هیچ آدمی زندگیاش آن نیست که دقیقاً میخواهد. برای همین در ذهنش آن چیزی که نیست را بازسازی میکند. این زمینه پیدایش هنر است.
در این ناتمامی زندگی، تنها چیزی که منجی آدمی است، عشق است. عشق خیلی تفاوت دارد با علاقه، با اشتیاق، با نیاز، با شور و هیجانات. عشق پدیده بسیار پیچیدهای است که به ندرت اتفاق میافتد، که تنها عامل نجات آدمی است از معضلات حیات و هستی.
و خوشا روزگاری که عشق به سراغ آدم میآید، که عشق، آمدنی است، نه جستنی!
"شمس لنگرودی"
در این ناتمامی زندگی، تنها چیزی که منجی آدمی است، عشق است. عشق خیلی تفاوت دارد با علاقه، با اشتیاق، با نیاز، با شور و هیجانات. عشق پدیده بسیار پیچیدهای است که به ندرت اتفاق میافتد، که تنها عامل نجات آدمی است از معضلات حیات و هستی.
و خوشا روزگاری که عشق به سراغ آدم میآید، که عشق، آمدنی است، نه جستنی!
"شمس لنگرودی"