کلکتیو ۹۸


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


کلکتیو چپ و مستقل
collective98@riseup.net

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🚩 10 آبان، گرامیداشت روز جهانی کوبانی

هفت سال پیش در 2014 "یگان های مدافع خلق" (YPG و YPJ) در بحبوحۀ جنگی خونین علیه داعش بودند. در آن زمان در چنین روزی، در سرتاسر جهان برای همبستگی با کوبانی تظاهرات های پرشوری برپا شد. منطقۀ خودگران شمال و شمال شرق سوریه، رژاوا، از آن زمان به شکل جهانی بر سر زبان ها افتاد و اهمیت و درس های سیاسیِ آن برای منطقۀ خاورمیانه و همینطور جهان آرام آرام به رسمیت شناخته شد.

سالگرد کوبانی امسال زمانی فرا می رسد که سایۀ جنگ و حملۀ دوبارۀ اردوغان و مزدوران اسلامیستی اش بر سر رژاوا سنگینی می کند. هرنوع دست اندازی ارتش ترکیه به رژاوا نه فقط کوبانی و مردمانش بلکه کل نیروهای مترقی و چپ جهانی را درگیر خواهد کرد. با جهانی تر شدن بحران های سرمایه داری و تنش های ژئوپولتیک، اهمیت همبستگی نمادین و عملیِ انترناسیونالیستی بیش از پیش محسوس می شود. "راه سوم" یگانه استراتژی و آلترناتیوی ست که قادر است همزمان هم آنتی امپ ها و هم مدافعان غرب و متحدین اش را نفی کند.


collective98@riseup.net
@collective98


مشاجره در مورد سازمان یابی طبقه: مضمون یا شکل؟

کلکتیو98

قطعاتی از متن:

🔻پرداختن به گرایشات متضاد درونیِ هفت‌تپه در مواجهه با قدرت سیاسیِ حاکم، "خصولتی‌سازی"، و طرح‌های اقتصادیِ کلان بورژوازی (از جمله جوانب مربوط به خصوصی‌سازی/مالکیت‌دولتی) می توانست و می تواند سمت و سوی روشن‌تری به جنبش کارگری دهد و بدین‌ترتیب خرد جمعی کارگران را نه فقط در پیشبرد مبارزه برای تحقق مطالبات عاجل بلکه رسیدن به اهداف گسترده تر و تحولات عمیق‌تر پرورش دهد. اما همانطور که می‌بینیم، محور بحث و مداخلۀ انتقادی سریعاً از این موضوعات به سمت پرسش «شورا یا سندیکا؟» چرخش کرده است. به جای درگرفتن بحث‌هایی که بی‌واسطه به مضمون، جهت گیری، و ضروریات جنبش کارگری مربوط می شود و پتانسیل و نقش جنبش کارگری در مسائل کلان جامعه و ارتباطش با سایر مبارزات و جنبش های اجتماعی را مد نظر قرار می دهد، بسیاری مشغول شمردن محسنات یا مضرات این یا آن فرم تشکیلاتی برای رسیدن به مطالبات روز کارگران اند! طرفداران سندیکا و مدافعان شورا یکدیگر را به راست‌روی و چپ‌روی متهم می کنند. تصویری که بعضی از سندیکا گرایان از شرایط جامعه و امر تشکل ارائه می کنند بیشتر به کشورهای سرمایه داری پیشرفته، یعنی لیبرال دموکراسی، شبیه است تا جمهوری اسلامی، و بحث‌هایشان عمدتاً حولِ امکان ایجاد تشکل های پایدار کارگری تحت «حاکمیت قانون» می‌چرخد.

🔻در مقابل بعضی از شوراگرایان، این تصویر نادرست را نقد می‌کنند اما خود ضرورت و امکان تنوع در سازمان یابی کارگران را (ناپایدار و نیمه پایدار، مخفی یا نیمه علنی و علنی) کمرنگ می کنند، موضوعی که خود نتیجه عواملی مثل سطح جنبش کارگری در ایران، تفاوت شرایط بخش های مختلف طبقه کارگر و سرکوب و خفقان نهادینه است. چیزی که در این مشاجره گم شده، یا صرفا به ابزاری تشکیلاتی برای تامین مطالبات روزمره و بهبود وضع معیشت محدود شده، ایدۀ «اداره شورایی» است. سندیکا گرایان که به طور کلی طرح این ایده را نابهنگام می دانند: «سنگ بزرگ نشانه نزدن است». درک بخشی از مدافعان شورا از شورا هم صرفاً یک تشکل کارآمدتر و منعطف‌تر برای انجام بهتر وظایف و اهداف مبارزاتی حق طلبانه جاری است. یعنی پای عمل که به میان می آید، آن ها هم درک و نقش محدودی از شورا پیش می گذارند که به شورا به معنای وسیع تر و مهم تر آن متصل نمی شود: نهاد آلترناتیوی که در دورنمای انقلابی، شکلی از اعمال قدرت طبقه کارگر و متحدانش را در عرصه سیاست و اقتصاد و فرهنگ تحقق می بخشد و پایه های یک ساختار نوین را برای اداره جامعه استوار می‌سازد.

