اسلام سؤال و جواب


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


بخش فارسی سایت اسلام سوال و جواب، بزرگترین بانک فتوا بر روی اینترنت

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


257648: حکم خوردن غذایی که دارای ماده‌ی لانولین (چربی پشم) است

✉️ سوال:

آیا لانولین (lanolin) یا همان چربی پشم حلال است یا حرام؟ چون یک نوشیدنی را نوشیده‌ام که یکی از مواد تشکیل دهنده‌اش لانولین بود. جزاکم الله خیرا

📝 پاسخ:

الحمدلله

لانولین ماده‌ای چرب و زرد رنگ است که از پشم گوسفند تهیه می‌شود و به آن «چربی پشم» یا «شمع پشم» می‌گویند.

مراجعه کنید به:

https://goo.gl/tyxpDr

خوردن مواد غذایی حاوی لانولین اگر از پشم گوسفند استخراج شده اشکالی ندارد.

اگر حیوان به صورت شرعی ذبح شده که مساله واضح است زیرا این حیوان پاک است و گوشتش قابل خوردن و ذبح شرعی شده بنابراین اشکالی در مورد پاکی موی آن و دیگر اجزای آن نیست.

بلکه حتی اگر گمان شود که بخشی از پشم حیوان در حالی که زنده است از او جدا شده یا آنکه ذبح شرعی نشده باز هم قول راجح این است که همه‌ی موهای حیوانات پاک است حتی اگر ذبح نشده باشد.

شیخ الاسلام ابن تیمیه ـ رحمه الله ـ می‌گوید:

«همه‌ی موها و پرها و پشم‌ها پاک است، چه بر پوست حیوانی باشد که گوشتش خورده می‌شود یا حیوانی که گوشتش خورده نمی‌شود و چه بر حیوان زنده باشد یا مرده. این صحیح‌ترین اقوال علما است»

مجموع الفتاوی (۲۱/ ۳۸).

مراجعه نمایید به سوال شماره‌ی (176304).

و حتی اگر بر اساس قول به نجاست پشم یا موی حیوانی که ذبح شرعی نشده عمل کنیم باز هم این ماده‌ای که از پشم استخراج شده بر اصل طبیعت خود که نجس است باقی نمانده بلکه به ماده‌ی دیگری تبدیل شده و به سبب این استحاله پاک و حلال شده است.

مراجعه نمایید به سوال (248124) و (246660).

همینطور برای مطالعه‌ی بیشتر فتوای شماره‌ی (102749) را ببینید.

والله اعلم.

سایت اسلام سوال و جواب

#فقه_و_اصول #فقه #عادات_و_سنتها #غذاها

facebook.com/islamqa.fa
https://islamqa.info/fa




279190: می‌خواهد بداند پیامبر ما صلی الله علیه وسلم امر به حفظ چه احادیثی کرده است؟

✉️ سوال:

لطفا متن احادیثی را که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ امر نموده آنها را حفظ کنیم برایم بنویسید.

📝 پاسخ:

الحمدلله

سنت از منابع اساسی تشریع و قانونگذاری در اسلام است. بر اساس قرآن ما امر شده‌ایم که هرچه پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به ما ارائه داده‌اند را برگیریم.

الله تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ [حشر: ۷]

(و آنچه را پیامبر [او] به شما داد آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت دست بکشید و از الله پروا بدارید که الله سخت‌کیفر است)

برای همین ترغیب شده که هر چه در توان داریم از سنت پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ را حفظ کنیم، نه صرفا حدیث یا احادیثی خاص.

از زید بن ثابت روایت است که گفت: از رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ شنیدم که فرمودند: «الله شاداب گرداند کسی را که از ما حدیثی را شنید و حفظش کرد تا آن را به غیر خود رساند. زیرا چه بسا کسی فقهی را با خود برای کسی می‌برد که از او فقیه‌تر است و چه بسا دارنده‌ی فقهی که خود فقیه نیست» به روایت ترمذی (۲۶۵۶) ترمذی می‌گوید:‌ «در این باب از عبدالله بن مسعود و معاذ بن جبل و جُبیر بن مُطعِم و ابی درداء و انس [احادیثی] آمده است و حدیث زید بن ثابت حدیثی حسن است» همچنین ابوداود (۳۶۶۰) آن را روایت کرده و آلبانی در «صحیح سنن ترمذی» صحیحش دانسته است.

واضح است که اهمیت محفوظ اساسا به محتوای نص بستگی دارد. بنابراین آنچه به بیان واجبات و محرمات وابسته است شناخت و در صورت امکان حفظش نیز برای مسلمان لازم‌تر است. پس از آن احادیثی که بیانگر مستحبات و مکروهات است.

برادر گرامی!

بر این اساس آنچه مسلمان بدان توصیه می‌شود این است که به شناخت احادیث احکام مورد نیازش اهمیت بدهد؛ مانند احادیث احکام طهارت و نماز و روزه، سپس زکات ـ اگر بر وی واجب است ـ و حج الی آخر.

یکی از سودمندترین مصنفات در این زمینه برای تازه‌کاران کتاب «عمدة الأحکام» حافظ عبدالغنی مقدسی و پس از آن کتاب «بلوغ المرام» حافظ ابن حجر است.

همینطور باید درباره‌ی سنت‌های ثابت در زمینه‌ی ادب و اخلاق شناخت کافی داشته باشد که از کتاب‌های سودمند در این باره، کتاب «ادب المفرد» امام بخاری را می‌شود معرفی کرد و همینطور کتاب «ریاض الصالحین» امام نووی رحمه الله.

اگر طالب علم تازه‌کار از حفظ «اربعین نووی» آغاز کند و سپس تتمه‌ی آن توسط حافظ ابن رجب ـ رحمه الله ـ را از حفظ کند ان شاءالله در آن خیر و سود فراوانی است.

در مورد اینگونه احادیث بهتر است که الفاظ آن را حفظ کند، اما اگر برایش سخت است کافی است که معانی آن را به درستی بفهمد و شروح این احادیث بحمد الله در دسترس است و به سادگی می‌توان از طریق اینترنت آن را فراهم کرد.

اما برخی از احادیث هست که باید الفاظ آن را بدون تغییر حفظ کرد، یعنی احادیث ادعیه و اذکار.

از براء بن عازب ـ رضی الله عنه ـ روایت است که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «هرگاه خواستی به رختخوابت بروی چنانکه برای نماز وضو می‌گیری وضو بساز، سپس بر پهلوی راستت بخواب و بگو: اللَّهُمَّ أَسْلَمْتُ وَجْهِي إِلَيْكَ، وَفَوَّضْتُ أَمْرِي إِلَيْكَ، وَأَلْجَأْتُ ظَهْرِي إِلَيْكَ، رَغْبَةً وَرَهْبَةً إِلَيْكَ، لاَ مَلْجَأَ وَلاَ مَنْجَا مِنْكَ إِلَّا إِلَيْكَ، اللَّهُمَّ آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَ، وَبِنَبِيِّكَ الَّذِي أَرْسَلْتَ. پس اگر آن شب از دنیا رفتی بر فطرت بوده‌ای و این سخنان را آخرین چیزی که می‌گویی قرار بده».

معنی دعا: خداوندا چهره‌ام (یعنی تمام وجودم) را تسلیم تو کردم و کارم را به تو سپردم و پشتم را به تو واگذار کردم، (یعنی تنها تکیه‌گاهم و پشت و پناهم تویی) امیدم به [پاداش تو] و ترسم [از خشم و عذاب] تو است و پناهگاه و نجاتگاهی نیست جز به سوی تو. خداوندا به کتابی که نازل کردی و به پیامبری که فرستادی ایمان آوردم.

راوی می‌گوید: پس آن را برای پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ تکرار کردم، اما وقتی به «آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَ» رسیدم، [به جای نبیک] گفتم ورسولك.

ایشان فرمود: «نه، وَنَبِيِّكَ الَّذِي أَرْسَلْتَ» به روایت بخاری (۲۴۷) و مسلم (۲۷۱۰).

حافظ ابن حجر ـ رحمه الله ـ می‌گوید:

«بهترین سخن که درباره‌ی حکمت از رد سخن کسی که به جای نبی گفت رسول، توسط ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ گفته شده این است که: الفاظ اذکار توقیفی است و دارای ویژگی‌ها و اسراری است که قیاس در آن وارد نیست و بنابراین باید به همان لفظی که وارد شده محافظت کرد» فتح الباری (۱۱/ ۱۱۲).

از سودمندترین و مشهورترین کتاب‌های این باب می‌توان کتاب «الاذکار» امام نووی ـ رحمه الله ـ را نام برد.


