روشنفکری ايراني dan repost
☘️ گفتوگوی #یاسر_میردامادی با احمد قابل در باب خرافه در دین
🔅این گفتوگو در آذرماه ۱۳۸۴ خورشیدی با مرحوم #احمد_قابل (۱۳۹۱ -۱۳۳۶خورشیدی) اسلامشناس، فقیه و منتقد سیاسی در مشهد انجام شد و ابتدا در مجلهی دانشجویی «سروش خرد» در دانشکدهی الاهیات دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شد. این مصاحبه بعدتر در سایت شخصی مرحوم قابل منتشر شد و اکنون با ویرایش جدید در سایت «صدانت» بازنشر میشود.
🔅در این گفتوگو احمد قابل معجزه را از دیدگاه ایمانی میپذیرد و میگوید باور به معجزه به خودی خود به خرافهباوری نمیانجامد. با این حال او میکوشد دستکم برخی از معجزات مشهور، مانند مرده زنده کردن از سوی عیسی یا اژدها شدن عصای موسی، را تفسیری تا حدودی طبیعتباورانه و نه سراسر ماوراءالطبیعی کند.
🔅او گرچه نقش عوامل ماوراءالطبیعی در جهان را میپذیرد اما این امور را استثناء به حساب میآورد. از نظر او هر کجا بتوان امری را تفسیر طبیعی کرد نباید به امور ماوراءالطبیعی توسل جست؛ در غیر این صورت خرافه متولد میشود. به تعبیر دیگر، از نظر قابل خرافه جایی شکل میگیرد که تأثیر ماوراءالطبیعه بر امور جهان را، که امری استثنایی است، تبدیل به قاعده کرد و جهان را سراسر تفسیر ماوراءالطبیعی کرد.
🔅از نظر او اسلام ذاتا خرافهپرور نیست. او با تمایز میان متون اصیل دینی و نیز تفاسیر صورت گرفته از دین معتقد است اگر متون اصیل دینی را با رویکرد عقلانی و کلمحور در نظر بگیریم، خرافه از آن بیرون نمیآید. او روایات جعلی، که از نظر او تعداد آن بسیار است، و نیز قاعدهی فقهی «تسامح در ادلهی سنن» (سهلانگاری در بررسی سند و دلالت روایاتی که به مستحبات و مکروهات میپردازند) را دو عامل شکلگیری خرافه در اسلام میداند.
🔅به نزدیک قابل، عرف عقلاء از نظر شرعی امری پذیرفته است اما در مواردی که میان عقلاء اختلاف وجود دارد، شریعت حق رأی ویژهی خود را دارد. او تلاشهای خرافهستیزانه را اندک و ناکافی میداند و تأکید میکند که برای ستیز با خرافه هم باید دانش کافی داشت و هم جرأت بسیار. از نظر او جهل و سوءاستفاده، از عوامل گسترش خرافه در میان متدیناناند. خطراتی که خرافهستیزی به دنبال دارد نیز موجب شده است که عالمان دینی خرافهستیز اندک باشند.
متن کامل👇
✨ → 3danet.ir/9saPL
🌾
🔅این گفتوگو در آذرماه ۱۳۸۴ خورشیدی با مرحوم #احمد_قابل (۱۳۹۱ -۱۳۳۶خورشیدی) اسلامشناس، فقیه و منتقد سیاسی در مشهد انجام شد و ابتدا در مجلهی دانشجویی «سروش خرد» در دانشکدهی الاهیات دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شد. این مصاحبه بعدتر در سایت شخصی مرحوم قابل منتشر شد و اکنون با ویرایش جدید در سایت «صدانت» بازنشر میشود.
🔅در این گفتوگو احمد قابل معجزه را از دیدگاه ایمانی میپذیرد و میگوید باور به معجزه به خودی خود به خرافهباوری نمیانجامد. با این حال او میکوشد دستکم برخی از معجزات مشهور، مانند مرده زنده کردن از سوی عیسی یا اژدها شدن عصای موسی، را تفسیری تا حدودی طبیعتباورانه و نه سراسر ماوراءالطبیعی کند.
🔅او گرچه نقش عوامل ماوراءالطبیعی در جهان را میپذیرد اما این امور را استثناء به حساب میآورد. از نظر او هر کجا بتوان امری را تفسیر طبیعی کرد نباید به امور ماوراءالطبیعی توسل جست؛ در غیر این صورت خرافه متولد میشود. به تعبیر دیگر، از نظر قابل خرافه جایی شکل میگیرد که تأثیر ماوراءالطبیعه بر امور جهان را، که امری استثنایی است، تبدیل به قاعده کرد و جهان را سراسر تفسیر ماوراءالطبیعی کرد.
🔅از نظر او اسلام ذاتا خرافهپرور نیست. او با تمایز میان متون اصیل دینی و نیز تفاسیر صورت گرفته از دین معتقد است اگر متون اصیل دینی را با رویکرد عقلانی و کلمحور در نظر بگیریم، خرافه از آن بیرون نمیآید. او روایات جعلی، که از نظر او تعداد آن بسیار است، و نیز قاعدهی فقهی «تسامح در ادلهی سنن» (سهلانگاری در بررسی سند و دلالت روایاتی که به مستحبات و مکروهات میپردازند) را دو عامل شکلگیری خرافه در اسلام میداند.
🔅به نزدیک قابل، عرف عقلاء از نظر شرعی امری پذیرفته است اما در مواردی که میان عقلاء اختلاف وجود دارد، شریعت حق رأی ویژهی خود را دارد. او تلاشهای خرافهستیزانه را اندک و ناکافی میداند و تأکید میکند که برای ستیز با خرافه هم باید دانش کافی داشت و هم جرأت بسیار. از نظر او جهل و سوءاستفاده، از عوامل گسترش خرافه در میان متدیناناند. خطراتی که خرافهستیزی به دنبال دارد نیز موجب شده است که عالمان دینی خرافهستیز اندک باشند.
متن کامل👇
✨ → 3danet.ir/9saPL
🌾