یک آیه در روز


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟!
https://t.me/YekAaye
سایت:
yekAaye.ir
گزیده مطالب:
https://t.me/YekAayah
نویسنده کانال (حسین سوزنچی)
@hsouzanchi
https://t.me/souzanchi
درباره کانال
http://yekaye.ir/about-us/

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


🔹«أَكِنَّةً»

▪️ماده «کنن» در اصل به معنای پوشاندن و حفظ کردن است (معجم مقاييس اللغة، ج‏5، ص123؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏10، ص136) و «أَكْنَنْتُ» به معنای «مخفی کردم» می‌باشد (ما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ في‏ أَنْفُسِكُمْ، بقره/235؛ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُم‏، قصص/69، نمل/74) (معجم مقاييس اللغة، ج‏5، ص123)

▪️«کِنّ» آن است که در آن، چیزی حفظ می‌شود، و جمع آن «أکنان» است (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً؛ نحل/81)؛

▪️«کِنان» پوششی است که چیزی برای حفاظت در درون آن قرار می گیرد و جمعِ آن، «أَكِنَّة» است، (وَ جَعَلْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ؛ أنعام/25، اسراء/46، کهف/57) (مفردات ألفاظ القرآن، ص727)

▪️«مکنون» اسم مفعول است یعنی چیزی که درون «کِنّ» (ستر و حفاظ) قرار داده شده است (وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عين‏، كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ، صافات/49؛ وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ، طور/24؛ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَريم‏، في‏ كِتابٍ مَكْنُونٍ؛ واقعه/78)


🔸این ماده و مشتقات آن جمعا 12 بار در قرآن کریم به کار رفته است.




🔹«وَقْراً»

قبلا بیان شد که ماده «وقر» در اصل به معنای سنگینی در چیزی است، چنانکه «وَقْرُ» به سنگین بودن گوش (في‏ آذانِهِمْ وَقْر؛ فصلت/۴۴) و «وِقْر» به معنای بار سنگین (فَالْحامِلاتِ وِقْراً؛ ذاریات/۲) و «وَقَار» به معنای حلم و بزرگمنشی می‌باشد (ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً؛ نوح/۱۳)
جلسه523 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-33/

@YekAaye


Forward from: @clippy
sticker.webp
12.7Kb




638) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها وَ نَسِيَ ما قَدَّمَتْ يَداهُ إِنَّا جَعَلْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ في‏ آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى‏ فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً

سوره کهف (18) آیه57
1396/10/10
ترجمه
و کیست ستمکارتر از آنکه آیات پروردگارش را به او یادآوری کنند سپس از آن رویگردان شود، و دستاورد پیشین خود را فراموش کند؛ همانا ما بر دلهای‌شان پوشش‌هایی قرار دادیم از اینکه آن را بفهمند و در گوشهای آنان سنگینی‌ای نهادیم؟! و اگر آنان را به هدایت دعوت کنی، با این حال ابداً هدایت نخواهند شد.

@YekAaye




.

7️⃣ «مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ ... لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ»

مژده‏ها و هشدارهاى انبيا، واقعيّت‏هايى است كه كفّار براى محو آن تلاش مى‏كنند. (تفسير نور، ج‏7، ص190)

@YekAaye


.

6️⃣ «وَ يُجادِلُ الَّذينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتي‏ وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً»

هدف كافران، محو حق، و ابزار كارشان، جدال و استهزا مى‏باشد. (تفسير نور، ج‏7، ص190)

@YekAaye


.

5️⃣ «وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ ... الَّذينَ كَفَرُوا ... اتَّخَذُوا ... ما أُنْذِرُوا هُزُواً»

چرا با اینکه پیامبران هم بشارت می‌آورند و هم انذار، خداوند تنها از به مسخره گرفته شدن انذارهای آنان توسط کفرپیشگان سخن گفت؟

🤔الف. اثر انذار در جدی گرفتن سخن پیامبران و تامل در دعوت آنان بسیار بیشتر از اثر بشارت است؛ و در مورد انذارها، اگر کسی احتمال وقوع هم بدهد
(مثلا فقط احتمال بدهد که جهنمی در کار است؛ همانند حکایت مذکور در جلسه379، تدبر4 https://t.me/YekAaye/4660)
کافی است که به طور جدی درباره سخنان پیامبران بیندیشد.

🤔ب. ...

@YekAaye


.

