✳️ندیدن ها و نشنیدن های ساختاری و سیستماتیک(گفتار در اعتراضات روزهای اخیر)
(محمد باقر تاج الدین)
در بررسی و تحلیل اعتراضات اخیر نوشته ها و سخنان نسبتاً زیادی در رسانه ها توسط تحلیل گران و اندیشمندان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ارائه شد که هر کدام از زاویه خاصی به موضوع پرداختند. برخی معتقد بودند که مشکلات اقتصادی مانند بیکاری و فقر گسترده موجب بروز چنین اعتراضاتی شده است. تحلیل گران سیاسی نبود نهادهای مدنی میانجی بین مردم و حاکمیت را دلیل اصلی بروز اعتراضات مورد نظر دانسته اند. تحلیل گران اجتماعی بروز شرایط نابهنجار و آنومیک در جامعه، گسترش نابرابری های اجتماعی، زوال اعتماد و سرمایه اجتماعی، حاشیه نشینی و موارد مشابه را از جمله دلایل اصلی در بروز این اعتراضات قلمداد کرده اند. روشن است که هر کدام از این تحلیل ها البته در جای خود درست و منطقی بوده و اگر چه تمامی واقعیت را بازنمایی نمی کنند اما برش هایی از واقعیت مزبور را در معرض دید قرار می دهند و آفتابی می کنند.
از مجموع دلایلی که برای بروز اعتراضات اخیر اقامه و ارائه شده است به نظر می رسد مهم ترین دلیل ندیدن ها و نشنیدن های ساختاری و سیستماتیک از سوی سیاستگذاران و کارگزاران جامعه باشد که گویی سال ها و بل دهه هاست که دیگر نمی توانند روندها، تحولات، تغییرات، مسائل و پدیده های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه را به درستی ببینند و بشنوند. ضمن این که بود و باش و زندگی مردم جامعه به درستی دیده نمی شود صدای آنان هم به خوبی شنیده نمی شود. صداهای خاموش جامعه(منظور حاشیه نشینان و مطرودین و محرومین جامعه است که به دلیل در اختیار نداشتن فرصت ها و امکانات لازم برای رساندن صدای خود به ساختار سیاسی جامعه هیچ گاه نتوانستند و نمی نوانند اعلام موجودیت کنند و صدای خود را به گوش آنان برسانند) به کنار، حتی صدای روشنفکران و متفکران و اندیشمندان و صاحبنطران جامعه که بعضاً این جا و آن جا کوشش می کنند درباره مشکلات و مسائل گوناگون اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تحلیل های خود را ارئه کنند هم عموماً نشنیده گرفته می شود و گویا گوش شنوایی برای شنیدن این سخنان وجود ندارد. از زبان ملک الشعراء بهار باید گفت که:
بیست سال افزون زدم دادِ وطن، نشنید کس تازه از نو میزنم دادِ وطن، من با کی اَم؟
همچو بلبل گر هزار آوا برآرم، چون که هست گوشها بر نغمه زاغ و زَغَن، من با کی اَم؟
میزنم در انجمن فریاد واوبلا، ولیک پنبه دارد گوشِ اهلِ انجمن، من با کی اَم؟!!!
(محمد باقر تاج الدین)
در بررسی و تحلیل اعتراضات اخیر نوشته ها و سخنان نسبتاً زیادی در رسانه ها توسط تحلیل گران و اندیشمندان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ارائه شد که هر کدام از زاویه خاصی به موضوع پرداختند. برخی معتقد بودند که مشکلات اقتصادی مانند بیکاری و فقر گسترده موجب بروز چنین اعتراضاتی شده است. تحلیل گران سیاسی نبود نهادهای مدنی میانجی بین مردم و حاکمیت را دلیل اصلی بروز اعتراضات مورد نظر دانسته اند. تحلیل گران اجتماعی بروز شرایط نابهنجار و آنومیک در جامعه، گسترش نابرابری های اجتماعی، زوال اعتماد و سرمایه اجتماعی، حاشیه نشینی و موارد مشابه را از جمله دلایل اصلی در بروز این اعتراضات قلمداد کرده اند. روشن است که هر کدام از این تحلیل ها البته در جای خود درست و منطقی بوده و اگر چه تمامی واقعیت را بازنمایی نمی کنند اما برش هایی از واقعیت مزبور را در معرض دید قرار می دهند و آفتابی می کنند.
از مجموع دلایلی که برای بروز اعتراضات اخیر اقامه و ارائه شده است به نظر می رسد مهم ترین دلیل ندیدن ها و نشنیدن های ساختاری و سیستماتیک از سوی سیاستگذاران و کارگزاران جامعه باشد که گویی سال ها و بل دهه هاست که دیگر نمی توانند روندها، تحولات، تغییرات، مسائل و پدیده های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه را به درستی ببینند و بشنوند. ضمن این که بود و باش و زندگی مردم جامعه به درستی دیده نمی شود صدای آنان هم به خوبی شنیده نمی شود. صداهای خاموش جامعه(منظور حاشیه نشینان و مطرودین و محرومین جامعه است که به دلیل در اختیار نداشتن فرصت ها و امکانات لازم برای رساندن صدای خود به ساختار سیاسی جامعه هیچ گاه نتوانستند و نمی نوانند اعلام موجودیت کنند و صدای خود را به گوش آنان برسانند) به کنار، حتی صدای روشنفکران و متفکران و اندیشمندان و صاحبنطران جامعه که بعضاً این جا و آن جا کوشش می کنند درباره مشکلات و مسائل گوناگون اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تحلیل های خود را ارئه کنند هم عموماً نشنیده گرفته می شود و گویا گوش شنوایی برای شنیدن این سخنان وجود ندارد. از زبان ملک الشعراء بهار باید گفت که:
بیست سال افزون زدم دادِ وطن، نشنید کس تازه از نو میزنم دادِ وطن، من با کی اَم؟
همچو بلبل گر هزار آوا برآرم، چون که هست گوشها بر نغمه زاغ و زَغَن، من با کی اَم؟
میزنم در انجمن فریاد واوبلا، ولیک پنبه دارد گوشِ اهلِ انجمن، من با کی اَم؟!!!