همه ما محمد جواد محبت را با شعر دو کاج میشناسیم و با شعرش خاطره داریم. این شعر القا کننده مفهوم دوستی و محبت و درحقیقت منتقل کننده تفکر شاعر به مخاطبان کودک و نوجوان است. بی شک محمد جواد محبت را میتوان شاعر اندیشه نامید. شاعری که در آثار فراوانش با هر قالب و ساختاری که باشد در تلاش است جهانبینی مشخص خود را به دور از هر گونه تاکید بر هنرمندی و افزایش زیبایی کلام با مخاطب به اشتراک بگذارد. ایدئولوژی حرف اول را در شعر محبت میزند خواه نگاهی ارزشمند به آیین و مذهب و اصول و فروعش و خواه دردمندی در شعرهای انقلاب، و این عاطفهمندی در شعر است که مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد و با خود همسو میکند.
محبت از شاعران نسل اول انقلاب است که توانسته از نگاه سنتی غالب در گذشته ادبی ایران قدری فاصله بگیرد و تا حدودی از نوآوریهای کلامی و ساختاری رایج در شعر انقلاب در کنار افرادی چون جواد محقق، حسین اسرافیلی و نصراله مردانی بهره گیرد. آبشخور شعری اوآمیختهای از شعر کهن، شعر و نگاه شاعران رمانتیک عصر پهلوی و شعر انقلاب است. تنوع در قالب و ساختار از مشخصههای اشعار او است. از مثنوی و غزل که قالبهایی کاملا سنتی هستند گرفته تا چهارپاره و نیمایی این قالبهای نو در کارنامه شعری محبت دیده میشود. طیف وسیعی از افراد از نظر سنی مخاطب شعرهای محبتند. او برای نوجوانان تا بزرگسالان شعر دارد و همین دقیقه است که در بعضی از شعرهای او زبان را متغیر کرده است. نگاه ایدئولوژیک شاعر در بعضی از شعرها باعث شده است فضای احساسی-مذهبی ساده و صمیمی دستخوش دوگانگی زبانی شود که البته نگاه تربیتی و آموزشی او با اثر پذیری از سعدی و حضور طنزی پنهان در برخی از اشعار،شعرش را برای مخاطب دلچسب میکند. همان گونه که اشاره شد محبت در فکر انتقال اندیشه در بستر شعر است
نمونهای از شعرهایش را با هم میخوانیم
با نسیم
می وزد به پردههای دود
شعله گرم پا گرفتن است
بوی شب
نشسته در گیاه میلکان
بوی روز
جاری از گل خروسخوان
****
دوباره فصل شکفتن دوباره شبنم ماه
دوباره خاطرهای از طراوتی دلخواه
پر از نشانه شوق است کهکشان خیال
پر از صدای تماشاست کوچههای نگاه
گذشت یازده امشب شب دوازده است
که عکس ماه بیفتد میان برکه و چاه
شلال گیسوی شب ش سپید از مهتاب
رسید پیک سحر بردمید صبح پگاه
کجاست ماه تمامی که عین خورشید است
سرور بخش به ناگاه جان جانآگاه
جوانه زد دل آیین شکفت شاخه دین
بهار باور مردم سپید، سرخ، سیاه
که آن سلاله خوبان مَعدلت گستر
رسد به داد دل مردم عدالتخواه
بیا که دست امید است و دامن تو عزیز
بیا که منتظران تواند چشم به راه
#معصومه_مرادی
#محمد_جواد_محبت
@naghdine