Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
زیستن در آفاقِ استعارههای معنایی
✍علی صاحبالحواشی
قرن بیستم در هر دو سنت بزرگ فلسفه اروپایی - یعنی "فلسفهتحلیلی" و "فلسفهقارهای" - عرصه توجه به پدیده "زبان" در فرایند اندیشیدن گردید. این بیتردید چرخشگاهی بزرگ در فلسفهاندیشی بود که دامنههای آن معرفتشناسی را هم متاثر نمود. در سنت فلسفه تحلیلی، "چرخشزبانی" یا همان linguistic turn را داشتیم و در "فلسفهقارهای" ساختارگرایی یا structuralism به وجود آمد. این دومی هرچند عمدتا در عرصه فرانسهزبان بود ولی تاحدی توجه سپهر آلمانیزبان را نیز جلب نمود. بانیِ چرخشزبانی در فلسفه تحلیلی ویتگنشتاین با عقبه راسل/فرگه بود، و ساختارگرایی را فردیناند دو سوسورِ فیلسوف و زبانشناس بنا نهاد.
ماحصل هردوی این توجهها به نقش زبان در فرایند اندیشه، ژرفکاویای بود که هرچند میتوان تبارشناسیاش را تا ارسطو در عصر باستان رساند، اما بصیرتهایی بکلی بدیعی را ببار آورد که مقوله "معنا" را به کانون تمرکزها کشید و نورِ تیزی را بر نقش "استعاره" در فرایند هم اندیشه و هم بیان افکند.
ادامه مطلب اینجاست
اگر این مطلب را پسندیدهاید در نشر آن ما را یاری کنید
✍علی صاحبالحواشی
قرن بیستم در هر دو سنت بزرگ فلسفه اروپایی - یعنی "فلسفهتحلیلی" و "فلسفهقارهای" - عرصه توجه به پدیده "زبان" در فرایند اندیشیدن گردید. این بیتردید چرخشگاهی بزرگ در فلسفهاندیشی بود که دامنههای آن معرفتشناسی را هم متاثر نمود. در سنت فلسفه تحلیلی، "چرخشزبانی" یا همان linguistic turn را داشتیم و در "فلسفهقارهای" ساختارگرایی یا structuralism به وجود آمد. این دومی هرچند عمدتا در عرصه فرانسهزبان بود ولی تاحدی توجه سپهر آلمانیزبان را نیز جلب نمود. بانیِ چرخشزبانی در فلسفه تحلیلی ویتگنشتاین با عقبه راسل/فرگه بود، و ساختارگرایی را فردیناند دو سوسورِ فیلسوف و زبانشناس بنا نهاد.
ماحصل هردوی این توجهها به نقش زبان در فرایند اندیشه، ژرفکاویای بود که هرچند میتوان تبارشناسیاش را تا ارسطو در عصر باستان رساند، اما بصیرتهایی بکلی بدیعی را ببار آورد که مقوله "معنا" را به کانون تمرکزها کشید و نورِ تیزی را بر نقش "استعاره" در فرایند هم اندیشه و هم بیان افکند.
ادامه مطلب اینجاست
اگر این مطلب را پسندیدهاید در نشر آن ما را یاری کنید