•بَلوط


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


•به نام خداوند رنگین کمـ🌈ـان
•چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی‌کسی:
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-125812-n3Aloyr

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


تو مطب دندانپزشکی هم یه پسر بچهه بود، مامانش بالاسرش، باباش، داداشش، صدای ناله‌های خودش...
حالا منِ کاپشن به دست تنها اون وسط:


امروز از خودم راضی‌تر بودم.
لیست کارهایی که باید انجام می‌دادم چن‌تاییش رو انجام دادم.
دقیقا همونایی که چندماه بود داشتم پشت گوش می‌نداختم.
فقط به همت و عزمی راسخ احتیاج دارم که روزهای زوج ساعت ۲/۳۰ پاشم برم باشگاه، درحالی که سه روز اول هفته ساعت دو از مدرسه برمی‌گردم🫠


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
جونم فدایِ خنده‌هات آقا حسینِ رونقی🥹❤️‍🔥


《سکوت ما خیانته!》
•امین بذرگر
•۱۵


مثلا فردا امتحان جغرافیا دارم. از ساعت شیش اون کتاب رو میز بازه و من با جون کندن خوندمش؛ اونم دو صفحه‌ش چهارساعته که مونده درصورتی که تو یه ربع تموم می‌شه...
خب یکی نیست بگه چه مرگته:/


وجودم رویه‌ای رو در پیش گرفته که جدی خودم هیچ کنترلی روش ندارم.
طول دادن کارهام تا نیمه‌های شب.
شب نخوابی و مقاومت در برابر خوابِ روز با وجود تمام خسته‌گیام.
و جالب اینجاست با این حال هنوز از پا نیوفتادم! ولی می‌دونم اگر زودتر جمع و جورش نکنم بد زمینم می‌زنه. به هرحال سه هفته‌ست که واقعا یادم رفته خواب چیه. به‌علاوه قطار کارهای پشت هم که با شتاب دارن میام که با تمام قدرت برن یه جاییم...!🫠


Forward from: قشاع.
همین الان برید توی ماشین حساب گوشیتون ۲۸۳۰۳۲ رو تقسیم بر ۲ کنید اگر از جواب خوشتون اومد برای بقیه هم بفرستید.


-22:22
اومدی مثلِ یه رویا
تو شبایِ بی‌ستاره‌م
نرو دیگه ماهِ روشن
تا اَبَد بِمون کِنارم


این عکس حس غریبی بهم می‌ده.
خیلی سعی کردم در وصفش و حسم بعد از هربار دیدنش بنویسم ولی، نشد!


-تقصیر توام نیست؛ خب عاشقم نبودی:)


درود به مردم شریف ایران
نوید افکاری هستم
《سکوت شما یعنی حمایت از ظلم و ظالم》.
•۱۴


جانانم!
جانِ جانانم، روحِ تنِ بی‌جانم، ذکر لب بی‌حالم، سوی چشم بی‌خوابم، سلام بر روی ماهت!
می‌خواهم بنویسم برایت؛ برای تن شیرینت، رنگ دلربای لبانت، دلبری چشمانت، برای گرمی آغوشت و صدای دل‌نوازت.
من به قربانِ شیرینیِ رنگِ تلخِ چشمانت، ای شاهکارِ گرمِ تابستانی من! ای تو که لَختِ مشکیِ موهایت به‌سان آتش شراره می‌کشد بر دلِ تنگ ما.
دلتنگی نبودت را من و سرخی آسمان غروب باهم تقسیم می‌کنیم.
حال که من نیستم، آغوشِ مهربانت را باز کن برای ماه و ستاره و خورشید و منت بگذار بر سر دنیا و دستِ پرمهرت را برسرش بکش تا سازی بنوازد، خوش‌نواز.
که این چرخ گردون بنوازد برایت سازی شهپسند که تو دل‌پسند‌تر برقصی و بچرخی و بخندی و قند آب کنی در دل ما!
راستی نورکم؛ سلامت را رساندم به لاله‌های نارنجی. عطرشان که به دلربایی عطرشیرین تنت نمی‌رسد اما، چه شود عطر تو و لاله...

#برای_نور


-23:23
-Miss You:)


و چه بی‌رحمانه بیداری مرا، از آغوشِ گرمه وصل به رویایت بیرون کشید...


•کاش باز بخواهی‌ام ولی تا به اَبَد.


لیوانِ کاپوچینو رو کنار دستش می‌ذاره. یه‌ نخ وینستون قرمز رو بیرون می‌کشه و بین لب‌هاش فشارش می‌ده. شعله فندکش رو نزدیک می‌بره و آتیشش می‌زنه.
بعد از چند پوک عمیق بین انگشت‌هاش سیگارش رو نگه می‌داره و قلپی از کاپوچینوش می‌خوره.
جفتش براش بَده. کافئینِ نوشیدنیِ محبوبش ضربان قلبِ همیشه بالاش رو بالاتر می‌بره و نیکوتینِ وینستونِ قرمزی که دلش رو برده معده‌ عصبی و ملتهبش رو بهم می‌ریزه...


نورَکَم!
هوا سرد شده. جوانه‌ای که پنجاه روز پیش با تابیدنت از میان ویرانه‌های قلبِ خاکیم سر براورد، طراوت و شادابی سابق را ندارد.
هرچه باشد برایِ جوانه‌ای که هنوز درست پا نگرفته و ریشه ندوانده تحملِ رنجِ نتابیدنه بیست و پنج روزه‌ات بر سر و رویش، طاقت‌فرساست.
نورِ زیبای من!
به نظرم دیگر وقتش است که با نگاهِ عسلیت بر تنِ یخ‌زده‌ی جوانه‌مان بتابی.
وقتش نیست جانانم؟!
وقتش نیست که با عسلیِ تلخِ چشمانت کامِ زهرآلودم را شیرین کنی؟...
#برای_نور


از هیچکس، هیچ انتظاری نداشته باش.
از هرکس انتظار هر چیزی رو داشته باش!


-18:18
•کاشکی وصل شود عشقِ تو به آزادی🕊🤍


رشته‌م رو دوست دارم و همکلاسی‌هام رو خیلی بیشتر.
اما هیچکدوم از این‌ها دلیل نمی‌شه مدرسه برام مکان مورد علاقه که نه، حداقل جایی باشه که بدون حس خاصی واردش بشم.
الان، هم‌زمان که کتاب عربیم جلوم بازه، ذهنم رفت سمت اینکه مدرسه چه چیزهایی رو ازم گرفته و درقبال این از دست رفته‌هام چه چیزی رو قراره به‌دست بیارم؟!
نمی‌خوام الان بشینم ببینم دستاوردم از مدرسه رفتن ارزشِ از دست دادن یه‌سری چیزها رو داشت یا نه چون درهرصورت مسیریه که باید طی کنم.
اما می‌دونم همینکه کوچیک‌ترین دلخوشی‌ها و مواردی که حالم رو خوب می‌کنه ازم گرفته و با مسائلی درگیرم کرده که آزارم می‌ده، یعنی یه‌جای کار داره بدجوری می‌لنگه...

20 last posts shown.

17

subscribers
Channel statistics