفندا رو بشمر تا خوابت ببره...
منم چشمام رو روی هم فشار میدادم و میشمردم:
یه ببعی از روی حصار پرید دو تا ، سه تا...
بعضی وقتا به چهارمی نمی‌کشید ، غرق دنیای خواب و خیال میشدم...

انقدر که تو دلم دعا دعا میکردم میگفتم خدایا میشه زودتر صبح شه؟ میشه خورشید خانم دوباره بیاد تو آسمون؟!
خورشید خانم؛گوش میدی ؟!
بچه که بودم میترسیدم شب بشه، میترسیدم ماه بیاد تو آسمون و لولو خرخره ها دوباره کمین کنن زیر تختم...
میترسیدم آره،آره...
ولی دیشب، دیشب برام فرق داشت ، فرق داشت با همه ی اون شبای لعنتی که من منتظر بودم صبح بشه و تو طلوع کنی...
فرق داشت...
مامانش دیروز رفته بود ملاقاتش ، می‌گفت حالش خوبه...
میگفت روند دادگاه خوب پیش رفته ، ممکنه آزاد بشه...
ولی دیشب خیلی دلم شور میزد، میدونستم... میدونستم...
خورشید خانم شاید باورت نشه من هنوزم از تاریکی میترسم، هنوزم سایه های وحشتناک میبینم، اما دیشب خدا خدا میکردم صبح نشه تو طلوع نکنی...
البته نشد ، نشد نه...
وقتی، وقتی صدای زنگ تلفن رو شنیدم؛
وقتی صدای زجه های مادرش رو شنیدم؛
وقتی گفتن، اعدام شد ، و تو مغزم این صدا اکو می‌شد که "کشتنش، کشتنش، کشتنش"
وقتی گفتن برید بگردید قطعه ۶۶ قبرش رو پیدا کنید؛
وقتی اون ساعت از صبح خبر آسمونی شدنش رو شنیدم،
قلب و روحم برای همیشه توی اون شب کذایی حبس شد...

درسته؛
صبح شد، شب شد...
صبح شد، شب شد...
روزا گذشتن؛
اما من، ما... گیر کردیم و حبس شدیم تو شبی که معلوم نیست چطور برای اون پسر ، صبح شد...
و تشنه به خون خورشیدی شدیم ، که بر فراز آسمان طلوع کرد و درخشید...
درخشید و نفهمید با درخشش شمع زندگی‌ پسر ایران بانو رو خاموش کرد...
یک شمع دیگه خاموش شد و ایران تاریک تر از دیروز شد...
...
نفهمید...
نخواست که به بفهمه
نخواستی بفهمی خورشید خانم...
نخواستی بفهمی که با هر روز دوباره پدیدار شدن توی آسمون ایران خانم اون رو تاریک تر میکنی...
نخواستی نه، تو هم، چشم روی حقیقت بستی و هر صبح ، طلوع کردی...


تقدیم به روح آنان که در خَفا و تنهایی اعدام شدند...

. . .
. . . . .
↳𝐿𝑖𝑙؛𝑀𝑜𝑜𝑛


-


I don't wanna push you way too much
I don't wanna lean that way too far
I don't wanna ever learn the hard way
But if you're looking for stable, that'll Never Be Me
If you're looking for faithful, that'll Never Be Me
If you're looking for someone to be all that you need
That'll Never Be Me




من رو به گوشیم:
just cool don't panic داداش.


به حدی رسیده که وقتی پیام میده علاوه بر خودم، گوشیمم هول میشه.


Lemme kiss your neck.


𝗖𝗂𝗀𝖺𝗋𝖾𝗍𝗍𝗌 𝗮𝖿𝗍𝖾𝗋 𝘀𝖾𝗑 dan repost
چرا همیشه از اونایی که باید توجه نمی‌گیریم.


دوست دارم بدونم پارسال چجوری خیلی جدی جلوی وب‌کم درس میخوندم.


سرمو میارم بالا با همکلاسیام چشم تو چشم میشم میزنیم زیر خنده.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

65

obunachilar
Kanal statistikasi