215135: حدیثی بی اساس درباره‌ی تبریک گفتن ماه ربیع الاول

✉️ سوال:

برخی از مردم در آغاز ربیع الاول این حدیث را نقل می‌کنند که: «هر کس مردم را به این ماه بافضیلت تبریک گوید آتش جهنم بر وی حرام می‌گردد». آیا این حدیث صحیح است؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

اصل و اساسی برای حدیث مذکور نیافتیم و نشانه‌های ساختگی بودن بر آن هویدا است، بنابراین نسبت دادن آن به پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ صحیح نیست زیرا دروغ بستن بر ایشان به شمار می‌رود و دروغ بستن بر پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ از گناهان کبیره است و ایشان می‌فرماید: «هرکس از من سخنی نقل کند که به گمان [غالب] او دروغ است او یکی از دروغگویان است» به روایت مسلم در مقدمه‌ی صحیح (۷/ ۱).

نووی ـ رحمه الله ـ می‌گوید:

«در آن [اشاره به] بزرگی گناه دروغ و قرار دادن خود در معرض آن است و اگر کسی بر گمانش غالب بود که آنچه نقل می‌کند دروغ است و آن را روایت کرد دروغگو است، و چرا دروغگو نباشد حال آنکه چیزی را که نبوده نقل کرده است؟»

«شرح صحیح مسلم» (۱/ ۶۵).

آنچه در این روایت آمده مبنی بر حرام شدن آتش بر شخص به مجرد گفتن این تبریک از مبالغه‌ها و زیاده‌گویی‌هایی است که نشانگر دروغین و باطل بودن این روایت است. ابن قیم ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «احادیث ساختگی شامل تاریکی و رکاکت و مبالغه‌های سردی است که ساختگی بودن و نسبت دورغینش به پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ را فریاد می‌زند».

«المنار المنیف» (۵۰).

برای توضیح بیشتر به فتاوای شماره‌ی (70317) و (128530) مراجعه نمایید.

والله اعلم.

سایت اسلام سوال و جواب

#حدیث_وعلوم_حدیث #مصطلح_الحدیث

facebook.com/islamqa.fa
https://islamqa.info/fa


بنابراین حادثه‌ای که در سوال شما آمده یک پاسخ علمی مبنی بر دلیل واضح از قرآن نیست و بیشتر به بیهودگی و تحریف سخن می‌ماند. مگر ممکن است عاقلی بگوید قرآن نام‌های عربی مردم را در خود دارد، تا چه رسد به نام‌های غیر عربی؟!

بدون شک کسی که چنین ادعایی کند و اینگونه تکلف ورزد متحمل چیزی شده که علم آن را ندارد و سخنی با عواقب بس ناگوار به الله نسبت داده است.

اگر ثابت شود که یکی از علما یا منسوبان به علم چنین سخنی یا شبیه به آن را گفته باشد گمان نمی‌کنیم منظورش استدلال مستقیم یا اقامه‌ی حجت باشد و حرفش بیشتر به شوخی و ساکت کردن طرف می‌ماند.

والله اعلم.

سایت اسلام سوال و جواب

#آداب_و_اخلاق #آداب #خودسازی #الفاظ_نهی_شده
#قرآن_وعلوم_قرآن

facebook.com/islamqa.fa
https://islamqa.info/fa


211860: قرآن کریم کتاب هدایت است نه کتاب تفصیل نام‌ها یا علوم دنیوی

✉️ سوال:

یک بار لطیفه‌ای از کسی شنیدم درباره‌ی یک اروپایی به نام «کوک» که به مسلمانی گفت: شما می‌گویید همه چیز در قرآن موجود است، آیا این صحت دارد؟ مسلمان گفت: بله. اروپایی گفت: اسم من کوک است؛ اسم من هم در قرآن موجود است؟ مسلمان به او گفت: بایست. وقتی ایستاد گفت: ﴿وَتَرَكُوكَ قَائِمًا﴾ (و تو را در حالی که ایستاده‌ای رها کردند) منظورش این بود که «کوک را در حالی که ایستاده می‌بینی»!

حکم این حرف چیست؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

درست نیست که شور و عاطفه باعث شود آیات کتاب الله را از سیاق آن که قرآن برایش نازل شده خارج سازیم، زیرا این کتاب هدایتی است برای بشر و آنان را از تاریکی‌های شرک و هوس‌پرستی به نور توحید و پایداری خارج می‌سازد و آنان را به سوی بهترین راه و روش که عامل سعادت آنان در دنیا و آخرت است راهنمایی می‌کند. این هدف آشکارا در کتاب الله و در بسیاری از آیات کریمه بیان شده است، از جمله این سخن الله عزوجل که می‌فرماید:

﴿الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾ [ابراهیم: ۱]

(الف لام را؛ کتابی است که آن را به سوی تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون آوری؛ به سوی راه آن شکست ناپذیر ستوده)

و این سخن پروردگار متعال:

﴿قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ (۱۵) يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ [مائده: ۱۶]

(قطعا برای شما از جانب الله نور و کتابی روشنگر آمده است (۱۵) الله هرکه را از خشنودی او پیروی کند به وسیله‌ی آن [کتاب] به راه‌های سلامت رهنمون می‌شود و به توفیق خویش آنان را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌برد و به راهی راست هدایتشان می‌کند).

کسی که می‌خواهد به مردم ثابت کند این کتاب کریم جزئیات همه چیزِ دنیا را با نام و توصیف و حتی ویژگی‌های آن یا مباحث همه‌ی علوم دنیوی همچون پزشکی و ستاره‌شناسی و هدسه و دیگر علوم در بر گرفته است، چیزی را به قرآن نسبت داده که از آن نیست و با مقاصد و اهداف قرآن سازگاری ندارد.

در تفسیر رازی (مفاتیح الغیب: ۲۰/ ۲۵۸) در تفسیر این سخن پروردگار متعال:

﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ﴾ [نحل: ۸۹]

(و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است بر تو نازل کردیم)

آمده است:

«علوم غیر دنیوی به این آیه ربطی ندارد؛ زیرا به ضرورت آشکار است که الله متعال قرآن را برای این ستوده که مشتمل بر علوم دین است، و آنچه از علوم دینی نیست [این آیه] به آن توجهی ندارد».

علامه محمد رشید رضا ـ رحمه الله ـ می‌گوید:

«برخی از مردم می‌گویند: قرآن همه‌ی علوم دنیا را در بر گرفته و شیخ محیی الدین ابن عربی هنگامی که از الاغش افتاد و پایش شکست به مردم اجازه نداد او را بردارند مگر پس از آنکه حادثه‌ی افتادنش و شکست پایش را از سوره‌ی فاتحه استخراج نمود» (!)

این سخنی است که هیچ یک از صحابه و علمای تابعین و دیگر علمای سلف صالح نگفته‌اند و کسی آن را نمی‌پذیرد مگر کسانی که هر چه می‌شنوند و گفته می‌شود را می‌پذیرند و گمان می‌کنند هر آنچه مردگان در کتاب‌های خود نوشته‌اند درست است، حتی اگر عقل آن را نپذیرد و در نقل نیامده باشد و لغت نیز به آن دلالت نکند. بلکه یکی از امامان سلف می‌گوید: قرآن همه‌ی فروع احکام عبادات ضروری را به دلالت نص یا فحوا (نه به نص مستقیم و نه به معنا) شامل نمی‌شود، بلکه تنها وجوب پیروی از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ را بیان داشته و بر این اساس دال بر هر چیزی است که در سنت و قواعد قیاس صحیح و دیگر قواعد آمده است و به این ترتیب همه‌ی فروع و جزئیات دین را در بر می‌گیرد و هیچ بخشی از دین از آن خارج نیست» تفسیر المنار (۷/ ۳۳۰).


امام نووی ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «علما گویند: این دال بر آن است که کار درست در حق او اجابت درخواست [مادرش] بود زیرا وی در حال نماز نفل بود و ادامه‌ی نماز نفل مستحب است نه واجب، حال آنکه اجابت درخواست مادر و نیکی به او واجب است و عقوق او حرام...» صحیح مسلم با شرح نووی (۱۶/ ۸۲).

برای مطالعه‌ی بیشتر در این زمینه به کتاب «دعا» نوشته‌ی شیخ محمد بن ابراهیم الحمد مراجعه نمایید.

اسلام سوال و جواب

#دعا
#آداب_و_اخلاق #ایمانیات #خودسازی #دعا

facebook.com/islamqa.fa
https://islamqa.info/fa


13506: شروط پذیرش دعا

✉️ سوال:

برای آنکه دعا نزد الله مورد پذیرش قرار گیرد چه شروطی لازم است؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

دعا شروط بسیاری دارد از جمله:

۱- «اینکه جز الله عزوجل کسی را به دعا نخواند. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ خطاب به ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ فرمودند: «هر گاه درخواست نمودی از الله بخواه و هرگاه یاری خواستی از الله یاری بجو» به روایت ترمذی (۲۵۱۶) و شیخ آلبانی در صحیح الجامع این روایت را صحیح دانسته است.

و این همان معنای سخن الله متعال است که می‌فرماید:

﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُو مَعَ اللَّهِ أَحَداً﴾ [جن: ۱۸]

(و مساجد خاص الله است، پس هیچکس را با الله فرا مخوانید).

