آخرین زندگیت به 33سال پیش برمیگرده و این نهمین تناسخته.
پدر یه خانواده ی پنج نفره بودی و کار و خانواده برات از خودت مهمتر بودن.
پزشک قانونی بودی و برای اجرای عدالت، تمام تلاشت رو میکردی، اما در آخر هیجان عدالت چشمت رو روی این حقیقت که ممکنه بیگناه، کسی به غیر از جنازهی روی تخت سردخونه باشه میبنده و بخاطر شهادت تو، یه بیگناه به دار آویخته میشه.
توی سن 63سالگی بر اثر ایست قلبی از دنیا رفتی.
هدف از تناسخت این بوده که با چشم بازتر و منطق بیشتر و کنترل هیجان به دنیا نگاه کنی.
کارمای اون آدم بیگناهی که با شهادت تو اعدام شد، با تو به این دنیا اومده.
همسر زندگی گذشتهات به این زندگیت هم نفوذ کرده و به عنوان یه رهگذر بهت کمک کرده یا خواهد کرد.
https://t.me/im_tasian
پدر یه خانواده ی پنج نفره بودی و کار و خانواده برات از خودت مهمتر بودن.
پزشک قانونی بودی و برای اجرای عدالت، تمام تلاشت رو میکردی، اما در آخر هیجان عدالت چشمت رو روی این حقیقت که ممکنه بیگناه، کسی به غیر از جنازهی روی تخت سردخونه باشه میبنده و بخاطر شهادت تو، یه بیگناه به دار آویخته میشه.
توی سن 63سالگی بر اثر ایست قلبی از دنیا رفتی.
هدف از تناسخت این بوده که با چشم بازتر و منطق بیشتر و کنترل هیجان به دنیا نگاه کنی.
کارمای اون آدم بیگناهی که با شهادت تو اعدام شد، با تو به این دنیا اومده.
همسر زندگی گذشتهات به این زندگیت هم نفوذ کرده و به عنوان یه رهگذر بهت کمک کرده یا خواهد کرد.
https://t.me/im_tasian