اصوات و آثار استاد یوسف زاده گیلانی dan repost
در نکات پیش گفته گذشته، گفتیم که فعل مجهول "قیل" از نظر وحدت صیغه، و تکْ صیغه ای بودن، نظیر فعل لازم مجهول است که تنها یک صیغه دارد
و برای افاده تعدد و جنسیت(مذکر و مؤنث) و خطاب و تکلّم و غیبت، از ضمیر
مجرور به حرف جرّ مناسب بهره می گیریم و مثلا می گوییم:
ذُهِبَ بِهِ، ذُهِبَ بهما،ذُهِبَ بِهم،
ذُهِبَ بِها، ذُهِبَ بهما، ذُهِبَ بهنَّ
ذُهِبَ بِکَ، ذُهِبَ بکما، ذُهِبَ بکم
ذُهِبَ بِکِ، ذُهِبَ بکما،ذُهِبَ بِکُنَّ
ذُهِبَ بی، ذُهِبَ بِنا.
یا:
ذُهِبَ بزیدٍ،... ذُهِبَ بهندٍ...
و همین طور از سایر مواد، مثل:
رُضِیَ عنه، رُضِیَ عنهما، رُضِیَ عنهم...
غُضِبَ علیه، غُضِبَ علیهما، غُضِبَ علیهم...
و همین گونه است اسم مفعول این مواد،
که تکْ صیغه است، مثل:
مذهوبٌ بِهِ، مَرْضِیٌّ عنها،مغضوبٌ علیهم...
❎در عین حال،که فعل مجهول قیلَ مانند فعل لازمِ مجهول، تکْ صیغه است،اما باید دانست که *چهار فرق*
اساسی بین "قیلَ" و فعل لازم مجهول وجود دارد که عبارتند از:
1.فعل *قیلَ* به تنهایی نیز به کار می رود یعنی بدون حرف جر، مثل:
"قیلَ:قامَ علیٌّ"، و فی القرآن الکریم:
"و *قیلَ* یا اَرْضُ ابْلَعی مائَکِ و یا سماءُ اَقْلِعی و غیضَ الْماءُ و قُضِیَ الْاَمرُ و اسْتَوَتْ علی الْجُودیِّ و *قیلَ* بُعداً لِلْقوم
الظّالمین" (هود/۴۴)؛
بر خلاف فعل لازم مجهول مثل"ذُهِبَ" که بدون ذکر حرف جر، مهمل و بی معنی می شود.
2.فعل مجهول*قیل*مثل فعل معلومش یعنی قالَ، متعدی است،بر خلاف فعلی مثل" ذُهِبَ"، که فعلِ لازم است.
3.نایب فاعلِ*قیل*، جمله یا چیزی است که در حکم جمله است که مفصلا تبیین شد،برخلاف فعل لازم"ذُهِبَ" که نایب فاعل آن، مفرد است(مفرد، مقابل جمله)
4.نایب فاعل*قیلَ*، مجرور به حرف نیست،مثل"قیلَ فی زیدٍ:اِنّه شاعرٌ"،
بل نایب فاعل جمله است؛ بر
خلاف فعل لازم مجهول، که نایب فاعلش
لزوما همان مجرورِ به حرف مذکور در کلام است،مثل"ذُهِبَ بزیدٍ"(زید برده شد)
🟢فتلک عشرةٌ کاملة(مِنْ سنگ تمام) فَخُذْها و کُنْ مِنَ الشّاکرین الحامدین! والحمد لله ربّ العالمین
📚📚📚@yosefzadehgilani1399
و برای افاده تعدد و جنسیت(مذکر و مؤنث) و خطاب و تکلّم و غیبت، از ضمیر
مجرور به حرف جرّ مناسب بهره می گیریم و مثلا می گوییم:
ذُهِبَ بِهِ، ذُهِبَ بهما،ذُهِبَ بِهم،
ذُهِبَ بِها، ذُهِبَ بهما، ذُهِبَ بهنَّ
ذُهِبَ بِکَ، ذُهِبَ بکما، ذُهِبَ بکم
ذُهِبَ بِکِ، ذُهِبَ بکما،ذُهِبَ بِکُنَّ
ذُهِبَ بی، ذُهِبَ بِنا.
یا:
ذُهِبَ بزیدٍ،... ذُهِبَ بهندٍ...
و همین طور از سایر مواد، مثل:
رُضِیَ عنه، رُضِیَ عنهما، رُضِیَ عنهم...
غُضِبَ علیه، غُضِبَ علیهما، غُضِبَ علیهم...
و همین گونه است اسم مفعول این مواد،
که تکْ صیغه است، مثل:
مذهوبٌ بِهِ، مَرْضِیٌّ عنها،مغضوبٌ علیهم...
❎در عین حال،که فعل مجهول قیلَ مانند فعل لازمِ مجهول، تکْ صیغه است،اما باید دانست که *چهار فرق*
اساسی بین "قیلَ" و فعل لازم مجهول وجود دارد که عبارتند از:
1.فعل *قیلَ* به تنهایی نیز به کار می رود یعنی بدون حرف جر، مثل:
"قیلَ:قامَ علیٌّ"، و فی القرآن الکریم:
"و *قیلَ* یا اَرْضُ ابْلَعی مائَکِ و یا سماءُ اَقْلِعی و غیضَ الْماءُ و قُضِیَ الْاَمرُ و اسْتَوَتْ علی الْجُودیِّ و *قیلَ* بُعداً لِلْقوم
الظّالمین" (هود/۴۴)؛
بر خلاف فعل لازم مجهول مثل"ذُهِبَ" که بدون ذکر حرف جر، مهمل و بی معنی می شود.
2.فعل مجهول*قیل*مثل فعل معلومش یعنی قالَ، متعدی است،بر خلاف فعلی مثل" ذُهِبَ"، که فعلِ لازم است.
3.نایب فاعلِ*قیل*، جمله یا چیزی است که در حکم جمله است که مفصلا تبیین شد،برخلاف فعل لازم"ذُهِبَ" که نایب فاعل آن، مفرد است(مفرد، مقابل جمله)
4.نایب فاعل*قیلَ*، مجرور به حرف نیست،مثل"قیلَ فی زیدٍ:اِنّه شاعرٌ"،
بل نایب فاعل جمله است؛ بر
خلاف فعل لازم مجهول، که نایب فاعلش
لزوما همان مجرورِ به حرف مذکور در کلام است،مثل"ذُهِبَ بزیدٍ"(زید برده شد)
🟢فتلک عشرةٌ کاملة(مِنْ سنگ تمام) فَخُذْها و کُنْ مِنَ الشّاکرین الحامدین! والحمد لله ربّ العالمین
📚📚📚@yosefzadehgilani1399