🔻همزمان با اقدام برحق کارگران هفت تپه در ایجاد و اعلام تشکل مستقل خود، اقدامی که نشانه اراده جمعی و اعتماد به نفس بیش از ۵۰۰۰ کارگر ایستاده در صف شورای هفت تپه است، کماکان باید به پرسش های تعیین کننده ای فکر کنیم که در برابر این سنگر مبارزاتی و سایر بخش های جنبش کارگری، اعم از فعالین و حامیانش، قرار دارد: چگونه بایست بین بخش های پراکنده و گسترده طبقه کارگر با بخش‌های متمرکز و نسبتا متشکل ارتباط و اتحاد ایجاد کرد؟ جنبش کارگری چگونه و حول چه خواسته‌ها و شعارهایی می تواند از حالت تدافعی درآید و طبقه حاکم را در عرصه های مختلف وادار به عقب نشینی کند؟ با کدام ابزار و بر اساس کدام اهداف است که طبقه کارگر می تواند در جنبش اجتماعی عمومی مردم در برابر قدرت سیاسی حاکم و علیه ستم های طبقاتی، جنسی، جنسیتی، ملی، مذهبی، و اکولوژیک که این نظام بر آن مستقر شده مشارکت کند؟ پیشروی و پرورش جنبش طبقه کارگر در گرو یافتن پاسخ های صحیح و عملی برای این پرسش ها است.



https://bit.ly/3pNlJPn

collective98@riseup.net
@collective98


سفر برای زندگی
گزارشی از سفر زاپاتیست ها به اروپا

🔻زاپاتیست‌ها در حال اجرای پروژۀ انترناسیونالیستی بی‌نظیری اند. حوالی اکتبر ۲۰۲۰ بود که اعلام کردند مرزهای مکزیک را برای نخستین بار ترک می‌کنند تا برای ایجاد پیوند‌های عملی و همبستگی میان مبارزات مختلف جهان به ۵ قارۀ جهان سفر کنند . در ژانویه ی ۲۰۲۱، با انتشار "اعلامه‌ای برای حیات" خطاب به "مردم جهان" نوشتند که به رغم بازشناسی خیل عظیمی از تفاوت‌ها، تفرقه‌ها، و مناسبات قدرت جهانی، همگی‌ از یک امر واحد رنج می‌بریم: حکمرانی جهانی سرمایه. بنابراین هدف از این سفر‌ها چیزی نیست "سخن‌گفتن از تاریخ‌ها و رنج‌های مشترک‌مان، خشم‌های‌مان، شکست‌ها و پیروزی‌های‌مان" . به زعم زاپاتیست‌ها، با تعمیق بحران اقلیم و دیگر بحران‌های جهانی سرمایه‌داری، بیش از پیش نیاز داریم تا مبارزات گوناگون را در سرتاسر کرۀ خاکی با یکدیگر پیوند زنیم و تجارب و ایده‌های خود را با یکدیگر به اشتراک گذاریم. زاپاتیست‌ها در این سفرها هم بناست از تجربۀ خاص مردم بومی مکزیک و آمریکای لاتین علیه نولیبرالیسم و جهانی‌سازی سخن گویند و هم از تجارب رفقای‌شان در اروپا و مبارزات جاری در این قارۀ سبز درس بیاموزند.

🔻نمایندگان زنان، تراجنس‌، و مردان زاپاتیست سفر خود را با کشتی کوچکی حدوداً ۶ ماه پیش به‌سوی اروپا آغاز کردند. آنها نام این سفر را "فتح معکوس" (reverse conquest) نامیده اند، اشاره‌ای به به‌اصطلاح "کشف" یا درواقع همان فتح آمریکا در 1492 و قتل عام بومیانی که به گفتۀ مارکس تاریخ جهانی را برای همیشه تغییر داد و هیولایی چون سرمایه‌‌داری را بوجود آورد. زاپاتیست‌ها درست همان مسیری را در اقیانوس اطلس طی می‌کنند که استعمارگران سفید اسپانیایی و پرتغالی ۵۰۰ سال پیش برای استعمار مکزیک طی کردند. به گفتۀ یکی از رهبران زاپاتیست‌ها، تفاوت در این است که در عوض تخریب زندگی، آنها بناست بذر‌های حیات را در سرتاسر اروپا بکارند؛ در عوض ویروس آبله که در آن زمان کشنده و استعمارگران از اروپا به آمریکا آوردند، زاپاتیست‌ها بناست ویروس انقلاب و طغیان را با خود بیاورند. نباید فراموش کرد که طی ۱۰۰ سال نخست فتح آمریکا استعمارگران سفید با نسل‌کشی، کار اجباری، و ویروس آبله جمعیت ۶۰ میلیونی قارۀ آمریکا را به ۵ میلیون رساندند و بدین ترتیب ۹۰ درصد کل بومیان را قتل عام کردند. در کاپیتال بود که مارکس نوشت تاریخ پیدایش سرمایه‌داری با "حروفی از خون و آتش" نوشته‌اند چراکه در این فرایند تاریخی "بی‌گناهان به مسلخ سپرده شدند".

