✅ شرایط ویژه و مسئله نرخ ارز - بخش چهارم (آخر)
⬅️ در دو سال گذشته مهمترین اقدامات بانک مرکزی چه بوده است؟
➖ تابستان 95 اولین سیاست تک نرخی کردن بانک مرکزی اتخاذ شد. در این زمان برخی محدودیتها که در دوره قبلی تحریم بر معاملات صرافیها اعمال شده بود برداشته شد. کاهش این محدودیتها در شرایطی که بانک مرکزی منابع کافی برای مداخله در بازار و تثبیت نرخ نداشت، به رشد قیمت در بازه پاییز (از 3200 تا 4000) و جذب سوداگران به بازار انجامید. در نهایت با اعمال مجدد برخی محدودیتها و نیز تزریق سنگین ارز به بازار، آرامش به بازار بازگشت.
➖ تابستان 96، معاون ارزی تغییر کرد (انتصاب عراقچی) و بانک مرکزی بنوعی با کاهش مدیریت بازار اجازه رشد قیمت را داد. نتیجه اینکه دلار در ابتدای پاییز از از مرز روانی 4000 تومان گذشت، این مسئله باز با حساس شدن مسئله به مداخله بانک مرکزی و کنترل نسبی ارز در آبان انجامید. (این مرحله ای بود که بسیاری از اقتصاددانان هوادار بازار آزاد به ماجرای فنر تورم و ... اشاره کرده و قیمت واقعی ارز را حدود 5000 تا 5500 عنوان میکردند.)
➖ آذر 96، چشم انداز تشدید تنش میان ایران و آمریکا (تهدیدات آمریکا در مورد خروج از برجام) و نیز اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در امارات (بسته شدن برخی مسیرهای مسیرهای حواله)، کاهش عرضه دلار به بازار را در پی داشته و موج سوداگری دو ماه قبل را تشدید کرد. در اینجا ارز به بالای 5000 هزار جهش کرد. بانک مرکزی، پس از ناکامی راه حل افزایش عرضه و مسئله کمبود منابع (بخصوص اسکناس ارز) برخی محدودیتهای مقداری را بر تبادلات ارزی مجددا وضع کرد. دولت نیز با بستن برخی صرافیها واکنش نشان داد. (اتخاذ راهکارهای غیربازاری)
➖ بهمن 96، سیاست بعدی بانک مرکزی دوباره مداخله در بازار نقد و فردایی دلار از یکسو، و عرضه محدود اسکناس ارز (1000 دلار از طریق کارت ملی) بود، این سیاست در شرایط ملتهب بازار به ایجاد صف در مقابل صرافیها انجامید. ارز دولتی این بار با قیمت 4500 عرضه میشد.
➖ فروردین و اردیبهشت 97، منابع ارزی بانک مرکزی برای مداخله در بازار دچار کاهش جدی شده و عدم تزریق ارز به بازار، در شرایطی که تب سوداگری بالا گرفته بود، جهش ارز در ابتدای بهار را در پی داشت. بالا رفتن ارز از 3500 تا 5000 در بازه تیر- اسفند 96 منجر به بازدهی بیش از 30 درصدی این بازار داشت، همین مسئله در تلفیق با چشم انداز کاهش سود بخش حقیقی (با چشم انداز تشدید تنش با آمریکا) هجوم نقدینگی را به بازار به دنبال داشت. درواقع جهش ارز بجای کاهش تقاضا، هجوم سوداگران را به بازار بدنبال داشته و ارز در شرایطی از مرز 6000 گذشت که در مقابل صرافیها برای خرید ارز صف ایجاد شده بود! نتیجه اینکه دولت باز با مداخله در بازار، ضمن اعمال محدودیت بر مبادلات (قاچاق اعلام کردن مبادلات ارز) ارز را در قیمت 4200 تک نرخی اعلام کرد.
➖ خرداد و تیر 97، بانک مرکزی برای کاهش نقدینگی هجوم آورده به بازار در دو نوبت (بهمن، اردیبهشت) سیاست پیش فروش سکه را دنبال کرد، اما تشدید تنشها (خروج آمریکا از برجام) و بی مهار شدن تب سوداگری در بازار غیررسمی و عدم امکان بانک مرکزی برای مداخله نرخ ارز را به 9000 رسانید.
