🗒 تحویل (به قلم شادی نفیسی)
اصطلاحی حدیثی به معنای انتقال از سندی به سند دیگر. در اصطلاح محدّثان اگر حدیثی دو یا چند سند داشته باشد، برای اختصار، حدیث را با همة سندها به طور کامل نقل نمی کنند، بلکه ابتدا همه سندهای حدیث را ذکر می کنند و در نهایت «متن » حدیث را می آورند. برای اینکه این سندهای مختلف درهم نیامیزند یا این توهم پیش نیاید که نویسنده حدیث را ناتمام رها کرده ، بین دو سند معمولاً از علامت رمز ح استفاده می شود؛ این علامت در علوم مختلف اسلامی ، رمزِ کلمات گوناگونی است (برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به محمدرضا مامقانی ، «معجم الرموز»، تراثنا ، ش 2 و 3، ص 179). برخی معتقدند که ح از واژه تحویل گرفته شده است . در خواندن یا نخواندن آن و نیز در چگونه خواندن آن نیز اختلاف وجود دارد. نَوَوی (ص 74)، ابن صلاح (ص 181ـ182) و سیوطی (ج 2، ص 88) آن را به صورت حاء خوانده اند (نیز رجوع کنید به تهانوی، ذیل واژه؛ عبداللّه مامقانی، ج 3، ص 219؛ محمدرضا مامقانی، مستدرکات مقباس، ج 2، ص 267؛ همو، «معجم الرموز»، تراثنا، ش 1، ص 166). قاسمی (ص 218) تلفظ واژه تحویل را برای آن نیکو شمرده است و محمدرضا مامقانی («معجم الرموز»، تراثنا ، ش 2 و 3، ص 179، پانویس 31) گفته است که برخی حدیث پژوهان آن را حیلوله خوانده اند.
عموم محدّثان شیعه و مشخصاً مشایخ ثلاثه (کلینی ، صدوق ، طوسی ) در کتب چهارگانه حدیثی رمزگذاری نکرده اند و به هنگام انتقال از یک سند به سند دیگر از حرف عطف استفاده کرده اند ( رجوع کنید به محمدرضا مامقانی ، «معجم الرموز»، تراثنا ، ش 1، ص 166ـ167؛ عبداللّه مامقانی ، ج 3، ص 219، پانویس 1؛ برای نمونه رجوع کنید به طوسی ، ج 6، ص 206، حدیث 470، ج 5، ص 423، حدیث 1468).
منابع :
(1) ابن صلاح، علوم الحدیث، چاپ نورالدین عتر، مدینه 1972
(2) محمداعلی بن علی تهانوی ، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم ، چاپ رفیق العجم و علی دحروج ، بیروت 1996
(3) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، تدریب الرّاوی فی شرح تقریب النواوی ، چاپ عبدالوّهاب عبداللطیف، قاهره 1966
(4) محمدبن حسن طوسی ، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان ، بیروت 1401/1981
(5) جمال الدین قاسمی، قواعد التّحدیث من فنون مصطلح الحدیث، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت 1407/1987
(6) چاپ افست 1414/ 1993؛
(7) عبداللّه مامقانی ، مقباس الهدایة فی علم الدّرایة، چاپ محمدرضا مامقانی ، قم 1411ـ1414
(8) محمدرضا مامقانی ، مستدرکات مقباس الهدایة فی علم الدّرایة ، ج 2، در عبداللّه مامقانی ، ج 6
(9) همو، «معجم الرموز و الاشارات »، تراثنا ، سال 2، ش 1 (محرّم ـ ربیع الاول 1407)، ش 2 و 3 (ربیع الثانی ـ رمضان 1407)؛
(10) یحیی بن شرف نووی ، التّقریب و التّیسیر لمعرفة سنن البشیر النذیر ، چاپ صلاح محمد محمد عویضه ، بیروت 1407/1987
اصطلاحی حدیثی به معنای انتقال از سندی به سند دیگر. در اصطلاح محدّثان اگر حدیثی دو یا چند سند داشته باشد، برای اختصار، حدیث را با همة سندها به طور کامل نقل نمی کنند، بلکه ابتدا همه سندهای حدیث را ذکر می کنند و در نهایت «متن » حدیث را می آورند. برای اینکه این سندهای مختلف درهم نیامیزند یا این توهم پیش نیاید که نویسنده حدیث را ناتمام رها کرده ، بین دو سند معمولاً از علامت رمز ح استفاده می شود؛ این علامت در علوم مختلف اسلامی ، رمزِ کلمات گوناگونی است (برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به محمدرضا مامقانی ، «معجم الرموز»، تراثنا ، ش 2 و 3، ص 179). برخی معتقدند که ح از واژه تحویل گرفته شده است . در خواندن یا نخواندن آن و نیز در چگونه خواندن آن نیز اختلاف وجود دارد. نَوَوی (ص 74)، ابن صلاح (ص 181ـ182) و سیوطی (ج 2، ص 88) آن را به صورت حاء خوانده اند (نیز رجوع کنید به تهانوی، ذیل واژه؛ عبداللّه مامقانی، ج 3، ص 219؛ محمدرضا مامقانی، مستدرکات مقباس، ج 2، ص 267؛ همو، «معجم الرموز»، تراثنا، ش 1، ص 166). قاسمی (ص 218) تلفظ واژه تحویل را برای آن نیکو شمرده است و محمدرضا مامقانی («معجم الرموز»، تراثنا ، ش 2 و 3، ص 179، پانویس 31) گفته است که برخی حدیث پژوهان آن را حیلوله خوانده اند.
عموم محدّثان شیعه و مشخصاً مشایخ ثلاثه (کلینی ، صدوق ، طوسی ) در کتب چهارگانه حدیثی رمزگذاری نکرده اند و به هنگام انتقال از یک سند به سند دیگر از حرف عطف استفاده کرده اند ( رجوع کنید به محمدرضا مامقانی ، «معجم الرموز»، تراثنا ، ش 1، ص 166ـ167؛ عبداللّه مامقانی ، ج 3، ص 219، پانویس 1؛ برای نمونه رجوع کنید به طوسی ، ج 6، ص 206، حدیث 470، ج 5، ص 423، حدیث 1468).
منابع :
(1) ابن صلاح، علوم الحدیث، چاپ نورالدین عتر، مدینه 1972
(2) محمداعلی بن علی تهانوی ، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم ، چاپ رفیق العجم و علی دحروج ، بیروت 1996
(3) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، تدریب الرّاوی فی شرح تقریب النواوی ، چاپ عبدالوّهاب عبداللطیف، قاهره 1966
(4) محمدبن حسن طوسی ، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان ، بیروت 1401/1981
(5) جمال الدین قاسمی، قواعد التّحدیث من فنون مصطلح الحدیث، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت 1407/1987
(6) چاپ افست 1414/ 1993؛
(7) عبداللّه مامقانی ، مقباس الهدایة فی علم الدّرایة، چاپ محمدرضا مامقانی ، قم 1411ـ1414
(8) محمدرضا مامقانی ، مستدرکات مقباس الهدایة فی علم الدّرایة ، ج 2، در عبداللّه مامقانی ، ج 6
(9) همو، «معجم الرموز و الاشارات »، تراثنا ، سال 2، ش 1 (محرّم ـ ربیع الاول 1407)، ش 2 و 3 (ربیع الثانی ـ رمضان 1407)؛
(10) یحیی بن شرف نووی ، التّقریب و التّیسیر لمعرفة سنن البشیر النذیر ، چاپ صلاح محمد محمد عویضه ، بیروت 1407/1987