نشر حکمت کلمه


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


ناشر تخصصی ادبیات و فلسفه
جهت ارتباط با گردانندگان کانال از این شماره و شناسه‌ها
استفاده کنید.
09365243527
@hekmatkalameh

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


عیناً چون زمین، جایی که باید به اوج بروم
بی‌جنبش و ویران؛
عیناً چون آب، نزدیک است چنین ساعت خطیر گریه سر دادن.


#دروازه‌_های_جهنم_پرتگاه‌_های_ملکوت
ترجمه #مرتضی_ثقفیان
#یانوش_پیلنسکی
#میر_سلاوب_هلوب
#زیبیگنیف_هربرت
#واسکو_پوپا
#کتاب_خوب
#شعر_خوب
#نشر_حکمت_کلمه
@hekmatkalame


آن‌چه زخمی‌ات می‌کند شفایت خواهد داد
آن‌چه برده‌ات سازد آزادت خواهد کرد
آن‌چه می‌کشد برای تو زندگانی‌ست

#مرثیه_بر_مرگی_سهمناک
#علیرضا_بهنام
#کلود_استبان
#کتاب_خوب
#شعر_خوب
این کتاب را به دوستان‌تان معرفی کنید.
@hekmatkalame


خبرگزاری ایبنا dan repost

⁣سیاست واحد و ثبات در تفکر و برنامه‌ریزی‌ ناشران وجود ندارد


☑⁣خیلی‌ها تب کتاب‌سازی و نویسنده‌شدن دارند و قاعدتا این تب حوزه کودک و نوجوان را سریعتر در بر می‌گیرد چون خیلی‌ها فکر می‌کنند به‌راحتی می‌توانند کتاب کودک تولید کنند و بسیاری با هزینه‌های شخصی صرفا به‌خاطر پرستیژ نویسندگی کتاب چاپ می‌کنند


☑⁣اگر چرخه نقد ما قوی باشد و منتقدان به نقد آثار منتشر شده بپردازند و کتابسازی‌ها را مشخص کنند، می‌توانند در جامعه موج ایجاد کنند. اما متاسفانه ما در حوزه کودک و نوجوان اصلا نقد نداریم که بتواند به نشر کمک کند

☑⁣ما نه‌تنها در حوزه نشر بلکه در هیچ حوزه دیگری ذائقه‌سازی نداریم. ابتدا باید ذائقه‌‌سازی کنیم و بعد خوراک آن ذائقه را فراهم کنیم. قطعا هم ناشر و هم منتقد می‌توانند تاثیر زیادی در ذائقه‌سازی داشته باشند. البته فاصله زیادی بین ناشر، نویسنده و منتقد وجود دارد و اگر این فاصله کم شود نتیجه به نفع هر سه گروه مخصوصا ناشر می‌شود. باید تلاش کنیم این سه گروه را به هم نزدیک کنیم


☑⁣مشکل و مقصر اصلی آموزش و پرورش است. این‌ها هستند که ذائقه‌ها را تربیت می‌کنند اما به شدت کم‌کاری کرده‌اند و من فکر می‌کنم واقعا نمی‌خواهند حرکتی در این زمینه انجام دهند. نویسندگان باید به مدارس بیایند و با بچه‌ها ارتباط داشته باشند و این کار برای مدارس هزینه‌بر است. درنتیجه نویسندگان نمی‌آیند و اغلب معلمانی هم که در مدرسه هستند چیزی از ادبیات نمی‌دانند، اصلا کتاب نخوانده‌اند که بچه‌ها را به کتابخوانی تشویق کنند


با حضور ⁣سیامک گلشیری؛ شهرام اقبال‌زاده؛ احسان عباسلو؛ فرزاد فربد


مشروح نشست آسیب‌شناسی کتابسازی کودک و نوجوان را در ایبنا بخوانید:

👇👇👇

⁣http://ibna.ir/fa/doc/report/256279




asarbook dan repost
نامزدهای بخش مجموعه داستان هفتمین دوره جایزه ادبی هفت اقلیم


صدای داستان dan repost
داستان کوتاه: #آل
از مجموعه داستان: #بچه_ی_زیگموند
نویسنده: #ابوالفضل_مروجی
با اجرای: #مهدی_باباپور
نشر: #حکمت_کلمه
#اختصاصی برای کانال صدای داستان
#لطفا فوروارد کنید؛ سپاس.
@sedayehdastan 👈














