Nyctophilia


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


Relaxion and comfort in the darkness🕷🖤
[ @Nyctophilia_guard ]

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


صورت خونیش و اون نگاه خشمگینش»»


چه جذابه... ممنونم


𝙀𝙪𝙥𝙝𝙤𝙧𝙞𝙖 dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
. ⫘🩸 𖥻 .・゚@nyctofilia_world 𖥻 .・゚ぃˑ.⫘


لینک چنل پرایوت رو گذاشتم. دوست داشتین جوین شین♡

[ https://t.me/Nyctophilia_guard/15 ]


توی این روزای سخت زندگی که اکثر آدم ها مشکلات زیادی دارن و باهاش دست و پنجه نرم میکنن شما نمک روی زخم شون نپاشین.شاید شما اهمیت ندین به این کارتون ولی اون طرف خیلی آسیب میبینه و اذیت میشه.


𝙀𝙪𝙥𝙝𝙤𝙧𝙞𝙖 dan repost
اولین چالشه چنلمه.
این پی ام فور کنید تا یه ویدیو ادیت از شخصیت یه سریال بدم بهتون.
(فقط چنلای پابلیک)


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


رنده شدن ممبرام»»»


𝖯𝖾𝗋𝖽𝗂𝗈́ dan repost
این پیامو فور کنین توی چنلاتون تا با هم شیپتون کنم و بگم اولین دیتتون کجا خواهد بود.


مشکی.جونگ کوک.گیتار


𝖭𝗒𝖼𝗍𝗈𝗉𝗁𝗂𝗅𝗂𝖺 dan repost
ˇ𝖢𝗁𝖺𝗅𝗅𝖾𝗇𝗀𝖾

اگه دوست داشتید این پیام رو فور کنید تو دیلی های زیباتون و سه تا کلمه که دوست دارید رو زیرش بنویسد و منم با توجه به اونا عکسی بهتون میدم که ترکیب اون سه کلمه باشه؛ و اولین کلمه ای که با دیدن دیلیتون به ذهنم میرسه رو میگم.
ممنونم؛ کافیه.




" اگه روزای سخت اومد...
یا بارون برف اومد...
یا از چشات اشک اومد...
تو منو داری... :)
اگه آدما ازت دورن..
اگه شده هر روز شب..
حتی از پیشت رفت اونم..
تو منو داری.... ♡"














بعد از گذشت چند روز تهیونگ هنوزم دنبال اون پسر بود و اخرین آدرسی که بهش داده بودن رو چک میکرد. یک خونه مخوف و بزرگ،با ترس نزدیک شد و در را به آرامی باز کرد و اسم پسرک را صدا زد
+جونگ کوک؟ اینجایی؟ لطفا جواب بده نگرانتم
کل خونه رو گشته بود و هیچ خبری ازش نبود وناامید گوشه نشسته بود و لعنتی به خودش فرستاد. همون لحظه بود که سایه یک فرد رو از پشت سرش دید و به سمتش برگشت
اون کوک بود ولی با صورت خونی
پسر را در اغوش کشید و نگاه نگرانش رو بین اجزای صورت پسر انداخت.
-چرا اومدی دنبالم ته؟
+بهت گفته بودم ترکت نمیکنم. حالا هم باید ببرمت بیمارستان
پسر کوچیک تر لبخندی زد و خودش رو نزدیک تهیونگ کرد و بوسه ای روی لب هایش کاشت و بدن بیهوشش روی دست های تهیونگ قرار داد.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

55

obunachilar
Kanal statistikasi