Postlar filtri




این پیام رو فوروارد کنید چنلتون تا یک والپیر استتیک از تهیونگ بدم بهتون.
( تعداد محدود.)


نیوشا کمک کرد و این سناریو رو اون نوشت؛
البته که خیلی بهتر نوشته بود ولی برای اینکه توی کپشن عکس جاشه من ادیتش کردم...
@littleyoonginn


نفسی گرفت و سرش رو کمی به طرف تهیونگ کج کرد.
+ خیلی داری کم کاری می‌کنی!
تهیونگ که هدف پشت حرفشو فهمیده بود هردو طرف کمرش رو گرفت و بدون هیچ رحمی دیکش رو محکم‌تر و با شدت ‌بیشتری به درون پسر فرو کرد.
_ مواظب اون زبون کوچولوت باش بچه جون!
جونگکوک آه بلندی از حس درد و لذتی که همزمان به درون بدنش تزریق شده بود کشید، درحالی که دستش رو به سمت تهیونگ می‌برد زمزمه‌وار با لحنی خسته ولی شیطنت‌بار گفت:"می‌دونستی زبونم کارایی زیادی داره؟"
تهیونگ لبخندی زد و به ناگهان جونگکوک رو از جا بلند کرد و روی پاهاش نشوند، سرش رو درون گردن کبود شده‌اش برد و درحالی که دستش تمام تن کوک رو با رد‌هاشون رنگ می‌کردن گفت:" پس بهم نشونش بده سوییت‌هارت."
کوک خندید و همینطور که دست کشیده‌اش رو به دور عضو پسر می‌پیچید و سرش رو نزدیک می‌کرد گفت:" همینکارو می‌کنم."
پسربزرگتر با حس کردن نرمی لب‌ها و داغی زبون کوک هیس بلندی کشید و نفس حبس شده‌اش رو به بیرون فرستاد.
لب‌هاش بدون صبر عضو پسر رو لمس می‌کردن و طاقتش رو طاق...
تهیونگ با بی تحملی به سرعت پسر رو بار دیگه از پشت به روی تخت انداخت و بدون دادن هشدار عضوش رو واردش کرد.
taehyung
jungkook


-"اونقدری جذاب شدی که بزور دارم جلوی خودمو میگیرم تا همین الان روی تخت لختت نکنم."
+"اصلا چرا جلوی خودتو میگیری؟"
جونگکوک میاد جلوتر و میگه:"نگیرم؟داری بهم اجازه میدی که هرکاری میخوای بکنم؟" انگشتشو روی لبای کوک میکشه و جواب میده:"چه دلیلی داره جلوی خودتو بگیری وقتی کل شب منتظر بودم که تنها شیم تا دیکت رو توی سوراخم داشته باشم؟"
جونگکوک سرش رو میبره تو گردن بیبی‌ش و گاز میزنه و واکنش های ته باعث خندش میشه. می‌افته تو جون ترقوش که حسابی برجستست و لاوبایت میزاره و حسابی کبودش میکنه.
+"هومم جئون..."و کوک با شنیدن اسمش که اون پسر کوچیک نالش کرد، بزرگ شدن دیکش رو حس کرد. طاقت نیورد و بردش روی تخت و لباساشو در آورد و شروع کرد به بوسه گزاشتن روی بدنش و نیپل‌هاشو تا حدی که متورم شن گاز گرفت.
+"هومم میشه..میشه لطفا منتظرم نزاری و زودتر بفاکم بدی؟ من دیک لعنتیتو میخوام."
-"معلومه بیبی مال خودته، این دیک لعنتی که ازش خرف میزنی قراره حسابی سوراختو جر بده."
taehyung
jungkook


