Hassan Maarfi Pour حسن معارفی پور dan repost
پیشگفتار
بازخوانیایی که من انجام میدهم برخلاف بازخوانیهای غیرسیاسی و آکادمیک که به بررسی تاریخی خود اثر و نه مناسبات و شرایط اجتماعیایی که این اثر مهم در آن شکل گرفته است، میپردازند، یک بازخوانی کاملا سیاسی است و علاوه بر اهدافی همچون انتقال اندیشه و پاسخ به سوالات ذهنی و آکادمیک مخاطبان هدف بسیار مهمی دارد و آن در واقع استفاده از سرمایهی مارکس به عنوان یک اثر انتقادی رادیکال و یک اسلحهی تئوریک برای افشای ماهیت نظامهای طبقاتی و ابزاری برای تغییر این نظامهاست. بنابراین باید آشکارا اعلام کنم، که نگارنده کوچکترین سمپاتیایی به مکاتب غیرسیاسی و آکادمیکی که همچون خوره به جان کتاب میافتند، ندارد. من خود را پیرو فلسفهی پراکسیس میدانم و فلسفهی پراکسیس ضمن بهرهگیری از فلسفهی کلاسیک تلاش میکند ماهیت طبقاتی نظام سرمایهداری و شکلگیری جایگاه طبقهی کارگر در طول تاریخ را روش و به انسان کارگر دانش انضمامی طبقاتی و نه دانش فرمال بدهد، که بتواند برای نابودی این وضع وارونهی موجود خود را از لحاظ ذهنی و مادی مسلح کند(vgl. Gramsci, 1967, p. 129ff/181ff). بنابراین کاپیتال برای من اسلحهی تئوریک پرولتاریاست که باید در میان تودههای کارگر جایگاه عینی پیدا کند، تا بتواند این وضع غیرانسانی و وارونه را به نفع ستمکشان و انسان کارگر تغییر دهد. تئوری ابزار قهر مادی است. این قهر مادی میتواند به شکل انقلابی و پرودکتیو علیه استثمارگران و ستمگران به کار گرفته شود و یا از طرف ظالمان و فاشیستها علیه طبقهی کارگر و ستمکش جامعه استفاده شود. مارکسیسم تئوری قهر مادی انقلابی در دست ستمکشان علیه ستمگران است و این مساله را باید هر روز بیان کرد. کاپیتال مارکس به ویلهلم ولف، رفیق وفادار مارکس و از مبارزان اولیهی طبقهی کارگر که در سال 1884 در منچستر در تبعید چشم از جهان فرو بست، تقدیم است و اینکه مارکس کاپیتال را به داروین تقدیم کرده است، دروغی بیش نیست(vgl. Marx, 1978, p. Vorseite).
در ورژن نوشتاری این درسگفتارها تلاش میشود حتیالامکان زبان نوشتاری جایگزین زبان گفتاری شود و برخی از مسائل تکراری به کلی حذف شوند و یا تغییر داده شوند. از طرف دیگر تلاش میشود که برخی از مطالب جابجا شوند، تا از لحاظ منطقی برای خواننده قابل فهم تر شوند. امیدوارم این درسگفتارها گره کوچکی برای رفقا و علاقهمندان به مارکس و مارکسیسم باز کند. از رفیق محمد کریمی که در ویرایش و دستهبندی این درسگفتارها با من همکاری کرده اند و همچین از رفیق شیوا مغان که در درسگفتار اول به عنوان مدارتور در کلابهاوس همکاری کرد و تمام رفقای دیگری که با پیامهای رفیقانه و پیشنهاداتشان از ادامهی این پروژه حمایت کردهاند صمیمانه تشکر میکنم.
هایدلبرگ آلمان
10.12.2024
بازخوانیایی که من انجام میدهم برخلاف بازخوانیهای غیرسیاسی و آکادمیک که به بررسی تاریخی خود اثر و نه مناسبات و شرایط اجتماعیایی که این اثر مهم در آن شکل گرفته است، میپردازند، یک بازخوانی کاملا سیاسی است و علاوه بر اهدافی همچون انتقال اندیشه و پاسخ به سوالات ذهنی و آکادمیک مخاطبان هدف بسیار مهمی دارد و آن در واقع استفاده از سرمایهی مارکس به عنوان یک اثر انتقادی رادیکال و یک اسلحهی تئوریک برای افشای ماهیت نظامهای طبقاتی و ابزاری برای تغییر این نظامهاست. بنابراین باید آشکارا اعلام کنم، که نگارنده کوچکترین سمپاتیایی به مکاتب غیرسیاسی و آکادمیکی که همچون خوره به جان کتاب میافتند، ندارد. من خود را پیرو فلسفهی پراکسیس میدانم و فلسفهی پراکسیس ضمن بهرهگیری از فلسفهی کلاسیک تلاش میکند ماهیت طبقاتی نظام سرمایهداری و شکلگیری جایگاه طبقهی کارگر در طول تاریخ را روش و به انسان کارگر دانش انضمامی طبقاتی و نه دانش فرمال بدهد، که بتواند برای نابودی این وضع وارونهی موجود خود را از لحاظ ذهنی و مادی مسلح کند(vgl. Gramsci, 1967, p. 129ff/181ff). بنابراین کاپیتال برای من اسلحهی تئوریک پرولتاریاست که باید در میان تودههای کارگر جایگاه عینی پیدا کند، تا بتواند این وضع غیرانسانی و وارونه را به نفع ستمکشان و انسان کارگر تغییر دهد. تئوری ابزار قهر مادی است. این قهر مادی میتواند به شکل انقلابی و پرودکتیو علیه استثمارگران و ستمگران به کار گرفته شود و یا از طرف ظالمان و فاشیستها علیه طبقهی کارگر و ستمکش جامعه استفاده شود. مارکسیسم تئوری قهر مادی انقلابی در دست ستمکشان علیه ستمگران است و این مساله را باید هر روز بیان کرد. کاپیتال مارکس به ویلهلم ولف، رفیق وفادار مارکس و از مبارزان اولیهی طبقهی کارگر که در سال 1884 در منچستر در تبعید چشم از جهان فرو بست، تقدیم است و اینکه مارکس کاپیتال را به داروین تقدیم کرده است، دروغی بیش نیست(vgl. Marx, 1978, p. Vorseite).
در ورژن نوشتاری این درسگفتارها تلاش میشود حتیالامکان زبان نوشتاری جایگزین زبان گفتاری شود و برخی از مسائل تکراری به کلی حذف شوند و یا تغییر داده شوند. از طرف دیگر تلاش میشود که برخی از مطالب جابجا شوند، تا از لحاظ منطقی برای خواننده قابل فهم تر شوند. امیدوارم این درسگفتارها گره کوچکی برای رفقا و علاقهمندان به مارکس و مارکسیسم باز کند. از رفیق محمد کریمی که در ویرایش و دستهبندی این درسگفتارها با من همکاری کرده اند و همچین از رفیق شیوا مغان که در درسگفتار اول به عنوان مدارتور در کلابهاوس همکاری کرد و تمام رفقای دیگری که با پیامهای رفیقانه و پیشنهاداتشان از ادامهی این پروژه حمایت کردهاند صمیمانه تشکر میکنم.
هایدلبرگ آلمان
10.12.2024