light novel anime


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


سلام
کانال ناول هنتای و عاشقانه
خوش اومدی*^*

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


لطفااااا ^^ فقط کافیه بزنی روی لینک


erika sensei dan repost
سلام دوستان .... میشه این دوستمو همایت کنید ؟




فنفیک سگ های ولگرد بانگو
توجه یائویی نیست
لطفا به ایدی روی رمان برید


§ ~ 𝑩𝒖𝒏𝒈𝒐𝒖 𝒔𝒕𝒓𝒂𝒚 𝒅𝒐𝒈𝒔 ~ § dan repost
توگا خودشو عقب کشید ...
و با سرعت دوید ..
اما چویا با سرعت دو برابر خودشو پرت کرد روی توگا
چویا : " میخای بگی یا ن ؟!"
توگا ی لگد محکم وسط شکم چویا میکوبه وچویا رو پرت میکنه اونطرف و شروع میکنه با کوبوندن پاش ب زمین زلزله ساختن ..
توگا : " بهت ... میگم ... نه !!"
و اسمون ی غرش وحشتناک میکنه
دازای دست توگا رو لمس میکنه و خنثی ش میکنه ..
دازای : " نظرت چیه کمی استراحت کنی ؟؟"
چشمای توگا گرد میشه
توگا : " نه مجبوری "
دازای خیلی سریع و لطیف دستمالی رو جلوی دهن توگا میگیره و توگا بیهوش میشه
چویا با خشم و بغض ب توگا خیره شده بود
چویا فکر میکند : عوض شدی توگا ... حتی ... جذاب تر .
@bungoustraydogdbsd


N.P dan repost
اینو بگوش 😌🌸
فهمیدی اوپنینگ کدوم انیمه ست ؟ 😃
دکتر سنگی ♨️ همون انیمه ای که خیلی معروفه 🔱
دوست داری بقیشو بگوشی ؟ 🥺 دوست داری اوپنینگ و اندینگ انیمه های مورد علاقتو پیدا کنی و بگوشی ؟ 🥺🥀
ولی پیدا نمیکنی ؟ 😞🌊
خوب بپر تو این کانال 😃 هرروز آهنگ و amv میزاره 😆🌈
@Kimetsu_no_yaiba80


祖母ンロ dan repost
•●♡[( anime name : _ )]♡●•
🧸 admin || Sabito ✨
📬 Hashta || #Pic ✨
♠️ {( 決めつ_の_やいば )} ♣️
🌸 •° @Kimetsu_no_yaiba80 °• 💮


祖母ンロ dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
یو ~ 🌸
این ویدیو رو باز کن 😃👆🏻
باز کردی ؟ .....
دیدی چی بود توش ؟ 🙀...تو این کانال از این جور پست ها قرار میده 😧 ...دوست داری بازم از اینا ببینی ؟
پس چرا منو نگاه میکنی ؟ 😐 ؟
بپر تو کانال 😍


تایم تب لطفا صبور باشیدو لفت ندید
جهت تب
@tsuyuri_kumin


tab channel otaku avowal dan repost
‌#اوتاکو ها بهترین رفقای دنیان 😎✌️🏻
ولی بزرگ ترین #مشکلشون اینکه فکر می کنن داخل #غم ها 😞و #شادی هاشون😄 تک افتادن🤷🏻‍♂🤷🏻‍♀
فکر می کنن شادی و غمی که از #انیمه کسب می کنن رو بقیه اوتاکو ها درک نمی کنن🙅🏻‍♀🙅🏻‍♂ آیا شما هم فکر می کنین بین اوتاکو ها #تک افتادین؟🧐
فکر می کنین #فقط خودتون هستین که مورد #آزار و #اذیت از جانب #خانوادتون و #اطرافیانتون قرار گرفتین؟☹️😣😩
#فکر می کنین فقط خودتون هستین که فکر های خیلی #عجیب و غریب در مورد #انیمه ها می کنین؟😅😕
#خجالت می کشین که افکارتون رو بیان کنین؟😓😥
یه سر به #چنل ما بزنین تا بفهمین شما #تک و #تنها نیستین! همه #اوتاکو ها با هم #همدل هستن😆❤️😀
فقط یه نگاه کن چنل 💯 در مورد اوتاکو ها فقط حرف می زنه

@otaku_avowal 💌


tab channel otaku avowal dan repost
سلام بر اوتاکو های گل داخل تابستون حوصلت سر رفته😐💔نمی دونی چیکار کنی😐؟ تا حالا اعتراف های چنل @otaku_avowal رو خوندی؟ اینجا می تونی کلی اعتراف اوتاکویی بخونی از اوتاکو های دیگه😂بعضی ها خنده دارن بعضی دیگه غم انگیز نیمه تاریک و روشن اوتاکو بودن رو اینجا از زبون بقیه اوتاکو ها بخون خودت هم می تونی اعتراف بزاری😍 توی چنل ما فقط یه بار جوین شو تا دیگه دلت نخواد ازش بری بیرون😁

