چشمانش!:)


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


خوشا غمِ تو که با ما کنار می‌آید!❤️‍🩹
(هوشنگ ابتهاج)
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-955789-pI9zziv
با گوش جان میشنوم!:)🖤

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


‏مواظب حرفاتون باشید!
بعضی وقتا حرفاتون تا صبح یه
نفرو بیدار نگه میداره...

شب بخیر🖤


:)💔


همه‌ی هستی من آیه‌ی تاریکیست
که تو را در خود تکرارکنان
به سحرگاه شگفتن‌ها و رستن‌های ابدی خواهد برد
من در اين آیه تورا آه کشیدم
من در اين آینه تو را
به درخت و آب و آتش پیوند زدم


نگران که نیستم...
دمتون گرم:)❤️


عجبب😂
از اونجایی که از مدیرتون هیچی بعید نیست،اگه اتفاقی برات افتاد نگران نباش ما کنارتیم:)🧡


میدونی چی بده؟
اینکه بخاطر عکس پروفایلت که عکس یلدا آقا فضلی زیبامون بوده،از گروه‌های درسی بندازنت بیرون!:)
فدای سرم😂🤌🏻


"خالق او را شاد آفرید
آزادِ آزاد آفرید
پرواز کرد تا آرزو
زنجیر را باور نکرد"


گفت:"از دلتنگی بگو!"
‏گفتم:"دلتنگی یعنی صدای محبوبت را بشنوی،روی برگردانی و کسی آنجا نباشد...:)"
#محمود_درویش


I STILL NEED YOU:)🖤


خیلی دوست دارم امشب شب خوبی باشه؛ولی نیست!:)


اوایلی که زمین به وجود اومده بود،ما دوتا فصل پر از رنگ داشتیم.
بهار و زمستون.6 ماه اول سال هوای خوب و گرم،6 ماه دوم سال هوای سرد و برف.
زمستون از دوتا سه ماه تشکیل می‌شد.بخش اولش گرم‌تر بود نسبت به بخش دومش.بخشی که گرمتر بود،عاشق و دلباخته‌ی بخش سردتر شد.
بخش سرد هم عاشق اون بود؛اما هر شروعی پایانی داشت.
خدا تصمیم گرفت 4 فصل به وجود بیاره.پس بهار نصف شد و زمستون هم همچنین.
3 ماه اول زمستون شد پاییز و 3 ماه دوم زمستون موند.
پاییز و زمستون خیلی اصرار کردن که جدا نشن،تلاششونم کردن.
وقتی پاییز دید نمیشه این کنار هم بودن پایدار باشه به خدا گفت:"تو که نمیذاری ما باهم بمونیم.پس لاقل این خواستمو انجام بده."
خدا گفت:"بگو!"
پاییز همونطور که اشک‌هاش برگ درختا رو نوازش میکرد،گفت:"شبی که من تموم میشم،یه ساعت بلندتر باشه."
خدا گفت:"یه ساعت نمیشه،اما یه دقیقه میشه."
پاییز برای آخرین بار به زمستون نگاه کرد.زمستون اشک میریخت و ناامید بود.
پاییز گفت:"باشه...یه دقیقه."
بعد از اون جدایی،زمستون یخ شد،سرد شد!اشک‌هاش یخ بستن تبدیل به برف شدن.
اما پاییز نه...غمگین بود اما امیدشو از دست نداده بود.بخاطر همون یه دقیقه...
امید داشت که شاید یه شبِ یلدا،پاییز و زمستون توی یکی از کوچه‌های پاییزی،همدیگه رو ملاقات کنن شاید...
شب یلدا مبارک:)🖤


#مولانا
📚فیه ما فیه


ما حرفامونو توی سکوتی که پر از داد و عربده بود قائم کردیم.:)


اکنون می‌دانم که با تمام عزیزانم
باید خوب خداحافظی کنم
زیرا هیچ یک از ما نمی‌دانیم
کدامین قرار آخرین دیدار خواهد بود🖤


شخصا دوست ندارم پاییز تموم شه:)
فکرشو نمیکردم پاییز امسال اینقدر بد باشه...🥲💔


امروز روزِ تولد توست!
بانوی زیبا روی قوی!
خوشگلِ چشم سرابی!
نمیدانم چگونه...اما در سراب چشمهایت غرق شدم و اکنون یک غرق شده‌ام.
میدانی؟
از خدا بابت بودنت تشکر میکنم...
زیبایی‌ات تحسین برانگیز است.
تو یکی از نقاشی‌های زیبای خداوندی که باقی خواهی ماند در زندگی‌ام!
مهربانم!
امیدوارم تولد 1000 سالگی‌ات را در کنار بهترین آدم‌های زندگی‌ات جشن بگیری.
امیدوارم گرد غم در چشم‌های زیبایت نشیند و امیدوارم آرزوهای زیبایت برایت مانند خاطره‌ای شیرین بشوند!
بانوی من!
زاد روزت بر ما مبارک باد!:)❤️🫂

@lminochel


سلامم صبح آخرین چهارشنبه‌ی پاییزیتون بخیر..‌❤️


#بزرگ_علوی
📚چشم‌هایش


انگار به جای اکسیژن،غم را نفس میکشم...


بخدا نمیدونستم آخرین باریه که میبینمت؛
وگرنه محکمتر بغلت میکردم!🖤🫂

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

118

obunachilar
Kanal statistikasi