@sisalmoalemi
روز معلم بود تصمیم گرفتم برای خانم معلم پسرم هدیه ای تهیه کنم .موقعیت مالی خوبی نداشتم که هدیه گرانی بخرم .دیدم بهترین کادو با میزان بودجه من چند شاخه گل است .
برای گل قیمت نمی توان گذاشت و بهترین هدیه برای ابراز علاقه و تشکر است .از طرف دیگر ترجیح می دادم هدیه ام ماندگار باشد ، پس چند شاخه گل مصنوعی خریدم ، البته از نوع بسیار خوب و مرغوب و زیبا .
برای خرید زمان و دقت و وقت بسیار صرف کردم و خیلی خسته شدم .صبح روز معلم دسته گلی را که تهیه کرده بودم را به پسرم دادم و بسیار به او سفارش کردم .ابتدا تبریک می گویی ، بعد دسته گل را تقدیم ایشان می کنی .
پسرم کلاس سوم دبستان بود .
سال 1367 بود .ظهر آمد،با دلواپسی و هیجان پرسیدم ؟ روز معلم چطور بود ؟ هدیه ات را دادی؟قیافه اش خوشحال نبود اما با لحنی خاص گفت : بله ولی باید یک هدیه دیگر بخرید تا من فردا ببرم .تعجب کردم ، گفتم: چرا ؟ مگر دسته گل را ندادی؟گفت : دادم ولی آن جور که شما گفتید ندادم .
پرسیدم ؟متوجه نمی شوم یعنی چی؟گفت قبل از ورود خانم به کلاس بچه ها طرح یک استقبال مخصوص را برنامه ریزی کردند .همه کادو های شان را روی میز ایشان چیدند.و دو گروه شدیم از جلوی در روبروی هم ایستادیم تا تونل استقبال درست کنیم . قرار شد خانم معلم آمدند داخل دست بزنیم و با صدای بلند تبریک بگوییم .
من با تعجب گفتم : خب این چه ارتباطی با دسته گل تو دارد ؟
پسرم گفت : خب ، ما تصمیم گرفتیم از جلوی در تا میز خانم را با گل فرش کنیم .و کسی جز من گل نیاورده بود فقط من گل داشتم .! گل ها را دادم ، با سختی پر پر کردند و روی زمین ریختند تا خانم معلم از روی گل ها رد شوند .
حسابی مات شدم . عصبانی و در عین حال ساکت نگاهش کردم و گفتم:
خب به هر حال همان گل ها کادوی تو بود اشکالی ندارد، دوست داشتی این گونه هدیه کردی .
با ناراحتی گفت : نه نمی شود من قول دادم. فردا باید هدیه ببرم چون خانم بعد از مراسم استقبال کادو ها را یکی یکی باز کرد و هرکسی که کادو آورده بود را بوسید . من چون که کادو نداشتم رفتم و بهش گفتم : من فردا کادوی شما را می آورم و خانم را بوسیدم !
آن شب هدیه ای دیگر تهیه کردم و فردا به قولش عمل کرد.
@sisalmoalemi
روز معلم بود تصمیم گرفتم برای خانم معلم پسرم هدیه ای تهیه کنم .موقعیت مالی خوبی نداشتم که هدیه گرانی بخرم .دیدم بهترین کادو با میزان بودجه من چند شاخه گل است .
برای گل قیمت نمی توان گذاشت و بهترین هدیه برای ابراز علاقه و تشکر است .از طرف دیگر ترجیح می دادم هدیه ام ماندگار باشد ، پس چند شاخه گل مصنوعی خریدم ، البته از نوع بسیار خوب و مرغوب و زیبا .
برای خرید زمان و دقت و وقت بسیار صرف کردم و خیلی خسته شدم .صبح روز معلم دسته گلی را که تهیه کرده بودم را به پسرم دادم و بسیار به او سفارش کردم .ابتدا تبریک می گویی ، بعد دسته گل را تقدیم ایشان می کنی .
پسرم کلاس سوم دبستان بود .
سال 1367 بود .ظهر آمد،با دلواپسی و هیجان پرسیدم ؟ روز معلم چطور بود ؟ هدیه ات را دادی؟قیافه اش خوشحال نبود اما با لحنی خاص گفت : بله ولی باید یک هدیه دیگر بخرید تا من فردا ببرم .تعجب کردم ، گفتم: چرا ؟ مگر دسته گل را ندادی؟گفت : دادم ولی آن جور که شما گفتید ندادم .
پرسیدم ؟متوجه نمی شوم یعنی چی؟گفت قبل از ورود خانم به کلاس بچه ها طرح یک استقبال مخصوص را برنامه ریزی کردند .همه کادو های شان را روی میز ایشان چیدند.و دو گروه شدیم از جلوی در روبروی هم ایستادیم تا تونل استقبال درست کنیم . قرار شد خانم معلم آمدند داخل دست بزنیم و با صدای بلند تبریک بگوییم .
من با تعجب گفتم : خب این چه ارتباطی با دسته گل تو دارد ؟
پسرم گفت : خب ، ما تصمیم گرفتیم از جلوی در تا میز خانم را با گل فرش کنیم .و کسی جز من گل نیاورده بود فقط من گل داشتم .! گل ها را دادم ، با سختی پر پر کردند و روی زمین ریختند تا خانم معلم از روی گل ها رد شوند .
حسابی مات شدم . عصبانی و در عین حال ساکت نگاهش کردم و گفتم:
خب به هر حال همان گل ها کادوی تو بود اشکالی ندارد، دوست داشتی این گونه هدیه کردی .
با ناراحتی گفت : نه نمی شود من قول دادم. فردا باید هدیه ببرم چون خانم بعد از مراسم استقبال کادو ها را یکی یکی باز کرد و هرکسی که کادو آورده بود را بوسید . من چون که کادو نداشتم رفتم و بهش گفتم : من فردا کادوی شما را می آورم و خانم را بوسیدم !
آن شب هدیه ای دیگر تهیه کردم و فردا به قولش عمل کرد.
@sisalmoalemi