@otaku_avowal 🌕
@otaku_avowal 🌖
@otaku_avowal 🌗
@otaku_avowal 🌘
@otaku_avowal 🌑
@otaku_avowal 🌒
@otaku_avowal 🌓
@otaku_avowal 🌔
@otaku_avowal 🌕


tab channel otaku avowal dan repost
یه نگاه به عکس زیر بنداز از این #اعتراف های اوتاکو ها خوشت اومد می خوای خودت هم اعتراف کنی👻🍙 می خوای که زیر بعضی از اعتراف ها #کامنت_بزار ی بدو🏃🏻‍♂🍥🏃🏻‍♀ بیا اینجا بهترین اعتراف ها در چنل اعتراف اوتاکویی🍱😄🍣🍜 یه نگاه بنداز چنل آزاده آزاده😃


@otaku_avowal ❤️
@otaku_avowal 🧡
@otaku_avowal 💛
@otaku_avowal 💚
@otaku_avowal 💙
@otaku_avowal 💜
@otaku_avowal 🖤


tab channel otaku avowal dan repost
سلام😀✋🏻 در حالی در این روز ها همه کانال های انیمه ای دارن پست در مورد شخصیت های انیمه ای می زارن 😍ما اینجا می خوایم که کار متفاوتی بکنیم 😎می خوایم درد و دل های شما رو از اوتاکو بودن یا اعتراف هاتون رو از اشتباهایی که در مورد انیمه ها کردین بزاریم 🥳پس نه ایستین بیاین و به چنل اعتراف اوتاکویی بپیوندیدن🥰

~~~~~~~♡~~~~~~~
🥳 @otaku_avowal 🥰
~~~~~~~♡~~~~~~~


چطور شد ؟
So‘rovnoma
  •   خیلی خوب
  •   خوب
  •   قابل قبول
  •   نیاز به تلاش /:
13 ta ovoz


#ayakashi
part 6
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
راوی رینا :
چند روزی از رفتن گین میگذشت . منم همش حوصلم سر میرفت ...
دوستی هم نداشتم که باهاش حرف بزنم ...
راستش .... دلم میخواست زود تر برگردم خونه ... پیش ادما .....
حالا که فکر میکنم .... ان روز تو مهمونی .... اون مرده ...
کی بود ؟
گفت که میخواد به زودی منو به خونم برگردونه ... این قضیه واقعا منو میترسونه ....
کاشکی گین زودتر برگرده باید درمورد اون مرد عجیب بهش بگم ....
_در زدن *
رینا : کیه ؟
_خانوم ... پدرتون با شما کار دارن ...
رینا : چ.... چی پدرم .... ؟
_بله دنبالم بیایین شمارو به اونجا راهنمایی میکنم
رینا : های
دنبال اون خدمت کار رفتم ... منو برد به اتاق پادشاه ....
و خودش رفت
رینا : در زدن *
+بیا تو
رینا : میرم داخل * پادشاه یه ماسک روی صورتش بود نمیتونستم ببینمش ... شاخ ها و موهاش خیلی بلند بودن
موهاش سیاه بود ....
چرا گفتین بیام اینجا ؟
+هممم فکر کردم حالا که گین اینجا نیست و حوصلت سر میره یکم باهم حرف بزنیم
رینا : درمورد چی ؟
+فک کنم تاحالا فهمیده باشی که قراره جانشینم بشی ....
اما ..... باید قبلش یع همسر برای خودت انتخاب کنی
رینا : ..... یعنی ..... میگین .... من باید با کسی ازدواج کنم ؟
+درسته .... و اینکه .... اگه کمکی خواستی بهم بگو ....
رینا : اریگاتو ... تعظیم میکنم و میرم بیرون *
هوفف ... حالا چه خاکی باید بریزم سرم 0^0
بهتره برم یه سر به آئو بزنم ....
میرم سمت جنگل بامبو .... دفعه قبل که رفتم یادم هست خونش کجاست ....
توی جنگل :
رینا : آئو ساااااننن کجایی ؟ آئو سان ؟
یکی از دور برام دست تکون میده
آئو : رینا ساماااااا 😊👋
میدوه سمت رینا *
رینا : سلام چطوری ؟
آئو : خوبم . اینجا چیکار میکنی /:
رینا : وای حوصلم سر رفت ... کین هم که نیست ...
آئو : سوکا :) گین ساما به دنیای ادما رفتن ^^
رینا : چی نانده ؟
آئو : خب بعضی از ایاکاشی ها بیرون از دنیای خودشون زندگی میکنن . گین ساما رفتن اونجا تا روشون نظارت کنن
رینا : چرا ؟
آئو : چون که یکوقت ادمی رو نخورن /:
رینا : گین بهم گفت وقتی برگرده همه چیرو واسم توضیح میده .... درمورد اینجا .... درمورد خودش . به اسمون نگاه میکند *
آئو : احتمالا امروز دیگه باید برگرده .... خب حالا بیایین به خونه من یکم چایی بخوریم ^^
رینا : باشه .... راستی .....
آئو : چیشده رینا ساما /:
رینا : میخواستم وقتی گین برگشت ازش بپرسم اما ....
اونروز توی مهمونی ...
آئو : خب خب ...
رینا : وقتی داشتم میرفتم به مهمونی گم شدم .... بعدش یه غول رو دیدم که کمکم کرد راهو پیدا کنم
اما وقتی رسیدیم بهم گفت که میخواد منو از اینجا ببره بعدشم ناپدید شد /:
آئو : یه .... یه غول .... احیانا موهاش که قرمز نبود ؟ ^^
رینا : چرا بود ... موهای قرمز داشت با شاخای بلند 😯
آئو : چیشش... مندوکسای .... باید برم به پادشاه خبر بدم شمام تا اطلاع بهتون ندادن نباید از اتاقتون بیرون بیایید
رینا : چی ... مگه اون کیه ؟
آئو : گرفتن دست رینا * بردنش سمت قصر *
رینا : آئو سان ....
آئو : نگهبانا ....
یکدفعه چند نفر از توی جنگل بامبو اومدن بیرون
آئو : رینا ساما رو به اتاقش ببرین .... یه نفوذی داریم ...
یکی از نگهبانا : ماساکا ....
آئو : اره .... اون اینجاست ....
نگهبان : رینا ساما همراه ما بیایید ....
رینا : قضیه چیه ؟ .....
آئو : رینا ساما رو ببرین به پناه گاه منم میرم به پادشاه خبر بدم .....
○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
ببخشید کم بود دفعه بعد جبران میکنم ....
ادامه دارد .....


