🎬در سیمافکر ببینید
🔸درد فرهنگ
عبدالکریمی فرهنگ را از منظر فلسفی نقد میکند.
سخنرانی بیژن عبدالکریمی در نشست «غروب بت ها» با عنوان «فلسفه فرهنگ» -۱۲اردیبهشت ۹۵
چندی است که اهالی فلسفه هم به بحث پیرامون فرهنگ پرداختهاند که این بحثها به «فلسفه فرهنگ» معروف شده است. شاخصترین چهرهی این جریان، رضا داوری اردکانی است. اینکه فلسفه فرهنگ چیست و در ایران چگونه شکل گرفته است بحث دیگری است، اما سؤال اساسی این است که آیا این بررسیها میتواند روشنفکری ما را تحت تأثیر خود قرار دهد؟ پاسخ عجالتا یک کلمه است: دکتر بیژن عبدالکریمی. او نقطهی جمع فلسفه فرهنگ و روشنفکری است. او تلاش میکند تا نقد فرهنگ را نه از منظری جامعهشناسانه و مردمشناسانه بلکه از پایگاهی فلسفی پی بگیرد که این سخنرانی نمونهای از این تلاش است. او درد جامعه و فرهنگ دارد و درد بیفرهنگی جامعه را به جان آزموده است، اما این درد او را به زبان رایج روشنفکری نمیکشاند. او اگرچه به سنت روشنفکری (و مخصوصاً «روشنفکری دینی») احترام میگذارد و از امثال شریعتی و سروش با احترام فراوان یاد میکند اما آنان را «نقد عاشقانه» میکند و سعی میکند زبان آنان را به فلسفه نزدیک کند. عبدالکریمیگمان میکند که با آشتی سروش و داوری تفکر و روشنفکری در ایران سامان مییابد. شاید کار او به سرانجام نرسد و عبدالکریمینتواند به فیگور مهمیدر تاریخ ایران تبدیل شود، اما هرچه باشد از او بهعنوان انسانی دردمند یاد خواهد شد.
🔻لینک مشاهده فیلم:
https://simafekr.com/video/25085
🔸درد فرهنگ
عبدالکریمی فرهنگ را از منظر فلسفی نقد میکند.
سخنرانی بیژن عبدالکریمی در نشست «غروب بت ها» با عنوان «فلسفه فرهنگ» -۱۲اردیبهشت ۹۵
چندی است که اهالی فلسفه هم به بحث پیرامون فرهنگ پرداختهاند که این بحثها به «فلسفه فرهنگ» معروف شده است. شاخصترین چهرهی این جریان، رضا داوری اردکانی است. اینکه فلسفه فرهنگ چیست و در ایران چگونه شکل گرفته است بحث دیگری است، اما سؤال اساسی این است که آیا این بررسیها میتواند روشنفکری ما را تحت تأثیر خود قرار دهد؟ پاسخ عجالتا یک کلمه است: دکتر بیژن عبدالکریمی. او نقطهی جمع فلسفه فرهنگ و روشنفکری است. او تلاش میکند تا نقد فرهنگ را نه از منظری جامعهشناسانه و مردمشناسانه بلکه از پایگاهی فلسفی پی بگیرد که این سخنرانی نمونهای از این تلاش است. او درد جامعه و فرهنگ دارد و درد بیفرهنگی جامعه را به جان آزموده است، اما این درد او را به زبان رایج روشنفکری نمیکشاند. او اگرچه به سنت روشنفکری (و مخصوصاً «روشنفکری دینی») احترام میگذارد و از امثال شریعتی و سروش با احترام فراوان یاد میکند اما آنان را «نقد عاشقانه» میکند و سعی میکند زبان آنان را به فلسفه نزدیک کند. عبدالکریمیگمان میکند که با آشتی سروش و داوری تفکر و روشنفکری در ایران سامان مییابد. شاید کار او به سرانجام نرسد و عبدالکریمینتواند به فیگور مهمیدر تاریخ ایران تبدیل شود، اما هرچه باشد از او بهعنوان انسانی دردمند یاد خواهد شد.
🔻لینک مشاهده فیلم:
https://simafekr.com/video/25085