«اسطورههای موازی»
✍ معرفی از: سولماز امینی
انسان از زمانی که به زبان دست یافته، اسطوره هم داشته است. اسطوره نخستین شکل بیان ادبی و مبنای سراسر تاریخ و اخلاقیات است. در این کتاب، اسطورههای اصلی همهی سنتهای مهم جهان گرد آورده شده، و مضمونها، انگارهها و معانی مشترک آنها آشکار شده است.
این اثر، بازیگران اصلی اسطورههای بزرگ جهان را معرفی میکند: دوازده المپی اسطورههای یونانی، خدایان خشن اسکاندیناوی، خدایان رازآمیز هند، خدایان مصر، و خدایان نیرومند بومیان آمریکا، چین، و فرهنگهای گوناگون آفریقا و اقیانوسیه. نویسنده با کنار هم قرار دادن قویترین داستانها و نمادهای هر یک از این سنتها، به بررسی توازی و شباهت عناوین مهمی همچون اسطورههای آفرینش، توفان، قصههای عشق، اسطورههای اخلاق، اسطورههای جهان زیرین و مکاشفههای آخرالزمانی میپردازد.
بیرلین با استناد به آثار اسطورهشناسان و روانشناسان بزرگ منجمله آثار جوزف کمبل، میرچا الیاده، کارل یونگ، کارل یاسپرس، کلود لوی اشتراوس و دیگران در معنای اسطوره، مشخص کردن و تفسیر شباهتها و تاثیر اسطوره بر روانشناسی، انسانشناسی، فلسفه و مطالعات ادبی قرن بیستم نیز به تأمل مینشیند.
اسطوره شناسی و مطالعه اساطیر اقوام منجر به کشف عناصر شبیه به هم و تکراری در اساطیر مردم دنیا شد، اقوامی که در گذشتههای دور هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتهاند. قصه هایی مانند هم پرداختهاند با تخیلات شبیه به هم به پرسشهای هستیشناسانه خود پاسخ داده اند؛ به این عناصر و مشخصه های شبیهبههم و تکرارشونده «اسطوره های موازی» می گویند. یونگ، روانشناس سوئیسی، در زمینه ریشه اشتراکات اساطیر مردم جهان تحقیقات دامنه داری به عمل آورد و به این نتیجه رسید که اسطوره بخشی از ساختار ذهنِ ناخودآگاه ما است. ساختارهای ذهنی ثابت و مشترک بین همه انسانها که به آنها «کهنالگو» گفته است.
اسطورههای موازی|ج.ف.بیرلین|ترجمه: عباس مخبر|نشر مرکز|چاپ هشتم|۱۳۹۸
@icosala
✍ معرفی از: سولماز امینی
انسان از زمانی که به زبان دست یافته، اسطوره هم داشته است. اسطوره نخستین شکل بیان ادبی و مبنای سراسر تاریخ و اخلاقیات است. در این کتاب، اسطورههای اصلی همهی سنتهای مهم جهان گرد آورده شده، و مضمونها، انگارهها و معانی مشترک آنها آشکار شده است.
این اثر، بازیگران اصلی اسطورههای بزرگ جهان را معرفی میکند: دوازده المپی اسطورههای یونانی، خدایان خشن اسکاندیناوی، خدایان رازآمیز هند، خدایان مصر، و خدایان نیرومند بومیان آمریکا، چین، و فرهنگهای گوناگون آفریقا و اقیانوسیه. نویسنده با کنار هم قرار دادن قویترین داستانها و نمادهای هر یک از این سنتها، به بررسی توازی و شباهت عناوین مهمی همچون اسطورههای آفرینش، توفان، قصههای عشق، اسطورههای اخلاق، اسطورههای جهان زیرین و مکاشفههای آخرالزمانی میپردازد.
بیرلین با استناد به آثار اسطورهشناسان و روانشناسان بزرگ منجمله آثار جوزف کمبل، میرچا الیاده، کارل یونگ، کارل یاسپرس، کلود لوی اشتراوس و دیگران در معنای اسطوره، مشخص کردن و تفسیر شباهتها و تاثیر اسطوره بر روانشناسی، انسانشناسی، فلسفه و مطالعات ادبی قرن بیستم نیز به تأمل مینشیند.
اسطوره شناسی و مطالعه اساطیر اقوام منجر به کشف عناصر شبیه به هم و تکراری در اساطیر مردم دنیا شد، اقوامی که در گذشتههای دور هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتهاند. قصه هایی مانند هم پرداختهاند با تخیلات شبیه به هم به پرسشهای هستیشناسانه خود پاسخ داده اند؛ به این عناصر و مشخصه های شبیهبههم و تکرارشونده «اسطوره های موازی» می گویند. یونگ، روانشناس سوئیسی، در زمینه ریشه اشتراکات اساطیر مردم جهان تحقیقات دامنه داری به عمل آورد و به این نتیجه رسید که اسطوره بخشی از ساختار ذهنِ ناخودآگاه ما است. ساختارهای ذهنی ثابت و مشترک بین همه انسانها که به آنها «کهنالگو» گفته است.
اسطورههای موازی|ج.ف.بیرلین|ترجمه: عباس مخبر|نشر مرکز|چاپ هشتم|۱۳۹۸
@icosala