🔻زاپاتیست‌ها تا کنون بیش از صد و اندی جلسه در شهرهای مختلف با فعالین اجتماعی، میلیتانت‌ها، کلکتیو‌ها و سازمان‌های مستقل برگزار کرده اند که بر مسائل سیاسی مختلفی چون زنان، تراجنس‌ها، اکولوژی مسکن، مهاجرت، راسیسم، امپریالیسم، و غیره متمرکز اند. تأکید زاپاتیست بر ایجاد رابطه و فهم تفاوت‌های میان اشکال مختلف مبارزه و سازماندهی علیه ستم‌های طبقاتی، نژادی، جنسیتی و غیره است که همگی بخش لاینفک و ساختاری تولید و بازتولید سرمایه داری اند. در حال حاضر در بریتانیا، سه گروه مختلف از زاپاتیست‌ها در نقاط مختلف، ازجمله ولز، ایرلند و اسکاتلند، در حال برگزاری جلسات متعدد اند.

🔻در لندن به‌طور خاص، جلسۀ زاپاتیست‌ها متأسفانه پشت درهای بسته همراه با فعالین سیاسی انجام می‌شود. تصاویر بالا از جلسۀ دیروز لندن است که بیشتر حالت کارناوالی داشت و به جمع‌کردن اعانه برای زاپاتیست معطوف بود. در این جلسه، که توسط کلکتیو "شبکۀ همبستگی زاپاتیست‌ها" و " همبستگی مکزیک-لندن" ترتیب داده شده بود، مستندی کوتاه دربارۀ مبارزات بومیان مکزیک علیه مگاپروژۀ "قطار مایان" به نمایش درآمد، پروژه‌ای غول آسا که بناست با سرمایه‌های شرکت‌های چندملیتی، سلب مالکیت بومیان از زمین‌های شان و همینطور تخریب تمام‌عیار محیط زیست، ۱۵۰۰ کلیومتر راه آهن در جنوب شرقی مکزیک بکشد. بعد از نمایش فیلم بحث‌هایی حول نولیبرالیسم و زاپاتیست‌ها و خصلت جهانی سرمایه درگرفت.

کلکتیو۹۸
آبان ۱۴۰۰
collective98@riseup.net
@collective98




ایده های پشت هر نقاب

کلکتیو 98

برش هایی از متن:

🔻شخصیت‌های نقابدار در ادبیات دنیا، نقش های جذاب و مرموزی ارائه می کنند. پنهان ماندن چهره قهرمان/ضدقهرمان در پشت نقاب و نگرانی دائم از افشای هویتش، یکی از عوامل مهم پیشبرد قصه هاست و تعلیق را پُررنگ تر می کند. در بیشتر موارد، دیگر شخصیت‌های قصه کنجکاوانه به دنبال کشف هویت فرد نقابدارند و ذهن مخاطب نیز تا رسیدن به نقطه اوج یا گره گشا، درگیر این معما است. معمولاً یکی از عناصر محرک قصه، پیشینه و علت نقابدار شدن این شخصیت است. چرا او باید بین هویت اصلی خود با جامعه دیوار بکشد؟ آیا هویت یا چهره خود را نمی تواند تحمل کند؟ آیا پرسونایی که به کمک نقاب ساخته را به خویشتن خویش ترجیح می دهد؟ یا علت به طور کلی چیز دیگری است: او برای پیشبرد موفقیت آمیز طرحی که در سر دارد مجبور به این پنهانکاری است؟

🔻در بیشتر رمان ها یا قصه های دنباله دار قرن بیستم و بعدا در سریال های سینمایی و تلویزیونی، نقاب اساسا وسیله ای است که قهرمان/ضدقهرمان را از شناخته شدن و گزند دشمنان و قانون در امان می دارد. زورو و فانتوماس در این زمره اند. البته بعضی ها هم هستند مثل بتمن که نقابدارند و ظاهری غیرقانونی دارند؛ اما عصای دست پلیس و نظم حاکم اند. یا مثل سوپرمن که سرآمد قهرمانان بی نقاب نظام سرمایه داری آمریکا است اما زندگی پوششی هم دارد و مدل موی متفاوت و عینک ذره بینی «کلارک کنتِ» روزنامه نگار، نقاب اوست. شخصیت جوکر در داستان‌های مصور بتمن نیز ناخواسته نقابدار شده است. او به داخل منبع اسید افتاده و جان سالم بدر برده اما پوست صورتش سفید موهایش سبز و لب‌هایش قرمز شده‌اند برای همیشه. این وضعیت از او شخصیتی شیطانی با طنزی مهلک و رفتاری جنون آمیز ساخته است؛ یک تبهکار نابغه.