عروسی

هر کس پوست خودش را درمی‎آورد
هر کس صورت فلکی‎ خود را عیان می‎کند
چیزی که هرگز شب را ندیده است

هر کس پوستِ خود را با سنگ پُر می‎کند
با آن شروع به رقصیدن می‎کند
در پرتو ستاره‎های خودش

کسی که تا سحر ادامه ‎می‎دهد
کسی که پلک نمی‎زند نمی‎افتد
مستحق پوست خود شده است

(به ندرت این بازی را می‎کنند)
#دروازه‌_های_جهنم_پرتگاه‌_های_ملکوت
ترجمه #مرتضی_ثقفیان
#یانوش_پیلنسکی
#میر_سلاوب_هلوب
#زیبیگنیف_هربرت
#واسکو_پوپا
#نشر_حکمت_کلمه
@hekmatkalame


#دروازه‌_های_جهنم_پرتگاه‌_های_ملکوت
ترجمه #مرتضی_ثقفیان
#یانوش_پیلنسکی
#میر_سلاوب_هلوب
#زیبیگنیف_هربرت
#واسکو_پوپا
#نشر_حکمت_کلمه
@hekmatkalame


فریاد dan repost
اندر باب ذکر مصیبت و تاختن بر نهال از پا فتاده

تا جایی که دوستان دور و نزدیک دانند از هر بلوا و آشوبی می‌پرهیزم خاصه که بلوا ادبی باشد اما یک‌جاهایی دیگر نمی‌شود تماشا کرد اگر چه جهان برای تماشاست.
امروز در همین فضای مجازی متوجه یادداشتی از خانم «سایه اقتصادی‌نیا» شدم. یادداشتی در یادکرد «مجتبی عبدالله‌نژاد» تازه از دست شده و در لابه‌لای آش داغ مصیبت تاختن به نهال از پا فتاده و خفه شده‌ی روشنفکری در این خاک.
مقدمه‌ای چیده‌اند در فضایل مجتبی عبدالله نژاد بعد در بند میانه‌ی متن چنین آورده‌اند:
عبدالله‌نژاد استاد بود، اما روشنفکر نبود. روشنفکر نبود که هیچ، از اتصاف این صفت به خودش بیزار بود. این صفت را مثل لکۀ ننگی بر دامن خودش می‌دید و از آن حذر می‌کرد. روشنفکر نبود چون تا لنگ ظهر نمی‌خوابید و هر روز سر ساعت شش بیدار می‌شد و می‌نشست به کار. روشنفکر نبود چون نه معتاد بود، نه الکلی، نه بیکار و نه فاسق و نه علاف حرف‌مفت‌زن، بلکه مثل موتور کار می‌کرد، تولید داشت و سازنده بود. روشنفکر نبود چون نه فکل می‌بست نه شولا می‌پوشید. روشنفکر نبود چون متعصب نبود، شعار نمی‌داد و گلو و گریبان نمی‌درید. بلد بود بگوید معذرت می‌خواهم. بلد بود بگوید نمی‌دانم. بلد بود بگوید اشتباه کردم. عضو هیچ دارودسته‌ای نبود و به هیچ کانون مزوّر و ادارۀ فشلی نمی‌رفت. روشنفکر نبود، چون ایران‌دوست بود و با «تورک» و «کورد» درمی‌افتاد، اما بین او و ترک‌ها و کردها دیوار پیراهنی هم حتی در کار نبود. روشنفکر نبود چون هیچ هیچ گوهری را والاتر از حقیقت نمی‌دانست، نه هیچ آرمان سیاسی و نه هیچ ایدئولوژی دینی و نه هیچ مرام حزبی را.
https://tel.me/Sayehsaar/50
باید عرض کنم خدمت حضرتشان که شما احتمالن در تشخیص مصداق روشنفکر به عمد یا ناخواسته و از نادانستن دچار اشتباهید. اگر به عمد است که چیزی جز نامردمی نیست و هم‌صدایی است با تمام آن کسان که سال‌هاست به قول گلشیری پیام‌شان روشن است خفه می‌کنیم اگر از روی نادانستن است که سکوت در آن چه نمی‌دانیم خود فضیلتی‌ست.
اگر روشنفکر ساعدی و براهنی و گلشیری و مختاری است احتمالن پس حرف‌تان به تمامی بودار است اما اگر از روشنفکر مرادتان خاله‌خانباجی‌های جلسات خانگی آش نذری و ذکر مصیبت و شعر است بله این‌ها مشتی علاف حرف‌مفت‌زنند.
اگر روشنفکر آنانند که وقتی فرهنگستان شما داشت کرور کرور پول این مملکت را خرج نوشته‌هایی می‌کرد که در بهترین حالت "نثرهای پاکیزه و درست بی خاصیت" بودند آنها با خون دل می نوشتند و نوبت خود را انتظار می‌کشیدند و به هیچ نهاد زر و زوری وصل نبودند، پس حرف‌تان را پس بگیرید و عذرخواهی کنید.