باعث ناله‌های نازک و بلند تهیونگ زبون داغ کوک بود که سریع روی سوراخش حرکت میکرد. یکی از انگشت‌هاشو اضافه میکنه و خیسی سوراخشو احساس میکنه. حتی فرصتی نمیده و انگشت دومش روهم بزور توی اون سوراخ کوچیک و تنگش جا میکنه و تهیونگ کش اومدن عضلات سوراخشو و جوری که جا باز میکنه رو به خوبی حس میکنه و جز ناله کردن و جیغ زدن اسم‌ کوک کاری نمیکنه. کوک قیچی میزنه و با باز شدن سوراخش، انگشت سومش رو هم اضافه میکنه و رسما میخواد اونو با انگشتاش بفاک بده. تهیونگ نمیتونه جلوی اشکاش از شدت لذت رو بگیره و به موهای کوک که بین پاهاشه چنگ میزنه.
-"بیبی؟ دوست داری انگشتامو؟سرعتشو دوست داری یا میخوای تندتر بفاکت بدم؟"
+"این...این درد داره."
از جهات مختلف ضربه میزنه و انگشتاشو توی سوراخش خم میکنه.
-"ولی تو دردشو دوست داری پسر کینکی من مگه نه؟ تو هنوز دیک منو حس‌ نکردی نا بدونی درد چیه. "
بی قرار ناله میکنه و میگه:"عاح آ-آره...دوسش دارم و میخوام که با دیکت اینقدر بد بفاکم بدی که نتونم تا یک هفته درست راه برم."
taehyung
jungkook


-"رو دستا و زانوهات، میخوام از پشت سوراختو با دیکم بفاک بدم فهمیدی؟"
لحن دومیناتی تهیونگ به شدت کوک رو تحریک میکرد و هیچ‌کار دیگه‌ای غیر از اطاعت نمیتونست بکنه.
تو پوزیشنی که ته بهش دستور داده بود قرار گرفت و اونقدر به کمرش قوس داد تا باسنش رو خوب به نمایش بزاره. باسنش حسابی قرمز بود بخاطر اسپنکایی که از قبل خورده بود و باعث شد تهیونگ بخاطر صحنه‌ی روبروش پوزخند بزنه.
-"سوراخت خیس و آماده‌ی بفاک رفتنه. و من میخوام خشن انجامش بدم تا صدای ناله و گریتو بشنوم کوکی." لحن جدی و محکمش و کلمات درتیش باعث شد ناله‌ای کنه و جواب داد:" اگر میخوای صدای گریه و نالمو بشنوی پس باید مثل ددی خشنی که هستی بفاکم بدی. میخوام فقط با دیک تو ارضا شم. پس زودتر کارتو شروع کن."
تهیونگ کمرش رو میگیره و محکم داخلش ضربه میزنه، و با هر ضربه تخت تکونی میخوره و صدای ناله‌ی کوک توی اتاق میپیچه.
-"فاککک ته...لطفا سریع تر سریع تر...عام میخوامش فاک‌میی." کوک بخاطر شهوت و لذت عمیق ناله و التماس میکرد و اسم تهیونگ رو صدا میزد.
taehyung
jungkook


تهیونگ کفری پاشو میکوبه رو زمین و میگه:"نمیخوام دیگه اصلا تمرین نمیکنم. هرچقدر تلاش میکنم حتی نمیتونم یه مشت درست بزنم." برمیگرده به سمت مربیش تیشرتشو میده بالا و دستشو روی عضلات شکمش میکشه و میگه:"کاشکی بدنم مثل تو بزرگ و عضلانی بود." به این فکرمیکرد که چقدر دوست داره دستای بزرگ اون پهلوهاشو بگیره، زیرش بخوابه و ببینه که دیکش تا کجای سوراخش فرو میره. جونگکوک اون رو برمیگردونه و از پشت میچسبه بهش. انگشت‌هاشو آروم از مچ دست اون تا آرنجش میاره. دست ته رو به حالتی در میاره و با دست اون به کیسه بوکس ضربه میزنه. در گوشش زمزمه میکنه:" اینجوری باید ضربه بزنی‌" کمرشو از پشت میگیره:"باید کمرت رو سفت ثابت نگه داری." و دستاشو میبره بالا سمت سینش و انگشتو روی نیپلش میکشه:"سینت رو هم باید کمی به جلو متمایل کنی." تهیونگ لباشو گاز میگیره که ناله نکنه، چون لمسای کوک و گرمای نفساش و برخورد لباش به گردنش واقعا داره تمرکزو ازش میگیره. جونگکوک با پوزخند میگه:"چیشده چرا سرخ شدی؟نکنه بخاطر لمسای منه؟"تهیونگ هولش میده سمت صندلی و میشینه روپاهاش و لباشو به لبای کوک میچسبونه:"پس نظرت چیه بیشتر لمسم‌ کنی؟"
taehyung
jungkook


