𝗣𝗶𝘀𝘀𝗲 𝗙𝗿𝗼𝗶𝗱.


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


𝘵𝘪𝘳𝘦𝘥 𝘱𝘪𝘢𝘯𝘪𝘴𝘵 𝘮𝘢𝘯 ، 𝘸𝘪𝘵𝘩 𝘢 𝘥𝘦𝘢𝘥 𝘩𝘦𝘢𝘳𝘵.
𝘯𝘦𝘶𝘵𝘳𝘢𝘭 𝘢𝘯𝘥 𝘦𝘮𝘰𝘵𝘪𝘰𝘯𝘭𝘦𝘴𝘴.
𝘦𝘷𝘦𝘳𝘺𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨?!
http://t.me/HidenChat_Bot?start=1775191023

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


𝘪'𝘮 𝘧𝘶𝘤𝘬𝘪𝘯𝘨 𝘵𝘪𝘳𝘦𝘥.


𝘵𝘢𝘬𝘦 𝘮𝘦 𝘵𝘰 𝘤𝘩𝘶𝘳𝘤𝘩.


دور، رها، گم شده، بی‌مقصد.
مثل یک ماهی معلق بین کیلومترها آب.
مثل اژدهایی دفن شده زیر خروارها برف.
ساکن.
تاریک و منتظر، تجسمش می‌کنم تا روزی که بتابد.
به امید آزادی.




𝘧𝘰𝘳 𝘺𝘰𝘶 𝘢𝘭𝘭.
𝘢𝘯𝘥 𝘧𝘰𝘳 𝘵𝘩𝘦 𝘣𝘦𝘵𝘵𝘦𝘳𝘮𝘦𝘯𝘵 𝘰𝘧 𝘢𝘭𝘭.






_𝘧𝘰𝘳 𝘮𝘺 𝘥𝘦𝘢𝘳 𝘯𝘪𝘬𝘢.




Passacaglia.


بزار درد رو لمس کنم
شیرینیه غوطه ور در تلخی را بچشم،فرصت بده تا اجازه پرستش ات را داشته باشم،بزار غمه نهفته توی قلبت را ستایش کنم.
به من اجازه بده دلیل لبخند زیبایِ تو باشم.
من را به اندازه سیگار کنار لبِ سرخ و انار گونه ات دوست بدار تا هر لحظه کنارت باشم.پروانه های درونم که از عشق تو به پرواز درامدند رو با جنون وجود دوست داشتنت به آتش بکش.
نماد و روحی باش درون قلب آسیب دیده ام و به رنگ آبی نشسته ام،من غم زمستونیه تو را قبول میکنم فقط قبل از رفتن در آغوشم بگیر و عشقت را زمزمه کن.
روحی باش درون قلب آبی من.






گاهی اوقات به سنگ بودن دلت فکر میکنم،که چگونه آفتاب غروب میکند و ماه طلوع؛
هزاران ستاره پدید می آید و میلیون ها آدم در روز میمیرند و حتی یک درصد هم دلتنگ من نمی شوی؛
یا تو روحی سراسر بی خیالی داری
یا تیکه های مغز من زیادی درگیر تو هستند.




Film out _ bts.


سرنوشت رو فراموش کن،چون بخت تو نزدیکی من معنی نداره.
شانس به آدم های مرده رو نمیکنه.
"مرده"
کلمه ای که سال ها تو گوشه گوشه این خونه حسش کردم،سال ها برای روح مرده خودم گریه کردم و حالا وقت اینه که برم.
دلم نمیخواد ثانیه ای تو این دنیای فلاکت بار سر کنم.
"میرم تو اوج آسمون ها،به قعر دریاها،به عمق وجود او،میروم چون دیگر جایی برای من نیست،میروم چون دیگر نمیتوانم سنگینی جسمم را تحمل کنم.
فراموشم کنید،وسایلم را نابود کنید،دلم نمیخواهد نشانه ای از من وجود داشته باشد."






از دست دادنش مثل این بود که یک نفر دستش رو فرو کرد توی سینم و قلبم رو بیرون کشید. یه چاله عمیق و سیاه باقی موند و جای خالی که با هیچ چیز پر نمیشد.مثل این بود که روح از بدنم جدا شده.من با از دست دادن اون خودم رواز دست دادم.وجودیتی به اسم «من» با رفتن اون گم شد.
حالا فقط یک غریبه ام که خودشو گم کرده.مثل پیرمردی که ۱۷ سال توی فرودگاه منتظر موند مجوز اقامتش رو بهش بدن تا برای خودش وجودیتی بعنوان شهروند اون کشور داشته باشه اما هیچوقت ندیدنش و فراموش شد.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

222

obunachilar
Kanal statistikasi