این شرط، بزرگترین شروط دعا است است که بدون آن نه دعا پذیرفته می‌شود و نه هیچ عمل خیری از مردمی که مردگان را به فریاد می‌خوانند و آنان را واسطه‌ی میان خود و خداوند قرار می‌دهد پذیرفته می‌شود. کسانی که گمان می‌کنند این صالحان باعث نزدیکی‌شان به خداوند می‌شوند و به این ادعا که خود گناهکارند و نزد الله مقام و جایگاهی ندارند آنان را واسطه قرار می‌دهند و به جای خداوند به دعا می‌خوانند، حال آنکه الله متعال می‌فرماید:

﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾ [بقره: ۱۸۶]

(و هرگاه بندگانم از تو درباره‌ی من پرسیدند [پس بگو] من نزدیکم؛ دعای دعاکننده را هرگاه که مرا فرا خواند اجابت می‌کنم).

۲ـ توسل به الله متعال با یکی از انواع توسل مشروع.

۳ـ خودداری از عجله. عجله یکی از آفات دعا است که مانع از پذیرش دعا می‌شود و در حدیث آمده است: «[دعای] هر یک از شما مستجاب می‌شود، [البته] اگر عجله نکند. [یعنی] بگوید: دعا کردم و مستجاب نشد!» به روایت بخاری (۶۳۴۰) و مسلم (۲۷۳۵).

و در صحیح مسلم (۲۷۳۶) آمده است: «بنده تا وقتی که برای گناه یا قطع پیوند خویشاوندی دعا نکند مورد استجاب قرار می‌گیرد، اگر عجله نکند» گفتند: ای رسول خدا، عجله [در دعا] چگونه است؟ فرمودند: «بگوید: دعا کردم و دعا کردم و ندیدم دعایم مستجاب شود، سپس خسته شده و دست از دعا بکشد».

۴ـ دعا شامل گناه و قطع صله‌ی رحم نباشد، همانطور که در حدیث پیشین به آن اشاره شد: «بنده تا وقتی که برای گناه یا قطع پیوند خویشاوندی دعا نکند مورد استجاب قرار می‌گیرد...».

۵ـ گمان نیک نسبت به الله متعال. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید: «الله تعالی می‌فرماید: من نزد گمانی هستم که بنده‌ام به من دارد» بخاری (۷۴۰۵) و مسلم (۴۶۷۵) و در حدیث ابوهریره آمده است: «الله را در حالی بخوانید که به اجابت یقین دارید» به روایت ترمذی. آلبانی در صحیح الجامع (۲۴۵) آن را حسن دانسته است.

بنابراین کسی که به پروردگارش گمان نیک برد، الله نیز خیر فراوانش را به سویش سرازیر می‌کند و همه‌ی فضلش را ارزانی او می‌نماید.

۶ـ حضور قلب. دعاگو باید دلش را هنگام دعا حاضر نماید و عظمت کسی که از او مسالت دارد را به یاد آورد، زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید: «بدانید که الله دعا را از قلب [غافل و] مشغول نمی‌پذیرد» به روایت ترمذی (۳۴۷۹) و آلبانی در صحیح الجامع (۲۴۵) آن را حسن دانسته است.

۷ـ حلال خوری. الله متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ﴾ [مائده: ۲۷]

(همانا الله از پرهیزگاران می‌پذیرد).

پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نیز پذیرفته شدن دعای کسی که از راه حرام خورده و نوشیده و پوشیده را بعید دانسته است. در حدیث آمده که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ از مردی یاد نمودند که «سفرش به درازا کشیده و ژولیده موی و غبار آلود دستانش را به آسمان بلند کرده و می‌گوید: پروردگارا، پروردگارا، اما غذایش حرام است و نوشیدنی‌اش حرام است و لباسش حرام است و از حرام تغذیه شده، پس چگونه استجابت خواهد شد؟» به روایت مسلم (۱۰۱۵).

ابن قیم ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «همینطور حرام خوری قدرت آن ـ یعنی دعا را ـ باطل می‌کند یا ضعیف می‌سازد».

۸ـ دوری از اعتدا و تجاوز در دعا، زیر االله سبحانه و تعالی تجاوز در دعا را دوست ندارد و فرموده است:

﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾ [اعراف: ۵۵]

(پروردگارتان را به زاری و نهانی بخوانید [که] او از حد گذرندگان را دوست ندارد).

در این باره به سوال شماره‌ی (41017) مراجعه نمایید.

۹ـ دعا باعث نشود از کاری واجب مانند فریضه‌ای که وقتش فرا رسیده باز بماند یا حق پدر و مادر را به بهانه‌ی دعا ترک گوید. داستان جریج عابد شاید اشاره به همین موضوع باشد، چرا که او درخواست مادرش را که واجب بود پاسخ نداد و به نمازش ادامه داد، در نتیجه مادرش علیه او دعا کرد و خداوند نیز او را مورد ابتلا قرار داد.


246660: حکم شیر حاوی ماده‌ی لیسیتین

✉️ سوال:

می‌خواهم بدانم آیا استفاده از شیر خشک «نیدو» حلال است؟ چون یکی از مواد تشکیل دهنده‌ی این شیرها لیسیتین سویا هست و من درباره‌ی منابع لیستین تحقیق کردم و دانستم لیسیتین ماده‌ای است که برای جلوگیری از جدا شدن چربی از آب در صنایع غذایی استفاده می‌شود و از چندین منبع به دست می‌آید که یکی از آنها دانه‌ی سویا است. شرکت موظف است منبع هر یک از مواد تشکیل دهنده‌ی یک محصول را ذکر کند و این یعنی اگر بر روی یک محصول فقط کلمه‌ی «لیسیتین» نوشته شده باشد و منبع آن ذکر نشود، این محصول مشکوک است، اما اگر بر روی آن نوشته شود «لیسیتین سویا» حلال است.

📝 پاسخ:

استفاده از این شیر یا دیگر انواع شیر شبیه آن برای مسلمان هیچ اشکالی ندارد و تا وقتی نمی‌دانیم در آن از چه موادی استفاده شده سوال و پی‌گیری درباره‌ی آن واجب نیست.

اگر هم مشخص شود که در آن چیزی مورد استفاده قرار گرفته که درباره‌اش اطلاع نداریم باز هم حکمی در حق ما ندارد، زیرا مجهول در حکم معدوم است و اگر سوال و بررسیِ غذا لازم بود خداوند آن را به عنوان شرطی درباره‌ی غذای کفار قرار می‌داد، و از آنجایی که با وجود فراگیری نیاز به استفاده از غذای تهیه شده توسط دیگران چنین امری وارد نشده، دانسته می‌شود که این کار (یعنی تحقیق و بررسی غذا) لازم نیست و بلکه مشروع هم نیست.

از «کمیسیون دائم فتوا» در این باره چنین پرسیده شد:

در تهیه‌ی پنیر از مایه‌ی پنیر استفاده می‌شود. آیا این پنیرها حلال است؟ زیرا این مایه‌ها را از گاو یا گوساله‌هایی می‌گیرند که ذبح شرعی نشده‌اند.

کمیسیون دائم فتوا چنین پاسخ داده است:

«برای شما اشکالی ندارد از این پنیرها استفاده کنید و واجب نیست درباره‌ی [منبع و نوع] این مایه‌ها سوال کنید، چرا که مسلمانان از دوران صحابه از پنیرهای تولید شده توسط کفار استفاده می‌کردند و درباره‌ی نوع مایه‌ی آن سوال نمی‌کردند» (فتاوى اللجنة الدائمة: ۲۲/ ۲۶۳ ـ ۲۶۴).

شیخ ابن عثیمین ـ رحمه الله ـ می‌گوید:

«اصل در همه‌ی چیزهایی که خداوند بر روی زمین برای ما آفریده این است که همه‌اش حلال است، زیرا الله متعال می‌فرماید:

﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا﴾ [بقره: ۲۹]

(اوست آن کسی که هرآنچه در زمین است را برای شما آفرید).

بنابراین هرکسی ادعا کند که این چیز به دلیل نجاست یا سبب دیگری حرام است باید دلیل بیاورد. اما اینکه هر توهم یا هر سخنی را باور کنیم، چنین چیزی هیچ اصل و اساسی ندارد» (لقاء الباب المفتوح: ۲۰/ ۳۱).

ثانیا:

نباید به هر شایعه‌ای که درباره‌ی شیرهای موجود در بازار و مواد استفاده شده در آن گفته می‌شود که ممکن است اصل ماده‌اش حرام یا مشکوک و مانند آن باشد توجه کرد، زیرا اگر منبع آن گیاهی باشد که هیچ اشکالی در حلال بود این شیر نیست.

و اگر منبع آن حیوانی باشد یا این حیوان به صورت شرعی ذبح شده یا مردار است.

اگر از حیوانِ حلال باشد و از سرزمینی باشد که ذبحشان حلال است، در این صورت حلال است و اشکالی در آن نیست.

و اگر از حیوانی باشد که خوردنش حرام است، یا از سرزمینی باشد که ذبحشان حلال نیست، باز هم این شیر حلال است، زیرا از دو حالت خارج نیست:

ـ یا این ماده به سبب افزودنی‌های شیمیایی از طبیعت خود استحاله شده و تبدیل به ماده‌ای کاملا جدید شده است.