کوک دستای تهیونگ رو بالای سرش میبنده و شروع میکنه به بوسیدن لبای شیرین پسرش. به بدن سفید و لاغر اون که با لباس قرمز توری کمی پوشیده شده نگاه میکنه که مثل فرشته ها روی تخت خوابیده و هرچندثانیه یکبار به بدنش تاب میده و برای لمس التماس میکنه.
-"ته‌ته یه ایده‌ی خوب دارم، پس فقط پاهاتو برام باز نگه دار." تهیونگ پاهاش رو باز تر میکنه و کوک لیسی به سوراخش میزنه و صدای ناله‌ی نازک تهیونگ بلند میشه. کوک یک توت‌فرنگی نسبتا بزرگ ور میداره و رو سوراخ کوچیک تهیونگ میکشه، و ته از ایده‌ی درتی اون ناله‌ای میکشه.
کوک اون توت فرنگی رو فشار میده توی سوراخش و میکشه بیرون و این حرکت رو تکرار میکنه و رسما داره با یه توت فرنگی اونو بفاک میده. تهیونگ عاح میکشه و اسم کوک رو صدا میکنه:"عاح- لطفا لطفا من دیک خودتو میخوام کوک لطفا اونو بهم بده.."
کوک توت فرنگی رو در میاره و زبونشو توی سوراخ ته فرو میکنه، و مزه‌ی شیرین توت فرنگی رو حس میکنه. اسلپی به باسنش میزنه و میگه:"بیبی الان چیزی که میخوای رو بهت میدم." و دیکش رو توی سوراخش فرو میکنه.
taehyung
jungkook


تهیونگ اسلحه‌رو سمتش میگیره و میگه:" سوار موتور میشی و هرجایی که میگم میری، کشتن تو برام کاری نداره پس حواست باشه دست از پا خطا نکنی." جونگکوک که اون عوضی رو میشناخت میدونست که نباید باهاش مخالفت کنه، چون فقط شرایط بدتر میشه.
+"حداقل بگو داریم کدوم گوری میریم." تهیونگ تفنگ رو، رو شقیقه‌ی اون پسر پرحرف میزاره، اما اون ذره‌ای نمیترسه چون خودش کسیه که بارها با این تنفگ جون آدمارو گرفته.
-"دهنتو ببند و تا اجازه ندادم هیچی نگو."
+"فکرکردی خیلی زرنگی؟ اونا پیدات میکنن و باور کن نفر آخری که قبل مرگت میبینی منم-عاح" جونگکوک ناله‌ای کرد وقتی تهیونگ دستش‌رو روی رون و بعد دیکش کشید. لاله‌ی گوشش رو گاز زد و گردنشو لیسید.
+"فاک، فکرکردی چه گهی داری میخوری؟"
تهیونگ دستشو روی شکم کوک میکشه و میره سمت نیپلاش، و یکی از اونارو سفت فشار میده.
-"من چه گهی میخورم؟ پس اون هرزه‌ای که دفعه‌ی پیش با دیدن بدن لخت من هورنی شده بود کی بود؟ مطمئنم تا الان داشتی به سایز دیکم فکرمیکردی نه؟"
+"دستتو بکش کنار، دارم رانندگی میکنم ممکنه تصادف شه."
-"اتفاقا میخوام ببینم چقدر میتونی دووم بیاری و تمرکزتو حفظ کنی."
taehyung
jungkook