🔻طی سال‌های اخیر، سرمشق ساختن از شخصیت های داستانی و نفوذ اجتماعی آن ها را حتی در اعتراضات و شورش های خیابانی گوشه و کنار دنیا هم می بینیم. منظورمان استفاده از نقاب سه شخصیت «V»، «جوکر» و «اعضای تیم پروفسور» است. به این سه شخصیت از نزدیک نگاه کنیم ... در سکانس الهامبخش و تکان دهنده ای که «V» را به «We» ترجمه می کند، از عنوان فیلم رمزگشایی می شود. مردم، زن و مرد و نوجوان، از قشرهای ستمدیده جامعه بریتانیا، همگی با قهرمان قصه هم چهره می شوند. آنچه قرار بود نشانه انتقام باشد به نماد انقلاب تبدیل می شود.

https://bit.ly/2ZfMjFL

collective98@riseup.net
@collective98


یک فستیوال متفاوت

حتی وقتی میدانیم بی شرمانه دروغ می‌گویند، بی نهایت قانون های خودشان را زیر پا می گذارند، با رضایت خاطر شکنجه می کنند و وقیحانه لاپوشانی می‌کنند، بی بهانه می کشند... باز هم وقتی با جزئیات وقایع مشخص از جنایات آمریکا روبرو می‌شویم از هجوم بهت و خشم و اشک گریزی نیست. 

فستیوال فیلم «جنگ علیه ترور» فیلم هایی (اغلب مستند) در رابطه با وقایع یازده سپتامبر به نمایش گذاشته. فیلم هایی اغلب ناشناخته از موضوعاتی که متن دنیای امروز را رنگ داده اند.

بعد از نمایش هر فیلم پنلی برای بحث در مورد موضوع مربوطه برگزار می‌شود. ادوارد اسنودن، مایکل مور، نوام چامسکی، روری کندی، اما گودمن، جان پیلجر و بسیاری دیگر از زمره فعالان سیاسی، نویسندگان، فیلم سازان و خبرنگارانی هستند که در این پنل ها شرکت میکنند.

فستیوال آن لاین و مجانی است. فیلم ها را باید موقع پخش دید هر چند همه فیلم ها باز پخش هم می‌شوند، ولی پنل ها بعد از پخش هم قابل دسترسی است. فستیوال دو هفته دیگر تا آخر اکتبر ادامه دارد. 

برای شرکت کافی است به وبسایت فستیوال بروید و یک اسم و آدرس ایمیل وارد کنید. لینک پخش را برایتان می فرستند.

War on terror film festival
https://wotfilmfestival.com
https://wotfilmfestival.com/schedule

کلکتیو۹۸
@collective98


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🏮گفته های علی واعظی، جامعه شناس افغان و چپ، درباره تحولات جاری در افغانستان در شب همبستگی با مردم افغانستان در پاریس
۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱

Collective98@riseup.net
@collective98


🔻چین روی چه چیزی حساب می کند؟
با وجود روابط سرد بین ایالات متحده و چین ، وانگ یی (وزیر امور خارجه چین) اخیراً به آنتونی بلینکن (وزیر خارجه ایالات متحده) گفته است که آمریکا باید با جامعه بین المللی برای ارائه انواع کمک ها به افغانستان همکاری کند.

🔻رقابت هایی که معمولا از نظر می افتد:
بحران در افغانستان می تواند آزمونی باشد برای روابط چین با روسیه و پاکستان. زیرا هر سه کشور به دنبال نفوذ بر طالبان هستند و می کوشند از ادامه فروپاشی دولت و وقوع یک بحران انسانی در همسایگی جلوگیری کنند. چین در حال حاضر با یک دولت فروپاشیده در مرزهای غربی، با افزایش تنش ها در جنوب غربی یعنی با هند، با یک شریک بی ثبات و سرکش در شمال شرقی یعنی کره شمالی، و با تشدید رقابت با ایالات متحده به ویژه در منطقه تایوان دست به گریبان است. دولت چین در پی ثبات است و بازی کردن در اوضاعی که قابل پیش بینی باشد.

🔻پیچیدگی اوضاع به چه معناست:
این واقعیت که پکن در پی خروج آمریکا از افغانستان با چالش های جدیدی روبروست لزوماً به این معنا نیست که واشنگتن از آن سود خواهد برد. یعنی تضادها و تناسب قوا به گونه ای است که اگر روندی به ضرر یک طرف باشد الزاما به نفع رقیبش تمام نمی شود. مثلا، یکی از مهم ترین شرکای ایالات متحده در منطقه جنوب آسیا و اقیانوسیه، هند است.

این کشور، پیروزی طالبان را تهدیدی بزرگ حساب می آورد و تحولات افغانستان احتمالاً روابط هند با پاکستان را وخیم تر می کند. هند که حکومت متحد خود در کابل را از دست داده، نگران است که افغانستان به پناهگاه گروه های تروریستی ضد هند مانند جیش محمد و لشکر طیبه تبدیل شود. در نتیجه، هند مجبور است بخش اعظم اقدامات دیپلماتیک و نظامی خود را روی مرزهای شمال غربی خود متمرکز کند. این کار از توانایی هند برای صف آرایی در برابر چین می کاهد. ناتوانی هند در این جبهه به نفع سیاست آمریکا مبنی بر محاصره چین نیست.

🔻قوز بالای قوز

خروج آمریکا از افغانستان بر روابط این کشور با اتحادیه اروپا و ناتو هم تاثیر منفی گذاشته است. گام های اشتباه آمریکا بدون شک تلاش های دولت بایدن برای جذب اروپا در استراتژی مقابله با چین را با مشکل روبرو خواهد کرد.