ـ یا آنکه در آن حل و گم شده و دیگر اثری از آن در این شیر و محصولات مشابه باقی نمانده است.

ما در پاسخی دیگر پیش از این بیان کردیم که «لیسیتین» و «کلسترول» و دیگرموادی که از منابع نجس استخراج شده‌اند، در صورتی که مقدار آن ناچیز باشد و در دیگر موادِ پاک و حلال حل شده و گم شود، استفاده از آن در دارو و غذا جایز است.

برای مطالعه‌ی بیشتر در این زمینه به سوال (102749) و (22013) مراجعه نمایید.

والله اعلم

📩 خلاصه‌ی پاسخ: استفاده از شیر مورد سوال اشکالی ندارد و نیازی به وسواس در این زمینه نیست.

سایت اسلام سوال و جواب

#فقه_و_اصول #فقه #عادات_و_سنتها #غذاها

facebook.com/islamqa.fa
https://islamqa.info/fa


36532: خوردن و توزیع گوشت قربانی

✉️ سوال:

با گوشت قربانی چکار کنیم؟ آیا آن را به سه قسمت تقسیم کنیم یا چهار قسمت؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

برای کسی که قربانی انجام داده مشروع است که از قربانی‌اش بخورد و هدیه و صدقه بدهد، زیرا الله متعال می‌فرماید:

﴿فَكُلُواْ مِنْهَا وَأَطْعِمُواْ الْبَآئِسَ الْفَقِيرَ﴾ [حج: ۲۸]

(پس از آنها بخورید و به درمانده‌ی مستمند بخورانید)

و می‌فرماید:

﴿فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ﴾ [حج: ۳۶]

(پس از آنها بخورید و به تنگذست [سائل] و به بینوا [ی غیر سائل] بخورانید).

قانع که در این آیه آمده بینوایی است که سوال می‌کند و خود را برای درخواست کوچک می‌کند و معتر کسی است که خود را در معرض قرار می‌دهد بی آنکه چیزی بخواهد. و از سلمة بن الاکوع ـ رضی الله عنه ـ روایت است که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «بخورید و خوراک دهید و ذخیره کنید» به روایت بخاری. خوراک دادن هم شامل هدیه دادن به ثروتمندان است و هم صدقه به فقرا، و از عائشه ـ رضی الله عنها ـ روایت است که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «بخورید و ذخیره کنید و صدقه دهید». به روایت مسلم.

علما رحمهم الله درباره‌ی مقداری که خورده می‌شود و هدیه و صدقه داده می‌شود اختلاف کرده‌اند، اما مساله آسان است و به اختیار، و قول مختار این است که یک سوم را بخورد و یک سوم را هدیه دهد و یک سوم را صدقه دهد، و آن مقدار که خوردنش جایز است، ذخیره کردنش هم جایز است حتی به مدت طولانی مگر آنکه فاسد شود و خوردنش زیانبار گردد، جز در خشکسالی که ذخیره کردن بیش از سه روز جایز نیست، زیرا در حدیث سلمة بن الاکوع ـ رضی الله عنه ـ آمده که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «هرکس ازشما قربانی کرد صبح روز سوم در خانه‌اش چیزی از آن نباشد» سال آینده گفتند: ای پیامبر خدا مانند سال گذشته کنیم؟ فرمود: «بخورید و غذا دهید و ذخیره کنید، زیرا آن سال مردم در مشقت بودند و خواستم در آن کمکی کرده باشید» متفق علیه.

درباره‌ی جایز بودن خوردن و هدیه دادن قربانی میان قربانیِ مستحب و واجب، و بین اینکه قربانی از سوی زندگان باشد یا از سوی مردگان یا بر اساس وصیت، فرقی نیست؛ زیرا وصی در مقام وصیت کننده است و وصیت کننده خود می‌خورد و هدیه و صدقه می‌دهد و همچنین این عرفی جاری در بین مردم است و آنچه در عرف جاری است در مقام سخن است.

اما وکیل، اگر موکل در خوردن و اهدا و صدقه به وی اجازه دهد یا قرائن یا عرف دال بر آن باشد می‌تواند چنین کند، و گرنه آن را به موکل خود تسلیم می‌کند و توزیع بر عهده‌ی موکل خواهد بود.

فروش هیچ قسمتی از قربانی جایز نیست، نه گوشت و نه اجزای دیگران آن حتی پوست، و در مقابل هزینه‌ی کار هیچ قسمتی از قربانی را به قصاب نمی‌دهد زیرا این به معنای فروش است.

اما اگر چیزی از آن را به عنوان هدیه یا صدقه به قصاب داد، آنگاه قصاب اجازه دارد هر طور که می‌خواهد ـ فروش یا غیر آن ـ در آن گوشت تصرف کند، اما اجازه ندارد آن را به خود کسی که به وی هدیه یا صدقه‌اش داده بفروشد.

اسلام سوال و جواب

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #قربانیها
telegram.me/islamqa_fa
https://islamqa.info/fa


36950: ایام تشریق

✉️ سوال:

ایام تشریق چه روزهایی است؟ این روزها چه ویژگی و برتری بر دیگر روزها دارند؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

ایام تشریق یعنی روز یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ماه ذی الحجه. درباره‌ی فضیلت این ایام آیات و احادیثی وارد شده از جمله:

۱- الله متعال می‌فرماید:

﴿وَاذْكُرُواْ اللّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ﴾ [بقره: ۲۰۳]

(و الله را در روزهایی معین یاد کنید).

این روزهای معین همان ایام تشریق است. این قول ابن عمر ـ رضی الله عنه ـ است که بیشتر علما بر همین رای هستند.

۲- پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ درباره‌ی ایام تشریق می‌فرماید: «این‌ها روزهای خوردن و نوشیدن و ذکر الله عزوجل است». ذکر الله که در این روزها به آن امر شده بر چند نوع است:

از جمله: ذکر الله عزوجل در پی نمازهای فرض با تکبیر، که این نزد جمهور علما تا پایان ایام تشریق مشروع است.

و همچنین: ذکر الله با نام بردم از وی و تکبیر به هنگام ذبح قربانی، زیرا وقت قربانی تا پایان روزهای تشریق ادامه دارد.

و همینطور: ذکر الله عزوجل به هنگام خوردن و نوشیدن، زیرا مشروع در هنگام خوردن و نوشیدن این است که در آغاز «بسم الله» گوییم و در پایان حمد پروردگار را به جای آوریم و «الحمدلله» گوییم. و در حدیث آمده است که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «همانا الله عزوجل از بنده خشنود می‌شود که غذا را بخورد و او را برای آن حمد گوید و نوشیدنی را بنوشد و او را برایش حمد گوید» به روایت مسلم (۲۷۳۴).

و از جمله: ذکر پروردگار با تکبیر در هنگام رمی جمار در ایام تشریق که این مخصوص حجاج است.

و هچنین ذکر مطلق، زیرا ذکرِ بسیار در این ایام تشریق مستحب است، و عمر ـ رضی الله عنه ـ در خیمه‌اش در مِنی تکبیر می‌گفت و مردم با شنیدن تکبیر او تکبیر می‌گفتند و اینگونه مِنی از صدای تکبیر مردم به لرزه می‌افتاد، و الله متعال می‌فرماید:

﴿فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ (۲۰۰) وِمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾ [بقره: ۲۰۰ ـ ۲۰۱]

(پس چون مناسک [حج] خود را انجام دادید همانگونه که پدران خود را به یاد می‌آورید یا با یاد کردنی بیشتر، الله را به یاد آورید، و از مردم کسی است که می‌گوید پروردگارا به ما در همین دنیا عطا کن و حال آنکه برای او در آخرت نصیبی نیست (۲۰۰) و برخی از آنان می‌گویند: پروردگارا در این دنیا به ما نیکی عطا کن و در آخرت [نیز] نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش دور نگه دار).

بسیاری از سلف دعای بسیار را در ایام تشریق مستحب دانسته‌اند.

همچنین رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرموده است: «این‌ها روزهای خوردن و نوشیدن و ذکر الله عزوجل است» که این نشان می‌ٔهد خوردن و نوشیدن در ایام عید به هدف یاری جستن برای ذکر الله متعال و طاعت اوست و این خود از کمال شکر نعمت است که از آن برای انجام طاعات بهره بریم.

الله متعال نیز در کتاب خود به خوردن از پاکی‌ها و شکر امر نموده، بنابراین کسی که از نعمت‌های الله در راه معصیت او بهره برد به نعمت الله کفر ورزیده و به جای شکر، راه کفران را پی گرفته که این کارش شایسته‌ی از بین رفتن نعمت‌ها است، چنانکه شاعر گفته است: «اگر در نعمتی هستی مواظبش باش، زیرا گناهان نعمت‌ها را از بین می‌برد، و با شکر خداوند بر دوام آن بیفزای، که شکر نعمت مصیبت‌ها را از بین می‌برد».