مرداد 97، تند شدن لحنها در داخل نسبت به خارج و ماجرای تنگه، همچنین ابهام در نحوه ورود ارز صادرات غیرنفتی، ارز را تا 12000 بالا برد، بدنبال آن بانک مرکزی، سیاست سه نرخی کردن ارز (ارز کالاهای اساسی، ارز بازار ثانویه و ارز غیررسمی صرافیها) و سپردن دو نرخ دیگر به بازار را دنبال کرد. (اینجا هواداران بازار آزاد از نرخ واقعی 8000- 8500 برای ارز نام بردند!)
◀️ در مجموع
📌 آنچه اینجا مشخص است اینکه در این دو ساله، بانک مرکزی ترسیمی درست از منابع و امکانات خود برای مدیریت بازار نداشته و هر بار دربرابر موجهای سوداگری اقداماتی مقطعی را دنبال کرده است. آنچه بر تصمیمات بانک مرکزی مسلط بوده است، تلاش برای کنترل بازاری بوده ولی هربار با شدت یافتن سوداگری به راهکارهای غیربازاری (محدود کردن مبادلات) روی آورده است. در آخرین اقدام هم راه اندازی بازار ثانویه از یکسو با ابهامات جدی از سمت چگونگی الزام تراستهای نفتی و فولادی به عرضه ارز خود در این بازار روبرو است و صرفاً تعجیل سیاسی در این راه اندازی روبرو است، و از سوی دیگر، به نظر نمیرسد بانک مرکزی اهمیت مدیریت ذخیره ارزی را در شرایط محدودشدن بیشتر عرضه در آینده و افزایش احتمالی تقاضا جدی گرفته و سیاست مشخصی در قبال آن اتخاذ کرده باشد.
📌در این میان تاثیرگذاری ارز بر سایر متغیرهای اقتصادی – سیاسی مانند تورم، رکود (بی ثبات شدن بازار و کاهش مبادلات بلندمدت) و تشدید امکان ناآرامی سیاسی، دولت را هم با شروع هر موج سوداگری به واکنشهای شتابزده واداشته است.
👈 ارتباط با نویسنده:
@Hossein_Rajabpour
https://t.me/dasneveshtha
⬅️ در دو سال گذشته مهمترین اقدامات بانک مرکزی چه بوده است؟
➖ تابستان 95 اولین سیاست تک نرخی کردن بانک مرکزی اتخاذ شد. در این زمان برخی محدودیتها که در دوره قبلی تحریم بر معاملات صرافیها اعمال شده بود برداشته شد. کاهش این محدودیتها در شرایطی که بانک مرکزی منابع کافی برای مداخله در بازار و تثبیت نرخ نداشت، به رشد قیمت در بازه پاییز (از 3200 تا 4000) و جذب سوداگران به بازار انجامید. در نهایت با اعمال مجدد برخی محدودیتها و نیز تزریق سنگین ارز به بازار، آرامش به بازار بازگشت.
➖ تابستان 96، معاون ارزی تغییر کرد (انتصاب عراقچی) و بانک مرکزی بنوعی با کاهش مدیریت بازار اجازه رشد قیمت را داد. نتیجه اینکه دلار در ابتدای پاییز از از مرز روانی 4000 تومان گذشت، این مسئله باز با حساس شدن مسئله به مداخله بانک مرکزی و کنترل نسبی ارز در آبان انجامید. (این مرحله ای بود که بسیاری از اقتصاددانان هوادار بازار آزاد به ماجرای فنر تورم و ... اشاره کرده و قیمت واقعی ارز را حدود 5000 تا 5500 عنوان میکردند.)
➖ آذر 96، چشم انداز تشدید تنش میان ایران و آمریکا (تهدیدات آمریکا در مورد خروج از برجام) و نیز اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در امارات (بسته شدن برخی مسیرهای مسیرهای حواله)، کاهش عرضه دلار به بازار را در پی داشته و موج سوداگری دو ماه قبل را تشدید کرد. در اینجا ارز به بالای 5000 هزار جهش کرد. بانک مرکزی، پس از ناکامی راه حل افزایش عرضه و مسئله کمبود منابع (بخصوص اسکناس ارز) برخی محدودیتهای مقداری را بر تبادلات ارزی مجددا وضع کرد. دولت نیز با بستن برخی صرافیها واکنش نشان داد. (اتخاذ راهکارهای غیربازاری)
➖ بهمن 96، سیاست بعدی بانک مرکزی دوباره مداخله در بازار نقد و فردایی دلار از یکسو، و عرضه محدود اسکناس ارز (1000 دلار از طریق کارت ملی) بود، این سیاست در شرایط ملتهب بازار به ایجاد صف در مقابل صرافیها انجامید. ارز دولتی این بار با قیمت 4500 عرضه میشد.
