🚨در فهم زیرمتن اختلالهای مربوط به امر جنسی(۲)
🔺🔺این تجربه اما به طور کامل به جوامع استعمار زده نرسید. در این سوی عالم، خانواده هسته ای از مدرنیته استعماری اخذ شد اما با نفی تکنولوژیهای ارائه لذت آن، جامعه هم از گفتمان پیشینی خود محروم شد و هم به گفتمان جدید دسترسی -حداقل- مستقیم پیدا نکرد و نتیجه همین عدم تعادلی شد که پیش روی جامعه کنونی ایرانی است. خانواده هسته ای که مشروعیت اش را از دفترخانه های مورد تایید دولت مدرن دریافت میکند از اساس اختراع جامعه مسیحی-سرمایه داری بود اما توانست لباس شرقی به تن کند و با استمداد از آیات و روایات حتی خانواده الگوی اسلامی را نیز با معیار خود به تصویر بکشد. اینجا خوانش مسیحی از جنسیت ادامه پیدا کرد و فقه اسلامی به جای کارکردی ایجابی برای ایجاد امکان لذت مشروع، کارکردی سلبی برای مهار لذت پیدا کرد و این گونه شد که نُرم جنسی در ایران به همان اندازه که در فرم به شدت تحت تاثیر مدل سرمایه داری-مسیحی قرار گرفت که در محتوا دشمن آن شد.**
🔻با گذر این فرایند تاریخی جامعه خود را فاقد گفتمان لذت در امر جنسی یافت و اینگونه شد که امر جنسی کنونی قاعده لذت را نه سامان بلکه آن را کم و بیش حذف کرد. گفتمان جدید، جامعه را مطلقه کرد، تعداد زیادی از دختران جوان را مجرد نگاه داشت، مردان را متجاوز کرد و زنان را خیانتکار و دریک کلام همه را از لذت مشروع محروم کرد.
🔻این عدم دسترسی به گفتمان و تجربه لذت در شرایطی است که لذت و سوژگی در هم آميخته اند و سوژه ای که به لذت دسترسی نداشته باشد، اصلا هیچگاه به سوژه تبدیل نمیشود. تفاوت سوژه ها (انسانها) در لذت های مطلوب آنان است و لذت های مختلف، انسانهای مختلف و به تبع آن فرهنگ های مختلف میسازند. جستجوی موضوع و نوع تجربه لذت، گزارش های قابل استنادی درباره انسانها و فرهنگ های مختلف ارائه میکند چرا که لذت سبک زندگی سوژه را میسازد و برآیند سبک زندگی فرهنگ را. هر فرهنگی نیز شکلی از تجربه لذت را محقق و اشکال دیگر را محذوف میکند.
🔻به طور خاص در مورد لذت جنسی، تمدن سرمایه داری قادر به ایجاد نوعی از لذت جنسی به قیمت قربانی کردن اشکال مختلف آن بوده است و تسلط این تمدن در یک جامعه با سودای "انقلاب اسلامی" به معنی ربودن امکان تولید سوژه جدید از این جامعه بوده است. فقدان گفتمان لذت یعنی چنین جامعه ای قادر به ساخت سوژه جدید متناسب با ارزشهای خود نیست و این جامعه نمی تواند چه برای خود و چه برای عالم قرارداد جدیدی وضع کند. این جامعه تنها زمانی میتواند یک مدینه جدید بسازد و "انقلابی" باشد که لذت های ملازم با آرمانهای خود را "کشف" و تجربه کند و الا شهروندان این جامعه کسانی نیستند جز سرکوب شدگان جامعه شبه سرمایه داری که از پستوهای انحراف طلب لذت میکنند.
🔻قطعا بخش زیادی از این کشف به بازتولید سنت گذشته نیاز دارد و قسمتی از آن به الهام گیری از آنچه در دوران جدید لذت شناخته میشود. از آنجا که لذت جدید جبر تمدن جدید است، نمی توان با تمام قوا به جنگ آن رفت اما میتوان با احیای گفتمان لذت جایگزین، یک سوژه آلترناتیو و میانی ساخت، سوژه ای که چون به لذت جدید دسترسی دارد، سوژه متفاوتی است و لذا امکان ساخت زمان و مکان جدیدی نیز دارد.
🔻مساله جنسیت خاتمه ای نخواهد داشت مادامی که موضوع حل نشده لذت به یک سرانجام برسد. کشف گفتمان بومی لذت و نُرم کردن آن بزرگترین پروژه جامعه است که قرار است در آن فقه حرفی برای گفتن داشته باشند. بزرگترین پروژه فقها کشف قواعد لذت برای دوران جدید است، پروژه ای که البته سرمایه داری و شاپینگ مالهایش اجازه جدی گرفته شدن آنرا نخواهند داد.
🔻همه در شاپینگ مالها قدم میزنند و دست از پا "دراز" تر به خانه برمیگردند و این همان چیزی است که همه میخواهند.
📑پاورقی:
**این البته یک بلای تمدنی است که در همه جا، چه در سینما، چه در معماری، چه در کلیپ ضد آمریکایی و چه در سیاست خود را نشان داده است: آنجا که فرم غربی برای مبارزه با یک محتوای غربی مورد استفاده قرار میگیرد.
[نقد و تحلیل]
[تیرماه ۱۳۹۶-ایران-تهران]
ا[ yon.ir/skXYd ]
➕قسمت اول یادداشت را اینجا بخوانید👇
🔗
https://t.me/miladdokhanchi/198☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi