در هواي كتاب dan repost
زبان طبیعی بیش از هر چیز از میلی سرچشمه میگیرد که ریشه در بدن ما دارد، اما در عمومیترین حالت، از جلوهای از جهان سرچشمه میگیرد که نحو (syntax) خاصی را برای زبان تفکر فراهم میسازد. عملکرد بدن جنسیتمند ما چونان چارچوب خاصی است که ساختار خود را بر گفتههای ما حک میکند. بنابراین الگوها، به ویژه الگوهای زبانی، صرفاً از بیرون تحمیل نمیشوند که اگر اینگونه بود انسان به نوعی آدم آهنی تبدیل میشد، بلکه خود طبیعت زندهی ما آنها را تدارک میبیند. بدن جنسیتمند ما چونان چیزی عمل میکند که به ما قدرت فائق آمدن بر شکاف میان ماده و فرم را میدهد - ماده را با فرم، و فرم را با ماده تولید میکند. همچون واسطهای زنده عمل میکند که به ما این امکان را میدهد که بدون چارچوبی تکوین یابیم که درک ما از آن و تحمیل آن بر ما فنی است - هایدگر میگوید یک گشتل. شاید بتوانم این ایده را نیز مطرح کنم که بدن مکانی است که ما را به گذر از حلول به استعلاء، از یک سطح هستانه به یک سطح هستیشناسانه - اگرچه همچنین از این یک به آن دیگری - سوق میدهد.
منبع: ؟
مترجم: نیلو
منبع: ؟
مترجم: نیلو