۳- پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ از روزه گرفتن این روز نهی نموده و فرموده است: «این ایام را روزه ندارید، زیرا این‌ها روزهای خوردن و نوشیدن و یاد الله عزوجل است» به روایت احمد (۱۰۲۸۶). آلبانی در سلسلة الصحیحة (۳۵۷۳) آن را صحیح دانسته است.

مراجعه نمایید به «لطائف المعارف» ابن رجب (۵۰۰).

خداوندا ما را برای انجام طاعات یاری ده و در هنگام وفات پایداری عطا کن و ما را شامل رحمت خود بگردان ای کسی که عطایت گسترده است و بخششت فراگیر. والحمدلله رب العالمین.

اسلام سوال و جواب

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #حج_و_عمره
#تاریخ_و_سیرت #مناقب

telegram.me/islamqa_fa
https://islamqa.info/fa


42106: حکم روزه گرفتن ایام تشریق

✉️ سوال:

من عادت کرده‌ام که هر پنجشنبه را روزه باشم، و پیش آمد که یک بار روز پنجشنبه با روز دوازدهم ذی الحجه مصادف شد و در خطبه‌ی جمعه شنیدم که روزه گرفتن ایام تشریق جایز نیست، حال آنکه امسال پنجشنبه مصادف می‌شود با سومین روز از ایام تشریق. اگر این روز را روزه شوم گناهی مرتکب می‌شوم؟ و آیا روزه گرفتن ایام تشریق جایز نیست یا فقط روزه گرفتن روز اول عید حرام است؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

روزه گرفتن دو عید (فطر و قربان) حرام است. به دلیل حدیث ابوسعید خدری ـ رضی الله عنه ـ که می‌گوید: «پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ از روزه‌ی روز فطر و روز قربان نهی فرمودند» به روایت بخاری (۱۹۹۲) و مسلم (۸۲۷) و علما بر حرام بودن این روزه اجماع دارند.

همینطور روزه‌ی ایام تشریق نیز حرام می‌باشد. ایام تشریق یعنی سه روز پس از روز عید قربان (یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ذی الحجه) زیرا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید: «ایام تشریق، روزهای خوردن و نوشیدن و ذکر الله است» به روایت مسلم (۱۱۴۱).

و ابوداوود (۲۴۱۸) از ابومُرَّه وابسته‌ی ام هانی روایت کرده که وی همراه با عبدالله بن عمرو به نزد پدرش عمرو بن العاص رضی الله عنهما وارد شد و برایشان غذا آورد. ایشان گفت: بخورید. گفتم: من روزه‌ام. عمرو گفت: بخور، این ایامی است که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به ما امر می‌کرد در آن افطار کنیم و از روزه‌اش نهی می‌کرد. امام مالک می‌گوید: منظور ایام تشریق است. آلبانی در صحیح ابوداوود آن را صحیح دانسته است.

اما روزه گرفتن ایام تشریق برای کسی که در حال حج است و توانایی قربانی ندارد جایز است. از عائشه و ابن عمر رضی الله عنهم روایت است که گفتند: «برای روزه‌ی ایام تشریق تنها برای کسی رخصت داده شده که قربانی نیابد» به روایت بخاری (۱۹۹۸).

شیخ ابن عثیمین ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «برای کسی که به صورت قِران یا تمتع حج می‌کند جایز است در صورتی که توانایی قربانی ندارد این روزهای سه‌گانه [تشریق] را روزه گیرد تا موسم حج را پیش از روزه گرفتنش از دست ندهد. اما به جز این حالت روزه گرفتن این ایام جایز نیست، حتی اگر روزه‌ی دو ماه پی در پی بر عهده‌ی کسی باشد (به سبب کفاره) باز هم باید روز عید و سه روز تشریق را روزه نگیرد و سپس روزه‌اش را ادامه دهد» (فتاوی رمضان: ۷۲۷).

مراجعه کنید به فتاوای شماره‌ی (21049) و (36950).

والله اعلم

اسلام سوال و جواب

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #روزه #روزهایی_که_روزه_در_آن_نهی_شده_است

telegram.me/islamqa_fa


هشتم: یکی دیگر از احکام عید ـ عید فطر ـ فرض بودن زکات فطر در این روز است. پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ امر نمودند که زکات فطر پیش از نماز عید ادا شود و ادای آن یک یا دو روز پیش از آن نیز بنابر حدیث ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ که بخاری روایت نموده جایز است: «آنها این [صدقه] را یک یا دو روز پیش از فطر ادا می‌کردند». و اگر پس از نماز عید ادایش کند به عنوان صدقه‌ی فطر قبول نیست، زیرا در حدیث ابن عباس آمده است: «هر که آن را پیش از نماز ادا کند زکات پذیرفته شده است و هرکه پس از نماز ادایش نماید صدقه‌ای از صدقات است». به همین دلیل حرام است که انسان زکات فطرش را تا بعد از نماز عید به تاخیر اندازد، و اگر این تاخیر بدون عذر باشد زکاتش پذیرفته شده نیست و اگر از روی عذری مانند سفر یا دیگر موارد باشد و کسی را نداشت که به جایش زکات فطر را ادا کند یا کسی بود که به جای خانواده‌اش زکات می‌دهد و خانواده‌اش به جای او زکات نمی‌دهند، چنین کسی هر وقت که برایش امکان داشت زکاتش را ادا می‌کند حتی اگر پس از نماز عید باشد زیرا وی معذور است و گناهی بر وی نیست.

نهم: تبریک گفتن به یکدیگر. اما در این مورد توسط بسیاری از مردم برخی منهیات شرعی رخ می‌دهد، از جمله اینکه مردان به نزد زنان می‌روند و با آنان که حجاب درستی ندارند بدون حضور محرم می‌نشینند و به آنان دست می‌دهند که اینها منکراتی هستند برخی از برخی بدتر.

برخی از مردان از اینکه دختر یا زنی نامحرم به آنان دست نداده ناراحت می‌شوند و از آنان دوری می‌کنند، حال آنکه در این مورد ظلم از آنان رخ داده نه از طرف مقابل، و مقصر در این قطع خویشاوندی خود اوست، اما باید حکم شرع را برای چنین کسانی توضیح داد و آنان را به سوال از علمای مورد اعتماد راهنمایی کرد، و بیان کرد که به مجرد عدم پیروی از عادات و سنت‌های غلط پدران نباید ناراحت شوند، زیرا سنت و رسم، حلال را حرام و حرام را حلال نمی‌کند و توضیح داد که اگر چنین کنند مانند کسانی خواهند بود که الله متعال درباره‌شان می‌فرماید:

﴿وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ﴾ [زخرف: ۲۳]

(و بدین گونه در هیچ شهری پیش از تو هشدار دهنده‌ای نفرستادیم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آیینی [و راهی] یافته‌ایم و ما از پی ایشان راهسپریم).

برخی از مردم نیز عادت دارند که روز عید به قبرستان می‌روند و عید را به اصحاب قبور تبریک می‌گویند، حال آنکه اصحاب قبور نیازی به تبریک ندارند و نه روزه گرفته‌اند و نه شب‌های رمضان را به قیام ایستاده‌اند.

و زیارت مقابر مختص به روز عید یا جمعه یا هر روز خاص دیگری نیست. از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ ثابت شده که ایشان شب به زیارت قبور رفتند، چنانکه در حدیث عائشه رضی الله عنها نزد مسلم آمده است، و پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرموده‌اند: «به زیارت قبور روید چرا که شما را به یاد آخرت می‌اندازد».

زیارت قبور از عبادات است و عبادت مشروع نیست مگر آنکه موافق شرع باشد، و پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ روز عید را خاص زیارت قبور قرار نداده، بنابراین نباید آن را مخصوص این کار قرار داد.

دهم: از دیگر کارهایی که مردم در این روز انجام می‌دهند معانقه (در آغوش گرفتن) مردان توسط یکدیگر است که این کار اشکالی ندارد.

یازدهم: برای کسی که از نماز عید بیرون آمده مشروع است که در اقتدا به پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ از راهی دیگر ـ جز راهی که به نماز آمده ـ به خانه باز گردد و این سنت فقط مخصوص نماز عید است نه نماز جمعه و دیگر نمازها.

مجموع فتاوی ابن عثیمین (۱۶/ ۲۱۶ ـ ۲۲۳).

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #نماز #نماز_در_مناسبتهای_گوناگون #نماز_دو_عید

telegram.me/islamqa_fa


49014: احکام عید و آداب و سنت‌های روز عید

✉️ سوال:

می‌خواهم با سنت‌ها و احکامی که در روز عید انجام می‌شود آشنا شوم.

📝 پاسخ:

الحمدلله

الله متعال احکام متعددی در روز عید قرار داده، از جمله:

اولا: استحباب گفتن تکبیر در شب عید، از غروب خورشید آخرین روز رمضان تا آمدن امام برای برگزاری نماز عید. صیغه‌ی تکبیر به این صورت است: «الله أكبر الله أكبر، لا إله إلا الله، الله أكبر، الله أكبر ولله الحمد» یا سه بار تکبیر گوید به این صورت: «الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، لا إله إلا الله، الله أكبر، الله أكبر، ولله الحمد» و همه‌ی این‌ها جایز است.

