🔍 پالایش زبان پارسی
🖋 🖊 🖌 🖍 🖋 🖍
🖌"قلم" واژهای بیگانه است که در زبان فارسی به چند چَم(معنی) بهکار میرود:
۱. واژهی سُریانی تازیشده و ابزاری است که با آن مینویسند: کِلک، خامَک، خامِه، خودنویس، خودکار
۲. استخوان ساگِ(ساق) دست یا پا: نَی استخوان، شَتالَنگ، آرنج(در دست)
۳. کالا
۴. شماره
۵. ابزاری برای کندن و هموارکردن: Stylus، سنگخرَاش، آگُس، کـَندار
🔘قلمتراش = خامِهتراش
🔘قلمخورده = کِلکخورده، زُدوده
🔘قلمدان = خامِهدان، خامَکدان، کِلکدان
🔘قلم دوات = خامه آمِه(آمِه=دوات نویسندگی)
🔘قلمدوش = شانهسوار
🔘قلمزدن = کِلکزدن، نیک نوشتن
🔘قلمزن = نویسنده، نِگارگر
🔘قلمکردن = دوپارهکردن، شکستن
🔘قلم کشیدن = بریدن، زُدودن
🔘قلممو = خامهمو، مویینخامه
🔘قلمیکردن =نوشتن، یادداشتکردن
🔘اهل قلم = نویسنده، نویسندگان
🔘یکقلم = همه، همگی، یکجا
🔘اقلام = خامهها، کِلکها، نمونهها
🔘اقلام صادراتی = کالاهای فرستنی
✍️نمونه:
❌قلم را در قلمدان قرار دادم
♻️کلک را در کلکدان نهادم/ گذاشتم/هِشتَم/ جای دادم
❌قلم در قلمدان قرار دارد
♻️خامه در خامهدان است/جای دارد
@farzandan_parsi
🖋 🖊 🖌 🖍 🖋 🖍
🖌"قلم" واژهای بیگانه است که در زبان فارسی به چند چَم(معنی) بهکار میرود:
۱. واژهی سُریانی تازیشده و ابزاری است که با آن مینویسند: کِلک، خامَک، خامِه، خودنویس، خودکار
۲. استخوان ساگِ(ساق) دست یا پا: نَی استخوان، شَتالَنگ، آرنج(در دست)
۳. کالا
۴. شماره
۵. ابزاری برای کندن و هموارکردن: Stylus، سنگخرَاش، آگُس، کـَندار
🔘قلمتراش = خامِهتراش
🔘قلمخورده = کِلکخورده، زُدوده
🔘قلمدان = خامِهدان، خامَکدان، کِلکدان
🔘قلم دوات = خامه آمِه(آمِه=دوات نویسندگی)
🔘قلمدوش = شانهسوار
🔘قلمزدن = کِلکزدن، نیک نوشتن
🔘قلمزن = نویسنده، نِگارگر
🔘قلمکردن = دوپارهکردن، شکستن
🔘قلم کشیدن = بریدن، زُدودن
🔘قلممو = خامهمو، مویینخامه
🔘قلمیکردن =نوشتن، یادداشتکردن
🔘اهل قلم = نویسنده، نویسندگان
🔘یکقلم = همه، همگی، یکجا
🔘اقلام = خامهها، کِلکها، نمونهها
🔘اقلام صادراتی = کالاهای فرستنی
✍️نمونه:
❌قلم را در قلمدان قرار دادم
♻️کلک را در کلکدان نهادم/ گذاشتم/هِشتَم/ جای دادم
❌قلم در قلمدان قرار دارد
♻️خامه در خامهدان است/جای دارد
@farzandan_parsi