خانم اقتصادی‌نیا!
به آنچه شما امروز چنین در لابه‌لای کلمات انتخاب شده‌تان می‌تازید پیش از این رفته‌اند بر بالا و پسش. خفه کرده و سپوخته در بیابان‌ها رهاش کرده‌اند. اگر خراب است از این است. شما به آبادی‌تان خوش باشید که سحرخیزانید و شادمانان و هر جای دنیا باشید از فرهنگ ایرانی آش نذری‌اش به دستتان خواهد رسید.
آنها که شما بیکارشان می‌خوانید صندلی‌هایشان را رؤسای نازنین‌تان اشغال کرده‌اند.
راستی از کتابهای شعر حکمت که دوسال پیش برایتان فرستاده ام چه خبر؟ آه ببخشید حواسم نبود، نوشتن از «سمیرا یحیایی» یا «اسماعیل سراب» چه سودی برای شما دارد؟ شما باید از نام‌ها بنویسید از شناخته شده‌ها وَ نوشتن از این بی‌نام‌ها را بسپارید به روشنفکران بیکار علاف که وقت شان هم آزادتر است.
#فریاد_ناصری

https://telegram.me/faryad_naseri


صدای داستان dan repost
کتاب شعر : آمد و رفت مشعل ها
شاعر: #علیرضا_عباسی
انتشارات: #حکمت_کلمه
#اختصاصی برای کانال صدای داستان
با صدای: #بهار_سجادی

@sedayehdastan 👈
✳️ با ما همراه باشید و شبکه مورد دلخواهتان را برای دوستان خود معرفی کنید.


چه انگیزه ای موجب می شود که بنشینید و شعر بنویسید، احساس است یا ایده یا تصویر؟ چقدر از فرایند نوشتن شما تحت تاثیر دریافت لحظه ای است؟

همین امروز داشتم به جواب ییتس به همین سوال فکر می کردم. او چیزی شبیه به این می گوید که " من طنین صدای خاصی را در سرم می شنوم" این می تواند شامل تمام امکان هایی باشد که به آنها اشاره می کنید. در مورد من " یک چیز" ساده نیست؛ حتی وقتی که دارم " روی نظم" کار می کنم. به عنوان مثال شبيه یکی از پاره های شعر "تصاویر کلمنت". نمی توانم آنها را جوری بنویسم که انگار دارم اتاقم را مرتب می کنم یا به نامه هایم جواب می دهم. معمولا با یک تکان ذهنی شروع می شود، چینش خاصی از کلمات به ذهنم می آیند یا روابط‌شان، به طور مثال؛ موسیقی سطر كه همه چیز از همین شروع می شود؛ مثل احساس نیاز به قدم زدن، آن طور که رابرت دانکن تعبیر کرده است.، اگر کسی کتاب "حقیقت و زندگی افسانه" او را خوانده باشد مطلبی که در این باره توضیح داده است بسیار مفید است.
گفت و گو با رابرت کریلی

#دیوانه_ها_در_زمین_بازی #گفتگو_با_نویسندگان_نسل_بیت #علیرضا_بهنام #نشر_حکمت_کلمه @hekmatkalame


فریاد ناصری dan repost
#دیوانه_ها_در_زمین_بازی #گفتگو_با_نویسندگان_نسل_بیت #علیرضا_بهنام #نشر_حکمت_کلمه @hekmatkalame




#تماشای_مجهول #سردار_شمس_آوری #نشر_حکمت_کلمه @hekmatkalame

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

557

obunachilar
Kanal statistikasi