Collective98@riseup.net
@collective98


🏮نگاه آمریکا به سیاست های چین در افغانستان

ست جی جونز و جود بلانشت
ترجمۀ کلکتیو98

متن زیر خلاصه ای است از مقاله «مساله پیچیده سیاست خارجی چین در مورد افغانستان» که در مجله فارن افیرز شماره سپتامبر ـ اکتبر ۲۰۲۱ منتشر شده است. نویسندگان این مقاله «ست جی جونز» و «جود بلانشت» هستند. امضای «ست جی جونز» پای این مطلب از این نظر اهمیت دارد که وی یک تحلیلگر فراحزبی است که مسئولیت بررسی پروژه های تهدیدآمیز خارجی را برای دولت آمریکا فارغ از اینکه کدام حزب بر سر کار است به عهده دارد. جود بلانشت هم کارشناس مسائل چین است. برای سهولت در مطالعه متن و ربط نکات به یکدیگر، عباراتی را به صورت عنوان فرعی با تاکید به نکته مرکزی هر پاراگراف اضافه کرده ایم.

لینک مقاله:
https://www.foreignaffairs.com/articles/china/2021-09-13/chinas-afghanistan-dilemma

🔻چشم انداز چین در افغانستان:
به گفته رسانه های دولتی چین ، خروج آمریکا «آخرین غروب امپراتوری» بود. افغانستان را از دیرباز قبرستان فاتحان (از اسکندر مقدونی گرفته تا امپراتوری بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی و در حال حاضر ایالات متحده) می شناسند. ژو بو ، افسر ارشد بازنشسته ارتش آزادیبخش خلق در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز می گوید: اکنون نوبت چین است که وارد شود. نه مسلح به بمب بلکه با نقشه های بازسازی.

این فرصتی است برای باطل کردن طلسم شکست مداخله خارجی در افغانستان.

🔻معضلات واقعی در برابر اهداف چین:
رهبران چین با تمام وجود، نگران نظم نوظهور در افغانستان اند که می تواند ثبات منطقه را تهدید کند و تروریسم جهادی را به مناطق ناآرام غرب چین که جمعیت بزرگی از مسلمان در آنجا زندگی می کنند گسترش دهد. چین نیز مانند بقیه همسایگان افغانستان باید برای ثبات بخشیدن به این کشور فروپاشیده و درگیر خشونت، روی طالبان حساب کند. با این حال، به خوبی می داند که سابقه مدیریتی طالبان حتی بخش هایی که طی سال های گذشته تحت کنترلش بوده، چندان درخشان نیست. بدتر از این، وضع اقتصاد افغانستان است که بدون تزریق کمک های کلان بین المللی از جمله از سوی چین، به خطر خواهد افتاد و متلاشی خواهد شد.

🔻امکانات و ابزار چین برای نفوذ:
چین ممکن است به ذخایر معدنی افغانستان از جمله آهن ، مس و لیتیوم به ارزش تقریبی یک تریلیون دلار چشم داشته باشد. دولت چین ممکن است بتواند ارتش گسترده، شرکت های دولتی و نهادهای تأمین مالی خود را برای استفاده از این معادن بکار گیرد.

🔻مساله اقتصاد:
با به قدرت رسیدن طالبان، جامعه بین المللی دارایی های افغانستان را مسدود کرده و کمک های مهم خارجی متوقف شده است. کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده و آلمان، اعطای کمک به این کشور را به تعویق انداخته اند. بانک جهانی بودجه ده ها پروژه را با استناد به سوالاتی درباره مشروعیت حکومت طالبان متوقف کرده و صندوق بین المللی پول اعلام کرده افغانستان تا زمانی که به عنوان دولت از سوی جامعه بین المللی به رسمیت شناخته نشود، واجد شرایط دریافت وام نیست. چین منابع مالی کافی برای تامین نیازهای افغانستان را ندارد هرچند وعده داده که مبالغ قابل توجهی را به کمک های بشردوستانه و توسعه اقتصاد افغانستان اختصاص دهد و طالبان نیز چنین انتظاری دارند. به گفته سخنگوی طالبان: «چین مهم ترین شریک ما است. مناسبات به این کشور برای ما یک فرصت اساسی و فوق العاده به حساب می آید؛ زیرا چینی ها آماده سرمایه گذاری و بازسازی کشور ما هستند.»

🔻ارزیابی آمریکا از رابطه چین و طالبان:
با توجه به وضعیت وخیم اقتصاد، حتی چین هم پول کافی برای حمایت از افغانستان ندارد. البته چین به ناگزیر پروژه های جدیدی را در افغانستان دنبال خواهد کرد. اینها بخشی از برنامه وسیع سرمایه گذاری زیرساختی چین هستند که به «اقدام برای ایجاد کمربند و جاده» معروف شده است. البته شرایط نامساعد سیاسی و امنیتی، تلاش های قبلی چین برای سرمایه گذاری در افغانستان را ناکام گذاشت. از جمله طرحی ۳ میلیارد دلاری که برای ایجاد مرکز استخراج معدن مس زیر شهرکی باستانی در نزدیکی کابل داشت.