جونگکوک با یه پلیور گشاد که از کمرش یکم پایین تر میومد با پاهای لخت و جوراب تو خونه راه میرفت، و کارش عمدی بود چون میدونه چقدر این صحنه برای تهیونگ کیوته و میخواد توجهشو جلب کنه. ته به پاهای سفید و لاغر اون نگاه می‌کنه و تصورمیکنه که چقدر دوست داره اونارو توی دستاش بگیره و بچلونه، و اسپنکشون کنه تا کبود شن.
-"کوکی، تو یادته آخرین باری که جلوم با پاهای لخت راه رفتی چه اتفاقی افتاد؟"
لباشو قنچه میکنه و ادا در میاره که داره فکرمیکنه، بعد توی گوش تهیونگ زمزمه میکنه:"منظورت اون باریه که گفتی چقدر پاهای لختمو دوست داری؟ و بعد اسپنکشون کردی؟و...بعدش چیشد؟"
لب ته رو گاز میگیره و میگه:"تو بعدش حسابی بد بفاکم دادی."
تهیونگ همونجا روی مبل می‌خوابونتش و حتی مهلت نمیده که برن توی اتاق. شلوار جفتشونو در میاره و کوک کمرشو قوص میده و باسنشو به دیک ته میمالونه.
-"بیبی کوکی بهتر آروم باشی چون نمیخوام همینجوری خشک بفاکت بدم."
و اسپنکی به باسنش میزنه و سرشو میبره پایین که ریمینگش کنه.
taehyung
jungkook


کوک پاهای تهیونگ رو باز تر میکنه و ضربه‌های سریعی رو تو سوراخش میزنه.
تهیونگ آروم نمیشینه و شروع می‌کنه به شلوغ کاری، بلند ناله میکنه و یا حتی اونا تبدیل به جیغ میشن. سوراخش از شدت ضربه‌های اون درد گرفته و حس میکنه که واقعا داره جرمیخوره توی اون پوزیشن اما اهمیتی نمیده چون از این درد لذت میبره.
-"شاید اگر اینقدر باهام لجبازی نمیکردی و باعث نمیشدی عصبی شم یکم باهات آروم تر رفتار میکردم. مقصرش خودتی پس دهنتو ببند و اینقدر بلند مثل هرزه ها ناله نکن." تهیونگ به تیشرت کوک چنگ میزنه و از حرص ناخن‌هاشو توی بدن اون فرو میکنه. کوک ناله‌ای تو گردن اون میکنه و تهیونگ میگه:"پس فکرکردی برای چی هرکاری میکنم تا عصبی چی؟ چون خوشم میاد وقتی اینقدر وحشی بفاکم میدی." تهیونگ بخاطر لمس دیکش با بدن کوک ناله ای بلند میکشه و میگه:"پس همینجوری هارد بفاکم بده تا بدون لمس برات ارضا شم ددی."
taehyung
jungkook


تهیونگ چراغارو خاموش میکنه و چراغ نئون قرمزی که زیر نورش همیشه سکسی تره رو روشن میکنه. کمربند روبدوشامبرش رو باز میکنه و میزاره آروم از روی بدنش بی‌افته پایین. شروع میکنه به درتی رقصیدن و تحریک کردن کوک. دستشو از گردنش تا شکمش میکشه و برمیگرده و باسنشو میچرخونه و اسلپی بهش میزنه. جونگکوک گرسنه به بدن لاغر پسر نگاه می‌کنه درحالی که اون بهش نزدیک تر میشه. ته لباسای اونو در میاره، و بی مقدمه از پشت روی دیکش میشینه.
-"لعنتی تو از قبل خودتو آماده کردی؟"
تهیونگ درحالی که باسنشو دورانی حرکت میده و به کمرش تاب میده میگه:"هومم آره خودم سوراخمو برات باز کردم تا فقط تو سریع بفاکم بدی و وقتی رو تلف نکنی."
کوک بدن پسرش رو میکشه عقب و به خودش تکیه میده، پاهاشو به بالا میکشه تا راحت‌تر بتونه کارش‌رو انجام بده و زیر گوشش با صدای بم زمزمه میکنه:" پسر هورنی وقتی اینقدر برام مشتاقی فقط گرسنه ترم میکنی، پس امیدوارم برای سخت بفاک دادنت گریت نگیره." و سریع تر از قبل داخلش تلمبه میزنه و زیر گوشش جمله‌های درتی میگه و فتط اونو بیشتر به لبه نزدیک میکنه.
taehyung
jungkook




اتفاقا اینجا دموکراسی داریم؛ دقت کنید سر هرچیزی میام از شما نظر میخوام.


جواب همشون نه هست.


حتی اینم خوندین؟


این؟


اینو خوندین؟


یا اینو چی خوندین؟

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

113

obunachilar
Kanal statistikasi