شایسته است که صدایش را برای گفتن این ذکر در بازارها و مساجد و خانه‌ها بلند کند اما زنان با صدای بلند تکبیر نمی‌گویند.

دوم: پیش از خارج شدن به نماز عید چند دانه خرما به تعداد فرد می‌خورد، زیرا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ روز عید فطر از خانه بیرون نمی‌رفت تا آنکه به تعداد فرد خرما بخورد. بنابراین مانند پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ انجام می‌دهد.

سوم: بهترین لباس‌هایش را می‌پوشد، و این برای مردان است. اما زنان هنگام خروج به سمت مصلی لباس زیبا و جالب توجه نمی‌پوشند، زیرا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرموده است: «بدون زینت و عطر بیرون روند» یعنی در لباسی عادی که لباس خودنمایی و تبرج نیست و بیرون رفتن زن در حالی که عطر زده و آرایش کرده جایز نیست.

چهارم: برخی از علما غسل برای نماز عید را مستحب دانسته‌اند؛ زیرا این از برخی از سلف نقل شده و غسل برای عید مستحب است همانطور که برای نماز جمعه مشروع شده زیرا مردم در آن یکجا می‌شوند و اگر انسان غسل نماید بهتر است.

پنجم: نماز عید. مسلمانان بر مشروعیت نماز عید اجماع کرده‌اند. برخی آن را سنت دانسته و گروهی فرض کفایه‌اش دانسته‌اند. گروهی دیگر آن را فرض عین می‌دانند و ترک کننده‌اش را گناهکار. آنان به این حدیث پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ استدلال کرده‌اند که دختران پرده نشین و دخترکان تازه بالغ را که عادت به بیرون آمدن از خانه ندارند امر نمود تا به مصلای عید بیایند، جز آنکه صاحبان عذر شرعی از مصلی دور می‌مانند زیرا برای زنی که در عادت ماهیانه است ماندن در مسجد جایز نیست اگر چه عبور از مسجد بدون ماندن اشکالی ندارد.

بر اساس ادله آنچه به نظر من صحیح‌تر می‌آید این است که نماز عید فرض عین است و برای همه جز صاحبان عذر واجب است در آن حاضر شوند و این انتخاب شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله است.

امام در رکعت اول این نماز سوره‌ی «سبح اسم ربك الأعلی» و در رکعت دوم «هل أتاك حدیث الغاشیة»، یا در رکعت اول سوره‌ی «ق» و در رکعت دوم سوره‌ی «قمر» را می‌خواند و هر دو مورد در حدیث صحیح از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ وارد شده است.

ششم: اگر جمعه و عید در یک روز بود نماز عید و همچنین نماز جمعه برگزار می‌شود، چنانکه از ظاهر حدیث نعمان بن بشیر در صحیح مسلم برمی‌آید، اما کسی که در نماز عید حاضر شده می‌تواند در نماز جمعه حضور یابد یا آنکه حضور نیابد و نماز ظهر بخواند.

هفتم: از دیگر احکام عید نزد بسیاری از علما این است که اگر انسان پیش از حضور امام به مصلی آمد می‌نشیند و دو رکعت [تحیة المسجد] نمی‌خواند، زیرا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ دو رکعت نماز عید خواندند و قبل و بعد از آن نماز نخواندند.

برخی از علما بر این هستند که وقتی به مصلی آمد نمی‌نشیند مگر آنکه دو رکعت بخواند، زیرا مصلای عید مسجد است، به دلیل آنکه زنانی که در عادت ماهیانه هستند از نزدیک شدن به آن منع شده‌اند، پس حکم مسجد برای مصلی ثابت می‌شود و این دال بر مسجد بودن مصلی است. بنابراین در عموم قول پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ وارد می‌گردد که فرموده‌اند: «هرگاه کسی از شما وارد مسجد شد پس تا وقتی دو رکعت نخوانده ننشیند». اما عدم نماز ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ قبل و بعد از نماز برای این بوده که با حضور ایشان نماز برپا می‌شده.

بنابراین برای کسی که به نماز عید حاضر شده نماز تحیت المسجد ثابت است چنانکه برای دیگر مساجد، و اگر بخواهیم از این حدیث چنین برداشت کنیم که مسجد عید نماز تحیت المسجد ندارد باید بگوییم مسجد جمعه نیز تحیت المسجد ندارد؛ زیرا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ هر گاه برای نماز جمعه به مسجد می‌آمد خطبه می‌خواند و سپس دو رکعت نماز جمعه می‌خواند و سپس می‌رفت و راتبه‌ی جمعه را در خانه‌شان به جای می‌آورد، بنابراین قبل و بعد از جمعه [در مسجد] نمازی نمی‌خواند.

آنچه نزد من راجح است این است که در مسجد عید دو رکعت تحیت المسجد خوانده می‌شود، اما با این وجود در این مساله کار یکدیگر را انکار نمی‌کنیم زیرا مساله‌ای اختلافی است و انکار در مسائل مورد اختلاف شایسته نیست مگر آنکه نص در مورد آن واضح باشد. پس نه به کسی که دو رکعت می‌خواند ایراد می‌گیرم نه به کسی که می‌نشیند و نماز نمی‌خواند.


7858: آیا شرط است که روزه‌های شش روز شوال را پی در پی بگیریم؟

✉️ سوال:

در مورد روزه‌های شش روز #شوال، آیا حتما باید پشت سر هم باشند، یا می‌توانم آن را به صورت پراکنده به جا بیاورم؟ چون قصد دارم این روزه‌ها را در سه مرحله یعنی روزهای تعطیل پایان هفته بگیرم.

📝پاسخ:

پشت سر هم بودن روزه‌های شوال الزامی نیست، یعنی اگر این روزه‌ها را پراکنده یا پی در پی به جای بیاورد اشکالی ندارد، و هر چه زودتر این روزه‌ها را بگیرد بهتر است زیرا الله متعال می‌فرماید:

﴿فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ﴾ [بقره: ۱۴۸]

(پس در کارهای نیک بر یکدیگر پیشی بگیرید).

و می‌فرماید:

﴿وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ﴾ [آل عمران: ۱۳۳]

(و بشتابید به سوی نیل مغفرتی از پروردگار خویش).

و موسی ـ علیه السلام ـ خطاب به پرورگار خود می‌فرماید:

﴿وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى﴾ [طه: ۸۴]

(و من ای پروردگارم به سویت شتافتم تا خشنود شوی).

همینطور به سبب آنکه تاخیر دارای آفات خود می‌باشد و این رای شافعیه و گروهی از حنابله است (که زود انجام دادن آن را بهتر می‌دانند)، اما زود انجام ندادن آن اشکالی ندارد حتی اگر این روزه‌ها را به وسط یا پایان ماه موکول کند.

امام نووی ـ رحمه الله ـ می‌گوید:

«اصحاب ما می‌گویند: روزه‌ی شش روز از شوال به دلیل این حدیث مستحب است و می‌گویند: مستحب است که این روزه‌ها را پی در پی در اول شوال انجام دهد، اما اگر پی در پی نباشد و از اول شوال به تاخیرش اندازد هم جایز است و به دلیل عام بودن لفظ حدیث، اصل سنت را انجام داده است. در این مورد اختلافی نزد ما نیست و احمد و داوود نیز همین را گفته‌اند» المجموع شرح المهذب.

شیخ محمد صالح المنجد

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #روزه #روزه_های_نفل

telegram.me/islamqa_fa


49021: حکم تبریک گفتن روز عید و دست دادن و در آغوش گرفتن یکدیگر پس از نماز

✉️ سوال:

تبریک گفتن عید چه حکمی دارد؟ همینطور حکم مصافحه و در آغوش گرفتن یکدیگر پس از نماز عید چیست؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

از صحابه ـ رضی الله عنهم ـ نقل است که عید را با لفظ «تَقَبّل اللهُ مِنّا وَمِنکُم» به یکدیگر تبریک می‌گفتند.

از جُبیر بن نُفیر روایت است که گفت: اصحاب رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ هرگاه در روز عید با یکدیگر دیدار می‌کردند به یکدیگر می‌گفتند: «تَقَبّل اللهُ مِنّا و مِنك» (الله از ما و شما بپذیرد) حافظ ابن حجر می‌گوید: سند آن حسن است.

امام احمد ـ رحمه الله ـ می‌گوید: اشکالی ندارد که در روز عید شخص به شخص مقابل بگوید: تَقَبّل اللهُ مِنّا و مِنك. این را ابن قدامه در «المغنی» نقل کرده است.