🔻یک وضع غیر قابل اطمینان:
چین قبل از هر چیز خواهان آن است که طالبان یک دولت به رسمیت شناخته شده توسط جامعه جهانی ایجاد کند. دولتی که بتواند انحصار استفاده از سلاح را در دست خود داشته باشد. به گفته وانگ ونبین (سخنگوی وزارت امور خارجه چین)، طالبان تنها زمانی می توانند تمام افغانستان را تحت کنترل خود درآورند و انتظارات پکن را برآورده سازند که «رابطه خود را کاملا با همه گروه های تروریستی قطع کنند و با دیگر کشورها، به ویژه همسایگان خود، به خوبی همزیستی کنند.»

🔻اعتراف صریح آمریکا به ماهیت طالبان:
چین باید پاکستان را تحت فشار قرار دهد تا نیروی نیابتی خود یعنی طالبان را مهار بزند، افغانستان را تثبیت کند و یک کارزار ضدتروریستی موثرتر علیه گروه های جهادی مسلح به راه اندازد.




در ادامه، واعظی نکاتی را در رابطه با مقاومت پنجشیر بیان کرد. از نظر او، گرچه باید از پنجشیر به‌عنوان تنها نقطه مقاومت حمایت کرد، اما از نقد آن نیزنباید غافل شویم. مقاومت پنجشیر به رهبری احمد مسعود نتوانسته خود را از گفتار جهادیست‌های دورۀ شوروی رها کند. همینطور، پنجشیر هیچ ایده یا مانیفستی برای آینده ندارد، بالاخص که موضع خود را در برابر حقوق اقلیت‌ها و تمرکز گرایی یا عدم تمرکزگرایی قدرت اعلام نکرده است. احمد مسعود از ایدۀ "افغانستان متحد" دفاع می کنند، درعین‌حال که یکی از مشکلات عدیده، همین ایدۀ افغانستان متحد است. در آخر، واعظی تأکید کرد که باید به نقد دولت تمرکزگرا و فراتر از آن ایدۀ دولت-ملت بپردازیم، ایده‌ای استعماری که بر کشورهای جنوب جهانی تحمیل شد و چیزی جز رنج و تباهی در بر نداشت. او به آلترناتیوهایی چون روژاوا در کردستان و چیاپاس در مکزیک اشاره کرد، به‌عنوان شکل سیاسی‌ای که بر ایده خودگرانی استوار اند و درست به همین خاطر قادر اند مایۀ الهام، و نه صرفاً تقلید، برای دیگر مبارزات در خاورمیانه باشند.
جلسه با بحث و تبادل نظر در مورد تحولات افغانستان و ضرورت سازماندهی همبستگی انترناسیونالیستی بین بخشی از شرکت کنندگان ادامه یافت و در نهایت با پخش تیزرهای دو ساختۀ دیگر از رضا صاحب داد و توضیحات خود کارگردان در مورد فیلم ها به پایان رسید.

کلکتیو98 دست سخنرانان، رفقای سوری در کانتین سوریه، و همچنین حضار افغانستانی، ایرانی، و فرانسوی را به گرمی می فشارد و از مشارکت فعالانۀ آنان و زحمات شان قدردانی می کند.

collective98@riseup.net
@collective98


🏮گزارشی از شب همبستگی با مردم افغانستان

کلکتیو ۹۸ در همبستگی با مردم افغانستان برنامه‌ای را درجهت بحث و گفت‌وگوی عمومی و انتقادی حول تحولات اخیر در افغانستان برگزار کرد. این برنامه جمعه شب، ۲۴ سپتامبر (چهار مهر 1400)، در مونتروی (Montreuil، از محله‌های سنتاً چپ و مهاجرنشین در حومۀ پاریس) و همراه با فعالین سوری (کانتین سوریه) سازماندهی شد که در آن از سه فعال/هنرمند/جامعه‌شناس افغانستانی برای ارائۀ نظرات خود دعوت کرده بودیم: رضا صاحب‌داد (فیلم‌نامه نویس و کارگردان)، شکیبا داوود (بازیگر، کمدین، و فعال حقوق زنان افغان)، و علی واعظی (جامعه‌شناس و مترجم).

حوالی 70 نفر در این برنامه مشارکت کردند که در آن بالاخص حضور پناهجویان و مهاجران افغانستانی و مشارکت فعالانۀ آنان در بخش پرسش و پاسخ چشمگیر و ستودنی بود. به عنوان گروهی مستقل و انترناسیونالیست، کلکتیو98 خود را متعهد به همبستگی با همه مبارزات مردمی در منطقه و بخصوص مبارزات مردمی در ایران و افغانستان می‌داند. هدف از این گردهمایی کوچک نیز چیزی نبود جز فراهم‌ساختن امکان‌های هرچند حداقلی و محدود برای شنیدن صداها و نظراتی از افغانستان که غالباً در رسانه‌های جریان‌اصلی جایی ندارند. علاوه‌بر این، چنین برنامه‌هایی برای آشنا‌ساختن چپ ایرانی با تحولات همسایگان خود، ایجاد حساسیت سیاسی برای ابراز همبستگی نمادین و عملی، و به‌درآمدن چپ ایرانی از حباب ناسیونالیستی خویش راهگشاست.

