دستانش کبود و ناتوان شده بود
و باز هم مینوشت
مینوشت تا خالی شود
می نوشت ک شاید دفتری حرف هایش را نگه دارد
می نوشت که شاید دفتری یادش بماند
شاید دفتری باقی بگذارد
آخرین حرف هایش را!
و باز هم مینوشت
مینوشت تا خالی شود
می نوشت ک شاید دفتری حرف هایش را نگه دارد
می نوشت که شاید دفتری یادش بماند
شاید دفتری باقی بگذارد
آخرین حرف هایش را!