اولش جالب به نظر می اومد.
اینکه هر جا برم با استقبال مواجه شم اوایل حس خوبی برام داشت.
اینکه بهم توجه میشد باعث میشد احساس کنم مهم ام.
نگاه هایی که تحسین توشون موج میزد من رو سر ذوق می آورد.
ولی حالا..
حالا..
فقط سعی دارم پنهان شم!
خسته ام.
از این همه نگاه که به منه خسته شدم.
از اینکه کوچکترین کارم داره رصد میشد و بدتر مورد قضاوت قرار میگیره خسته شدم.
از اینکه هیچ جا آرامش ندارم خسته ام.
میخوام خودم رو پنهان کنم..
گاهی فکر میکنم کاش یه آدم ناشناخته تو جزیره بودم.
انقدر دارم خودم رو میپوشونم که چیزی جز پوشش ازم باقی نمونده!
دلم تنگ شده... برای خودم بودن... برای اینکه همون طوری که هستم ظاهر شم... یا هر کاری دلم میخواد انجام بدم...
دلم برای خود قبلیم تنگ شده..!
For: https://t.me/No_lann
اینکه هر جا برم با استقبال مواجه شم اوایل حس خوبی برام داشت.
اینکه بهم توجه میشد باعث میشد احساس کنم مهم ام.
نگاه هایی که تحسین توشون موج میزد من رو سر ذوق می آورد.
ولی حالا..
حالا..
فقط سعی دارم پنهان شم!
خسته ام.
از این همه نگاه که به منه خسته شدم.
از اینکه کوچکترین کارم داره رصد میشد و بدتر مورد قضاوت قرار میگیره خسته شدم.
از اینکه هیچ جا آرامش ندارم خسته ام.
میخوام خودم رو پنهان کنم..
گاهی فکر میکنم کاش یه آدم ناشناخته تو جزیره بودم.
انقدر دارم خودم رو میپوشونم که چیزی جز پوشش ازم باقی نمونده!
دلم تنگ شده... برای خودم بودن... برای اینکه همون طوری که هستم ظاهر شم... یا هر کاری دلم میخواد انجام بدم...
دلم برای خود قبلیم تنگ شده..!
For: https://t.me/No_lann