این برنامۀ همبستگی ابتدا با نمایش فیلم کوتاه "خشت و دل" ساختۀ رضا صاحب‌داد شروع شد. این فیلم به کودکان کار افغانستانی و شرایط کاری فوق استثمار آنان می‌پردازد و توجه مخاطب را به بنیان‌های راسیستی انباشت سرمایه در حوزۀ ساخت‌وساز و مسکن، که استوار بر خون و عرق مهاجرین افغانستانی‌ست، جلب می‌کند. بعد از نمایش فیلم، کانتین سوریه و کلکتیو ۹۸ کوتاه به مهمانان خوش‌آمد گفتند. سپس شکیبا داوود و علی واعظی بحث‌های‌شان را ارائه کردند.

شکیبا داوود صحبت‌هایش را با تاکید بر رابطه تاریخی وفرهنگی که بین افغانستان و فرانسه وجود دارد آغاز کرد و سپس با روایتی از وضعیت خانواده خود در روزهایی که طالبان به کابل رسید، به تشریح وضعیت ناگوار مردم در افغانستان پرداخت. از نظر او تفاوت طالبانِ کنونی با طالبان دهۀ نود میلادی در این است که طالبان امروزی به خوبی توسط نهاد‌های امنیتی پاکستان آموزش دیده‌اند. به زعم او، طالبان بیشتر متشکل از جامعۀ عشیره‌ای پشتونی اند که در مرز بین پاکستان و افعانستان زندگی می‌کنند، بخصوص پشتون‌هایی که در حین جنگ از افغانستان به آن سوی مرز مهاجرت کردند. طالبان در حال تشکیل دولتی تک اتنیکی، تک مذهبی، تک حزبی، تک زبانی وتک جنسیتی هستند.

علی واعظی ازمنظری جامعه‌شناختی و تاریخی به فروپاشی دولت افغانستان و به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان پرداخت. واعظی در تحلیل خود بر مسئلۀ طبقه و جنگ طبقاتی پرداخت. سقوط طالبان در ۲۰۰۱، اشغال افغانستان بدست نیروهای ایالت متحده، و ظهور دولتی جدید دستاوردی نداشته جز طبقاتی‌شدن و تشدید شکاف طبقاتی در جامعه. واعظی در صحبت‌های خود نشان داد چطور در بیست سال گذشته افغانستان به یکی از فاسدترین کشورها در سطح حکومتی بدل شده بود و چگونه بودجه‌های هنگفتی که از غرب می‌آمدند به جیب طبقات حاکم و نزدیکانشان، رهبران اتنیک‌ها، شرکت‌های خصوصی، و ان‌جی‌او‌های حکومتی می‌رفت. از سوی دیگر و در پیوند با این فرایند "طبقاتی‌شدن"، تبعیض‌های اتنیکی-ملی نیز بر علیه هزاره‌ها، تاجیک ها، و ازبک ها به شدت ادامه داشت. این وضعیت به نارضایتی‌های عموم جامعۀ افغانستان دامن زد، تاحدی که دیگر برای مردم افغانستان تفاوتی بین "دولت ملی" و طالبان وجود نداشت.

👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿 (ادامۀ متن در پایین)






آیا شاهد تغییرات بنیادی ژئوپلتیکی در جهان هستیم؟

خبرها حاکی از یک آرایش ژئوپلتیک جدید و مهم در سطح جهانی است که تا حدی نیز می‌تواند چرایی بیرون رفتن امریکا از خاورمیانه را نیز توضیح دهد.
توافق امنیتی-نظامی جدید استرالیا-انگلیس-امریکا (AUKUS) که برای مقابله با پیشروی های (به ویژه نظامی و نه صرفا اقتصادی) چین در منطقه هند و اقیانوسیه شکل گرفته، با سیاست فاصله گیری از اروپا همراه است و چه بسا تداوم آن، این دو را در درازمدت در تقابل با هم قرار دهد.

خروج ناگهانی و غیرمنتظره استرالیا از توافق اقتصادی-نظامی به ارزش چند ده میلیارددلاری با فرانسه، موسوم به آکوس (به منظور ساخت زیردریایی هایی با نیروی محرکه اتمی) و واگذاری آن به امریکا در چنین شرایطی، نقطه عطف مهمی در اعلام عمومی این تغییر رویه به شمار می‌رود. آمریکا، انگلستان، فرانسه، چین، روسیه، هند و اخیرا برزیل تنها کشورهایی در جهان هستند که دارای زیردریایی های هسته ای هستند. در پی فسخ قرارداد سرنوشت ساز مذکور که در هر قرن یکبار اتفاق می افتد نه بیشتر و میزان دوستی و دشمنی کشورها با یکدیگر را نیز تعیین می کند، در یک حرکت تاریخی کم سابقه، فرانسه سفیر خود از استرالیا و امریکا را فراخواند. واکنش مقامات فرانسه به تحقیر این کشور و این آرایش تازه، آنطور که در اظهارات فرماندهان نظامی آن به ویژه مشهود است، فراخواندن اتحادیه اروپا به تقویت وجه نظامی و اختصاص بودجه بیشتر به این موضوع است برای اینکه بتواند نه تنها در رقابت اقتصادی، بلکه در نزاع نظامی (بالقوه) با اتحاد نوین انگلوساکسون و با چین، بقا و اقتدار خود را حفظ کند.