light novel anime dan repost
@light_novel_anime
#ayakashi
#erika


یکی لفید ... یکی لفید ... یکی لفید ... یکی لفید ... یکی لفید ... یکی لفید ... یکی لفید ... یکی لفید ... یکی لفید ... یکی لفید ..............


خب تا اینجا خوب بود؟
So‘rovnoma
  •   عاره
  •   نچ
15 ta ovoz


#قلبم_تحمل_این_عشقو_نداره
#part_5
کو*
بیدار شدم حاضر شدم و رفتم سرکار
خیلی خوابم میومد و چشمامو بستم در حین راه رفتن به یکی خوردم
چشمامو باز کردم ایزو بود
ایزو:دختر حواست کجاس؟
کو:من معذرت میخوام ایزو
ایزو:مهم نیس
ایزو:حالا جواب سوالمو بده
کو:کدوم سوال
ایزو:سوال دیشب
کو:چیزهه
خداروشکر یدفعه یکی صدام میزنه
مدیر کمپانی:اهای کو با من بیا باید بری اولین اهنگتو بخونی نوشتیش دیگه مگه نه
کو:بله نوشتمش
دادامش به مدیر مدیرم خوندش
مدیر:عالیه
مدیر:با من بیا
کو:چشم
با رییس رفتم و رفتم توی اتاق صدا
ایزو هم اومد
اهنگو خوندم ولی گفتن باید با احساس بخونمش
تا خواستم بخونم
مدیر:وایسا
مدیر:ایزو تو هم برو و گیتار بزن
ایزو:مطمئنید؟
مدیر:معلومه
وقتی ایزو اومد همش به اون نگاه میکردم
تیتراژو پخش میکنن
بخش اروم اهنگو میخونم
کم کم بخش اروم تموم میشه
بخشی که داد و اینا داشتو با گریه و داد میخونم
بلخره تموم شد
حس میکردم هنجرم پاره شده انقدر که درد داشت
رفتم بیرون دستشویی یه سری به دست و صورتم بزنم
ایزو:خوشگل خانوم انقد که جیغ زدی قرمز شدی
رومو کردم اونور که ایزو رو دیدم
کو:ایزو اینجا دستشویی زنونست
ایزو:خب ک چی؟
کو:تو باید بری دستشویی مردونه
ایزو:دختر تو چرا انقد از من خجالت میکشی؟
کو:خجالت من .. خجالت نمیکشم
ایزو:چرا به تته پته افتادی؟
#otako


@light_novel_anime
#otako
#قلبم_تحمل_این_عشقو_نداره

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

114

obunachilar
Kanal statistikasi