از شیخ الاسلام ابن تیمیه پرسیده شد: آیا تبریک گفتن عید و آنچه مردم در این روز بر زبان می‌آورند و می‌گویند: «عید شما مبارک» و مانند آن اصل و اساسی در شریعت دارد یا خیر؟ و اگر اساسی در شریعت دارد [برای تبریک] چه باید گفته شود؟

ایشان پاسخ داد:

«اما تبریک گفتن روز عید که مردم هنگام دیدار با هم پس از نماز عید به یکدیگر می‌گویند: تَقَبّل اللهُ مِنّا وَمِنکُم، یا می‌گویند: خداوند این روزها را تکرار کند، و مانند آن، از گروهی از صحابه روایت شده که چنین می‌کردند و امامانی همچون احمد و دیگران آن را جایز دانسته‌اند، اما امام احمد می‌گوید: من زودتر به کسی چنین نمی‌گویم، اما اگر کسی زودتر به من چنین گفت پاسخ [تبریک] او را می‌گویم، زیرا پاسخ خوش آمدگویی واجب است، اما آغاز تبریک سنتی نیست که به ما امر کرده باشند، اما از آن نهی نیز نشده، بنابراین کسی که آن را انجام دهد [در میان سلف] الگویی دارد و کسی که انجامش ندهد نیز پیشوایی دارد» فتاوی ابن تیمیه (۲/ ۲۲۸).

و از شیخ ابن عثیمین ـ رحمه الله ـ پرسیده شد: تبریک عید چه حکمی دارد؟ و آیا این تبریک صیغه‌ی خاصی دارد؟

ایشان پاسخ دادند:

«تبریک گفتن عید جایز است، اما لفظ خاصی ندارد، بلکه هر تبریکی که طبق عادت به یکدیگر می‌گویند اگر [لفظ آن] گناه نباشد جایز است».

ایشان همچنین می‌گوید:

«تبریک عید از برخی صحابه ـ رضی الله عنهم ـ سر زده است و بر فرض آنکه چنین کاری نکرده باشند باز هم این کار از جمله امور عادی است که مردم به آن خو گرفته‌اند و با فرا رسیدن عید و کامل شدن روزه و قیام به یکدیگر تبریک می‌گویند».

همینطور از ایشان پرسیدند: دست دادن و در آغوش گرفتن و تبریک پس از نماز عید چه حکمی دارد؟

ایشان پاسخ دادند:

«این کارها اشکالی ندارد، زیرا مردم این کارها را از روی تعبد یا تقرب به الله عزوجل انجام نمی‌دهند، بلکه از روی عادت و بزرگداشت و احترام یکدیگر انجامش می‌دهند، و هر عادتی تا وقتی که در شریعت نهی از آن وارد نشده اصل بر مباح بودنش هست».

مجموع فتاوی ابن عثیمین (۱۶/ ۲۰۸ – ۲۱۰).

اسلام سوال و جواب

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #نماز #نمازها_در_مناسبات_گوناگون #نماز_دو_عید

telegram.me/islamqa_fa


۴- تبریک عید:

از دیگر آداب عید، تبریک گفتن مردم به یکدیگر است که فرقی نمی‌کند لفظ آن چه باشد، مانند اینکه به یکدیگر می‌گویند: تقبل الله منا ومنكم (الله از ما و شما بپذیرد) یا می‌گویند: عید شما مبارک، یا دیگر الفاظ مباح.

از جبیر بن نفیر روایت است که گفت: اصحاب پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ هنگامی که روز عید به با یکدیگر دیدار می‌کردند، به هم می‌گفتند: «تُقُبِّل منا ومنك» یعنی: از ما و شما پذیرفته شود. ابن حجر می‌گوید: «سند آن حسن است» فتح الباری (۲/ ۴۴۶).


بنابراین تبریک گفتن عید نزد صحابه معروف بوده و علما از جمله امام احمد و دیگران آن را مشروع دانسته‌اند. همینطور روایاتی وارد شده دال بر مشروعیت تبریک گفتن برای مناسبت‌ها تبریکِ صحابه به یکدیگر برای پیشامدهای شاد مانند پذیرش توبه‌ی کسی از آنان (مانند پذیرش داستان توبه‌ی کعب بن مالک و تبریک صحابه به وی).

۵- زیبایی و زینت و خوش پوشی برای عید:

از عبدالله بن عمر ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که عمر رضی الله عنه جُبه‌ای از استبرق (نوعی حریر) را که در بازار فروخته می‌شد برداشت و نزد رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ آورد و گفت: ای پیامبر خدا، این را بخر و برای عید و [ملاقات با] فرستادگان لباس زیبا بپوش. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «این لباس کسانی است که در آخرت بهره‌ای ندارند...» به روایت بخاری (۹۴۸).

اینجا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ زیبا پوشیدن برای عید را پذیرفت اما خرید آن جُبه را انکار نمود زیرا از جنس حریر بود.

و از جابر ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ جبه‌ای داشت که روزهای عید و جمعه می‌پوشید. صحیح ابن خزیمة (۱۷۶۵).

همینطور بیهقی با سند صحیح روایت نموده که ابن عمر برای عید زیباترین لباسش را می‌پوشید.

بنابراین مردان باید برای رفتن به نماز عید بهترین لباس خود را بپوشند.

اما زنان در صورت رفتن به نماز عید باید از زینت دوری کنند زیرا آنان از اظهار زینت در برابر مردان بیگانه نهی شده‌اند، همینطور استفاده‌ی از عطر هنگام خروج از منزل یا آمدن نزد مردان برای زنان جایز نیست، چرا که آنان به هدف عبادت و طاعت از خانه بیرون می‌آیند.

۶- رفتن به نماز عید از یک راه و برگشتن از راهی دیگر:

از جابر بن عبدالله انصاری ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که گفت: پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ هر گاه روز عید فرا می‌رسید از راه دیگر [به نماز] می‌رفت [و برمی‌گشت]. به روایت بخاری (۹۸۶).

گفته شده حکمت از این کار این است که هر دو راه در روز قیامت برای وی شهادت دهند، زیرا زمین در قیامت به کارهای نیک و بدی که بر روی آن انجام شده شهادت می‌دهد.

برخی نیز گفته‌اند این کار برای آشکار نمودن شعائر الله بوده است.

همینطور گفته شده: حکمت از این کار چنین است که در مسیر خود به امور مردم رسیدگی نماید، از جمله پاسخ به سوالات آنان، آموزش آنان و یا صدقه دادن به محتاجان، یا زیارت نزدیکان و صله‌ی رحم.

و الله اعلم

اسلام سوال و جواب

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #نماز #نمازها_در_مناسبات_گوناگون #نماز_دو_عید

telegram.me/islamqa_fa


36442: آداب عید

✉️ سوال:

سنت‌ها و آدابی که روز عید انجام می‌شود چیست؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

از جمله سنت‌ّهایی که مسلمانان در روز عید انجام می‌دهند:

۱- غسل پیش از رفتن به نماز:

در موطا (۴۲۸) و دیگر منابع حدیثی به صحت رسیده که عبدالله بن عمر ـ رضی الله عنهما ـ در روز عید فطر پیش از رفتن به مصلی غسل می‌کرد.

امام نووی ـ رحمه الله ـ اتفاق علما را بر مستحب بودن غسل برای نماز عید، ذکر نموده است.

زیرا همان معنایی که به سبب آن عسل جمعه و دیگر اجتماعات عمومی مستحب شده برای نماز عید نیز موجود و بلکه بارزتر است.

۲- خوردن پیش از نماز عید فطر و پس از نماز عید قربان:

از جمله آداب عید فطر این است که پیش از رفتن به نماز چند دانه خرما بخورد، زیرا بخاری از انس بن مالک روایت کرده که گفت: رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ روز عید فطر به نماز نمی‌رفت مگر آنکه پیش از آن چند دانه خرما به تعداد فرد می‌خورد. بخاری (۹۵۳).

خوردن پیش از نماز عید فطر از روی مبالغه در تحریم روزه در این روز و برای اعلام افطار و پایان روزه است.

ابن حجر ـ رحمه الله ـ علت این کار را سد ذریعه‌ی روزه گرفتن بیشتر و همینطور مبادرت در انجام دستور الله می‌داند. فتح الباری (۲/ ۴۴۶).

و در صورت نبودن خرما پیش از رفتن به نماز عید فطر چیز دیگری بخورد.

۳- تکبیر در روز عید:

این یکی از سنت‌های بزرگ روز عید است، زیرا الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ [بقره: ۱۸۵]

(تا تعداد [مقرر] را کامل کنید و الله را به پاس آنکه هدایتتان کرده است تکبیر گویید).

از ولید بن مسلم روایت است که گفت: از اوزاعی و مالک بن انس درباره‌ی آشکار گفتن تکبیر در دو عید پرسیدم. گفتند: آری، عبدالله بن عمر در روز فطر آن را آشکار می‌گفت تا آنکه امام برای نماز بیرون می‌آمد.

و از ابوعبدالرحمن سلمی روایت است که گفت: «آنان در روز فطر بلندتر از روز قربان چنین می‌کردند» وکیع می‌گوید: یعنی تکبیر. مراجعه کنید به إرواء الغلیل (۳/ ۱۲۲).