بنظر می‌رسد که تلاش برای رسیدن به هژمونی جهانی فاز جدیدی را از سر میگذراند که در آن خاورمیانه بیش از همیشه طرد و حذف شده و در نبود نیروهای مترقی در این کشورها (که اغلب در دهه های پیش توسط همین قدرت های جهانی تضعیف و نابود شده اند)، راه برای بروز و تقویت نیروهای توسعه گر محلی و منطقه ای و ارتجاع های نظامی وابسته به دولت های غیردموکراتیک بازتر میشود. تنها چیزی که می‌تواند در سطح منطقه ای دست کم، این تعادل پیشینی را بر هم بزند، اراده مردمی برای تغییرات بنیادی و دموکراتیک و برابری خواهانه است.

Collective98@riseup.net
@collective98




دو مبارزه خیابانی در پاریس:
اولی در محکومیت طالبان؛ دومی در افشای جنایات جمهوری اسلامی ایران

بعد از ظهر یکشنبه 19 سپتامبر 2021 (28 شهریور 1400) در شهر پاریس، تظاهراتی در دفاع از مبارزه و مقاومت مردم افغانستان به ویژه زنان این کشور در برابر سلطۀ مجدد ارتجاع طالبانی برگزار شد. فراخوان این تظاهرات را انجمن نگار با حمایت تعدادی از گروه‌های افغانستانی، درکنار انجمن های و نهادهای مدافع حقوق زنانِ فرانسوی و دیگر کشورها داده بودند. بیش از دو هزار نفر در میدان رپوبلیک گرد هم آمدند و سپس به سمت میدان باستی و از آنجا تا برابر عمارت «شورای شهر پاریس» راهپیمایی کردند. نکته ای که در این تظاهرات بیش از هر چیز جلب توجه می کرد حضور دختران و پسران جوانی بود که احتمالا برای نخستین بار در یک اقدام اعتراضی خیابانی شرکت کرده بودند. آنچه جمعیتی قریب به 2000 نفر را از گرایش های سیاسی-اجتماعی گوناگون هم صف کرده بود شعارهای «مرگ بر طالبان» و «همبستگی با زنان افغانستان» بود که بیش از بقیه شعارها از طرف کل جمعیت تکرار می شد. بخش قابل توجهی از تظاهرات کنندگان از هواخواهان احمد مسعود و نیروهای گرد آمده زیر پرچم «جبهه مقاومت» در پنجشیر بودند و در شعارهای خود از دولت فرانسه و جامعه بین المللی تقاضای حمایت از این جبهه را داشتند. بعضی از گروه های چپ و فمینیست و یا افراد پراکنده هم بودند که با ایده ها و نظرات ضد ارتجاع طالبانی و همدستانش در منطقه و همزمان علیه قدرت های سرمایه‌های امپریالیستی در این راهپیمایی شرکت داشتند و با پخش اعلامیه و تراکت، مواضع خود را اعلام می کردند. تظاهرات دیروز یکشنبه، چهارمین مبارزه خیابانی در شهر پاریس طی یک ماهه اخیر بود که در اعتراض به استقرار حکومت طالبان انجام شد. انتظار می رود که در هفته های آتی، آکسیون ها و تجمع های مبارزاتی بیشتری در ارتباط با تحولات افغانستان در فرانسه و دیگر کشورها برگزار شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همزمان با این تظاهرات، یک تجمع اعتراضی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز در میدان شاتله پاریس برگزار شد. این تجمع که همگام با «هفته آکسیون سراسری ایرانیان خارج کشور» سازماندهی شده بود را سه نهاد «شورای دمکراتیک برای حمایت از حنبش های مردمی»، «جمعیت کردهای مقیم فرانسه» و «هماهنگی ایرانیان در پاریس» تدارک دیده بودند. در این تجمع چند ده نفر حضور داشتند و سخنرانان علاوه بر بیان اهداف از برگزاری این آکسیون، به افشای سیاست های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف و نارسایی ها و کمبودهای گروه های اپوزیسیون در خارج کشور که اقدام موثر علیه جنایات رژیم ایران در گرو رفع آن هاست پرداختند. در این تجمع مشخصا سیاست تروریستی جدید جمهوری اسلامی علیه احزاب کرد ایرانی مستقر در کردستان عراق و موشک پرانی و توپ باران به سمت مقرهای این احزاب، محکوم شد. در این آکسیون، درمورد #رئیسی_جلاد67 در مقام «ریاست جمهوری» انتصابی رژیم و تحقیقات کیفری علیه او توسط مراجع حقوقی و قضایی بین المللی صحبت شد و افشاگری هایی در مورد اقدام جنایتکارانه رهبر جمهوری اسلامی در ممنوعیت خرید و واردات واکسن کرونا که به کشتار عمومی منجر شد، صورت گرفت.

کلکتیو98

Collective98@riseup.net
@collective98



18 last posts shown.

502

subscribers
Channel statistics