قلمم بشکند که خاموشم !
عاشقی را ، تو را ، فراموشم
غرق خود گشتهام چرا این قدر ؟
خالی است از محبت ، آغوشم
...
روزگاری من از تو می گفتم ،
زنگ " زنگوله " مانده در گوشم
از " علو" از تقی و ممد و نان ،
رفته از یاد ، کیف و پاپوشم !
می نوشتم من از شما هردم
از چه حالا ز غم ، نمی جوشم ؟
سیر و پر گشته ام و یا ظالم ؟
که خِرِف کرده است و بی هوشم ؟
...
باید از خواب خوش شوم بیدار
از تو بنویسم آی کودک کار !
مرد این خانه ای تو، من هیچ ام
تو که بر شانه می کشی این بار
بار سنگین ظلم های مرا ...
در دلت می کنی چه سان انبار ؟
مرگ و نفرین به من که غرق خودم
از تو ، من دور گشته ام بسیار
...
کودک کار ، مرد فردا تو ... ،
آینه ی ظلم چون منی ، هر بار
می زنی داد چهره ی مظلوم
ما تو را باز می کنیم انکار
#محمد_عزیزی
۳/ ۱۲/ ۱۳۹۷
۱_ زنگ " زنگوله" و... علو، تقی، ممد، ... اشاره است به کتابم " می روم زنگوله بخرم " ، و شخصیت های کتاب های دیگرم در باره ی نوجوانان مانند " گوشفیل" / " پاییز که بیاید" / " همراه آفتاب " و...
@azizi_poet
عاشقی را ، تو را ، فراموشم
غرق خود گشتهام چرا این قدر ؟
خالی است از محبت ، آغوشم
...
روزگاری من از تو می گفتم ،
زنگ " زنگوله " مانده در گوشم
از " علو" از تقی و ممد و نان ،
رفته از یاد ، کیف و پاپوشم !
می نوشتم من از شما هردم
از چه حالا ز غم ، نمی جوشم ؟
سیر و پر گشته ام و یا ظالم ؟
که خِرِف کرده است و بی هوشم ؟
...
باید از خواب خوش شوم بیدار
از تو بنویسم آی کودک کار !
مرد این خانه ای تو، من هیچ ام
تو که بر شانه می کشی این بار
بار سنگین ظلم های مرا ...
در دلت می کنی چه سان انبار ؟
مرگ و نفرین به من که غرق خودم
از تو ، من دور گشته ام بسیار
...
کودک کار ، مرد فردا تو ... ،
آینه ی ظلم چون منی ، هر بار
می زنی داد چهره ی مظلوم
ما تو را باز می کنیم انکار
#محمد_عزیزی
۳/ ۱۲/ ۱۳۹۷
۱_ زنگ " زنگوله" و... علو، تقی، ممد، ... اشاره است به کتابم " می روم زنگوله بخرم " ، و شخصیت های کتاب های دیگرم در باره ی نوجوانان مانند " گوشفیل" / " پاییز که بیاید" / " همراه آفتاب " و...
@azizi_poet