با تعجب نگام کرد گفت کدوم حرفا؟!
خندیدم گفتم همون حرفایی که راجبه من میان پیشتون میگن..
گفت راجبه «♥»؟
گفتم اره...همین حرفایی که حدیثه میاد راجبه من پخش می کنه و رو یه حرف صد تا چیز اضافه می کنه و میاد به همه میگه،طوری که می فهمم همه دارن یه جوری نگام می کنن و فکر می کنن من خنگم نمی فهمم..
(حدیثه هیچ وقت نمیدونه که من با«♥»چت کردمو و بهش گفتم وگرنه یه رمان از من می نویسه چاپ می میکنه میده دست فامیلام😑)فقط خیلی وقته پیش بهش گفتن فلانی و دوست دارم و بعدش پشیمون شدم و همش بهش میگفتم حرفام الکی بود،سنم کم بود یه چیزی گفتم،فراموش کن همه ی حرفامو،تا بلکه قبول کنه فراموشش کردم😐
خندیدم گفتم همون حرفایی که راجبه من میان پیشتون میگن..
گفت راجبه «♥»؟
گفتم اره...همین حرفایی که حدیثه میاد راجبه من پخش می کنه و رو یه حرف صد تا چیز اضافه می کنه و میاد به همه میگه،طوری که می فهمم همه دارن یه جوری نگام می کنن و فکر می کنن من خنگم نمی فهمم..
(حدیثه هیچ وقت نمیدونه که من با«♥»چت کردمو و بهش گفتم وگرنه یه رمان از من می نویسه چاپ می میکنه میده دست فامیلام😑)فقط خیلی وقته پیش بهش گفتن فلانی و دوست دارم و بعدش پشیمون شدم و همش بهش میگفتم حرفام الکی بود،سنم کم بود یه چیزی گفتم،فراموش کن همه ی حرفامو،تا بلکه قبول کنه فراموشش کردم😐