دارقطنی و دیگران نقل کرده‌اند که ابن عمر صبح روز عید فطر و قربان در گفتن تکبیر تلاش بسیار می‌کرد تا آنکه به مصلی می‌رسید، سپس تا خارج شدن امام [برای نماز] تکبیر می‌گفت.

و ابن ابی شیبه با سند صحیح از زهری روایت کرده که گفت: مردم در روز عید از هنگامی که از خانه بیرون می‌آمدند تا رسیدن به مصلی و تا هنگام بیرون آمدن امام تکبیر می‌گفتند، سپس با خروج امام ساکت می‌شدند و هر گاه امام تکبیر می‌گفت تکبیر می‌گفتند. مراجعه نمایید به إرواء الغلیل (۲/ ۱۲۱).

تکبیر از هنگام بیرون آمدن از خانه تا رسیدن به مصلی و تا خارج شدن امام برای نماز امری بسیار مشهور نزد سلف بوده و گروهی از مصنفان همانند ابن ابی شیبة و عبدالرزاق و فاریابی در کتاب «احکام العیدین» این را از گروهی از سلف نقل کرده‌اند، از جمله نافع بن جبیر که تکبیر می‌گفت و از تکبیر نگفتن مردم تعجب می‌کرد و می‌گفت: «مگر شما تکبیر نمی‌گویید؟!».

ابن شهاب زهری ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «مردم از هنگام خروج از خانه‌هایشان تا رسیدن امام تکبیر می‌گفتند».

وقت تکبیر در عید فطر از شب عید شروع می‌شود و تا وارد شدن امام برای نماز عید به پایان می‌رسد.

اما در عید قربان، تکبیر از نخستین روز ذی الحجه آغاز شده و تا غروب خورشید آخرین روز ایام تشریق پایان می‌یابد.

روش تکبیر:

در مصنف ابن ابی شیبة با سند صحیح از ابن مسعود ـ رضی الله عنه ـ روایت شده که وی در روزهای تشریق به این صورت تکبیر می‌گفت: اللهُ أكبر، اللهُ أكبر، لا إلهَ إلا الله، والله أكبر، الله أكبر، ولله الحمد. ابن ابی شیبه یک بار دیگر همین حدیث را با سندی دیگر نقل کرده که در آن تکبیر سه بار گفته شده است.

همینطور محاملی با سند صحیح از ابن مسعود روایت کرده که چنین تکبیر گفت: اللهُ أكبرُ كبيراً، اللهُ أكبرُ كبيراً، الله أكبرُ وأجلّ، الله أكبر و للهِ الحمد. مراجعه نمایید به إرواء الغلیل (۳/ ۱۲۶).


81132: آیا زکات فطر برای کسی که رمضان را به علت عذر روزه نبوده واجب است؟

✉️ سوال:

زکات فطر برای کسی که به سبب یک عذر مانند بیماری یا سفر، رمضان را روزه نگرفته نیز واجب است؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

جمهور علما از جمله چهار امام و دیگران بر این مذهب هستند که زکات فطر بر مسلمان واجب است، حتی اگر رمضان را روزه نگیرد، و کسی جز سعید بن مسیب و حسن بصری با آنان مخالفت نکرده است. این دو امام می‌گویند: زکات فطر تنها بر کسی واجب است که روزه گرفته. اما قول صحیح همان نظر جمهور است، به این دلایل:

۱- عموم حدیثی که اصل در وجوب زکات فطر است:

از ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که گفت: «رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ زکات فطر را یک صاع از خرما یا یک صاع از جو بر برده و آزاد و مرد و زن و کودک و بزرگ مسلمان فرض نمود و دستور داد تا پیش از خارج شدن مردم به نماز [عید] ادا شود» به روایت بخاری (۱۵۰۳) و مسلم (۹۸۴).

اینجا که می‌گوید: «و کودک...» شامل کودکی که توانایی روزه گرفتن ندارد نیز می‌شود.

۲- غالب در مساله‌ی صدقات و زکات‌ها، نگاه به مصلحت مستمندان و فقرا و محقق شدن تکافل و همگرایی اجتماعی است و این مساله در زکات فطر بسیار آشکار است، به طوری که بر کودک و بزرگ و آزاد و برده و مرد و زن واجب شده و شریعت در مورد وجوب آن سخنی از نصاب و گذشت یک حول (یک سال) به میان نیاورده، بنابراین وجوب آن بر کسی که در ماه رمضان به علت عذر یا بدون عذر روزه نبوده ضمن سیاق تشریع این زکات قرار می‌گیرد.

۳- اما استدلال آنان به سخن ابن عباس رضی الله عنهما که می‌گوید: «رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ زکات فطر را به عنوان پاک کننده‌ی روزه‌دار از بیهودگی و بد دهانی، و غذایی برای مستمندان فرض نمود» به روایت ابوداود (۱۶۰۹).

آنان می‌گویند «پاک کننده‌ی روزه‌دار» دال بر عدم وجوب زکات فطر برای کسی است که روزه نبوده. اما حافط ابن حجر در فتح الباری (۳/ ۳۶۹) می‌گوید:

«بیان پاک کنندگی [روزه‌دار] بر اساس غالب است، همانطور که زکات فطر بر کسی که مرتکب گناه نشده نیز واجب است، مانند کسی که کاملا اهل صلاح است، یا کسی که چند لحظه پیش از غروب خورشید [آخرین روز رمضان] مسلمان شده است».

معنی سخن ابن حجر این است که مشروع شدن زکات فطر در غالب برای پاک شدن روزه‌دار است، اما حصول این پاک شدن شرط وجوب آن نیست، همانند زکات مال که برای پاک شدن نفس انسان مشروع شده:

﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ [توبه: ۱۰۳]

(از اموال آنان صدقه‌ای بگیر تا به وسیله‌ی آن پاک و پاکیزه‌شان سازی و برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است و الله شنوای داناست).

اما با این وجود، زکات در مال کودک خردسال هم واجب است در حالی که خردسال نیازی به پاک شدن [از گناهان] ندارد زیرا گناهی بر وی نوشته نشده است.

شیخ ابن جبرین پاسخ دیگری به این استدلال داده و می‌گوید:

«دادن زکات فطر از طرف کودکان و غیر مکلفات و کسانی که از روی عذر مانند بیماری یا سفر روزه نبوده‌اند، در این حدیث داخل است، چرا که باعث پاکی اولیای افراد غیر مکلف، و پاکی کسی است که از روی عذر افطار کرده است، زیرا وی با رفع عذر روزه خواهد گرفت و در این صورت یک پاکسازی قبل از انجام روزه یا پایان یافتن آن به حساب می‌آید» فتاوی الزکاة (زکاة الفطر/ ۲).

والله اعلم

اسلام سوال و جواب

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #زکات #زکات_فطر

telegram.me/islamqa_fa


12459: حکم زکات فطر و مقدار آن

✉️ سوال:

آیا این حدیث صحیح است که: «روزه‌ی رمضان بالا برده نمی‌شود مگر آنکه زکات فطر داده شود»؟
اگر مسلمان خود نیازمند باشد و به اندازه‌ی میزان زکات در اختیارش نباشد، در صورت صحیح بودن حدیث فوق یا دیگر ادله‌ی صحیح شرعی، آیا دادن زکات فطر بر وی واجب است؟

📝 پاسخ:

الحمدلله

زکات فطر بر هر مسلمانی که خودش هزینه‌ی خود را برآورده می‌سازد در صورتی که در روز عید یک صاع بیش از غذای خود و خانواده‌اش نزدش باقی بماند، واجب است.

اصل در وجوب زکات فطر، حدیث ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ است که می‌گوید: «رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ زکات فطر را به مقدار یک صاع از خرما یا یک صاع از جو، بر برده و آزاد و مرد و زن و کوچک و بزرگِ مسلمان واجب گرداند، و دستور داد تا پیش از خارج شدن مردم به نماز [عید] ادا شود» متفق علیه و این لفظ بخاری است.

همینطور روایت ابوسعید خدری ـ رضی الله عنه ـ که می‌گوید: «ما زکات فطر را هنگامی که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ میان با بود به مقدار یک صاع از غذا یا یک صاع از خرما یا یک ساعت از جو یا یک صاع از کشمش یا یک صاع از کشک ادا می‌کردیم» متفق علیه.

همچنین هر غذایی که به عنوان غذای غالب آن سرزمین شناخته می‌شود مانند برنج یا مانند آن را می‌توان به عنوان زکات فطر ادا کرد.

منظور از صاع، صاع پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ است، یعنی چهار دو کف پر یک مرد متوسط.

اگر شخص زکات فطر را عمدا ترک کند گناهکار است و واجب است قضایش را بدهد، اما حدیثی که ذکر کردید صحیح نیست.

از الله متعال خواهانیم گفتار و کردار ما را به صلاح آورد.

و بالله التوفیق

کمیسیون دائمی پژوهش‌های علمی و فتوا (۹/ ۳۶۴)

#فقه_و_اصول #فقه #عبادات #زکات #زکات_فطر

telegram.me/islamqa_fa

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

615

obunachilar
Kanal statistikasi