➖ فروردین و اردیبهشت 97، منابع ارزی بانک مرکزی برای مداخله در بازار دچار کاهش جدی شده و عدم تزریق ارز به بازار، در شرایطی که تب سوداگری بالا گرفته بود، جهش ارز در ابتدای بهار را در پی داشت. بالا رفتن ارز از 3500 تا 5000 در بازه تیر- اسفند 96 منجر به بازدهی بیش از 30 درصدی این بازار داشت، همین مسئله در تلفیق با چشم انداز کاهش سود بخش حقیقی (با چشم انداز تشدید تنش با آمریکا) هجوم نقدینگی را به بازار به دنبال داشت. درواقع جهش ارز بجای کاهش تقاضا، هجوم سوداگران را به بازار بدنبال داشته و ارز در شرایطی از مرز 6000 گذشت که در مقابل صرافیها برای خرید ارز صف ایجاد شده بود! نتیجه اینکه دولت باز با مداخله در بازار، ضمن اعمال محدودیت بر مبادلات (قاچاق اعلام کردن مبادلات ارز) ارز را در قیمت 4200 تک نرخی اعلام کرد.
➖ خرداد و تیر 97، بانک مرکزی برای کاهش نقدینگی هجوم آورده به بازار در دو نوبت (بهمن، اردیبهشت) سیاست پیش فروش سکه را دنبال کرد، اما تشدید تنشها (خروج آمریکا از برجام) و بی مهار شدن تب سوداگری در بازار غیررسمی و عدم امکان بانک مرکزی برای مداخله نرخ ارز را به 9000 رسانید.
مرداد 97، تند شدن لحنها در داخل نسبت به خارج و ماجرای تنگه، همچنین ابهام در نحوه ورود ارز صادرات غیرنفتی، ارز را تا 12000 بالا برد، بدنبال آن بانک مرکزی، سیاست سه نرخی کردن ارز (ارز کالاهای اساسی، ارز بازار ثانویه و ارز غیررسمی صرافیها) و سپردن دو نرخ دیگر به بازار را دنبال کرد. (اینجا هواداران بازار آزاد از نرخ واقعی 8000- 8500 برای ارز نام بردند!)
◀️ در مجموع
📌 آنچه اینجا مشخص است اینکه در این دو ساله، بانک مرکزی ترسیمی درست از منابع و امکانات خود برای مدیریت بازار نداشته و هر بار دربرابر موجهای سوداگری اقداماتی مقطعی را دنبال کرده است. آنچه بر تصمیمات بانک مرکزی مسلط بوده است، تلاش برای کنترل بازاری بوده ولی هربار با شدت یافتن سوداگری به راهکارهای غیربازاری (محدود کردن مبادلات) روی آورده است. در آخرین اقدام هم راه اندازی بازار ثانویه از یکسو با ابهامات جدی از سمت چگونگی الزام تراستهای نفتی و فولادی به عرضه ارز خود در این بازار روبرو است و صرفاً تعجیل سیاسی در این راه اندازی روبرو است، و از سوی دیگر، به نظر نمیرسد بانک مرکزی اهمیت مدیریت ذخیره ارزی را در شرایط محدودشدن بیشتر عرضه در آینده و افزایش احتمالی تقاضا جدی گرفته و سیاست مشخصی در قبال آن اتخاذ کرده باشد.
📌در این میان تاثیرگذاری ارز بر سایر متغیرهای اقتصادی – سیاسی مانند تورم، رکود (بی ثبات شدن بازار و کاهش مبادلات بلندمدت) و تشدید امکان ناآرامی سیاسی، دولت را هم با شروع هر موج سوداگری به واکنشهای شتابزده واداشته است.
👈 ارتباط با نویسنده:
@Hossein_Rajabpour
https://t.me/dasneveshtha