4️⃣ ‌ «يُجادِلُ الَّذينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتي‏ وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً»

چرا کفرپیشگان که می‌خواهند مانع به ثمر رسیدن رسالت پیامبران شوند، به مجادله بسنده نمی‌کنند و به مسخره کردن آیات و انذارها روی می‌آورند؟

🤔الف. حقیقتی که پیامبران عرضه می‌دارند بقدری روشن و آشکار است که اگر فقط و فقط فضای بحث و گفتگو حاکم باشد، که قدرت باطل بیش از کف روی آب نیست و حق همچون سیلی خروشان، کفِ باطل را بتمامه زایل کند و خود همواره ماندگار بماند (رعد/17) .
شاید بدین جهت است که باید با جوسازی کاری کنند که کسی سخن پیامبران را جدی نگیرد و به آنها واقعا گوش ندهد.

🤔ب. ...

@YekAaye


.

3️⃣ «وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ يُجادِلُ الَّذينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ»

اگرچه خداوند پیامبران را با دلایل آشکار می‌فرستد (در دهها آیه تاکید شده که پیامبران را «بالبینات» فرستادیم) اما این بدان معنا نیست که اهل باطل نتوانند با مجادلات باطل خود در حقانیت حق «شبهه‌افکنی» کنند
(حدیث3 https://t.me/YekAaye/8946)

@YekAaye


.

2️⃣ «وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ يُجادِلُ الَّذينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتي‏ وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً»

🔻شبهه🔻

در این آیه می‌فرماید ما پیامبران را نفرستادیم مگر به عنوان بشارت‌دهندگان و انذاردهندگان؛
پس آیا نباید نتیجه گرفت که: خداوند آنان را برای حکومت کردن نفرستاده، و سیاست و حکومت ربطی به پیامبران ندارد، مگر در حد توصیه‌های اخلاقی‼️

♦️پاسخ♦️

به نظر می‌رسد این شبهه، که امروز بسیار رواج یافته، یکی از مصادیق اقدام کافران است که در ادامه همین آیه بدان تذکر داده شده و تسلیم مدعای این شبهه شدن، تنها در یک صورت ممکن است:
🔻اینکه انسان با این «برداشت باطل» «حق» را کنار بگذارد❗️ و
🔻بقیه آیات خداوند و نیز خود انذارهایی که پیامبران داده‌اند را جدی نگیرد❗️

که توضیح این در دو گام تقدیم می‌شود:
الف. چرا این برداشت باطل است؟
ب. حق چیست؟ و آیات خدا و انذارهای پیامیران چه بوده است؟

♦️الف)

باطل بودن این برداشت ناشی از خلط «حصر مطلق» و «حصر نسبی» است.
وقتی تعبیر می‌شود «چنین نیست مگر چنان» این جمله دلالت بر حصر (=فقط) دارد؛ اما «فقط» در هر چیز، ناظر به محدوده خودش است؛ نه در تمام محدوده‌ها.
مثلا
وقتی در ورودی سالن امتحانات دانشجویی، می‌نویسند «فقط دانشجویان سال اول وارد شوند» معلوم است که «بقیه دانشجویان» حق ورود ندارند، اما هیچ عاقلی نمی‌گوید که چون گفته «فقط دانشجویان» پس مطلقا هیچکس دیگری حق ورود ندارد، حتی اساتید و برگزارکنندگان آزمون و مسئولان دانشگاه و ... ❗️
🔹اگر به قبل و بعد این آیه و چهار آیه دیگری که چنین حصری در مورد وظیفه پیامبران آمده (انعام/48 ؛ اعراف/188 ؛ اسراء/105 ؛ فرقان/56 ) دقت کنیم بوضوح درمی‌یابیم که مساله ناظر به بحث ایمان آوردن و نیاوردن انسانها بوده، که خداوند در این فضا تذکر می‌دهد که پیامبران جز بشارت‌دهنده و انذاردهنده نیستند؛ یعنی هرکس ایمان آورد به نفع خودش است (انعام/48) از آنها انتظار نداشته باشید برای ایمان آوردن شما معجزه کنند و کارهای عجیب و غریب انجام دهند (اعراف/188) یا امکان نداشته باشد که کسی در کار آنها کارشکنی کند (کهف/56) یا ایمان نیاوردن شما تقصیر آنها باشد (اسراء/105-107) یا انتظار مزد دادن از شما داشته باشند (فرقان/56-57).

🤔 البته از وجود یک حصر بتنهایی نمی‌توان مطلق یا نسبی بودن آن را نتیجه گرفت همان گونه که مطلق بودن یک حصر، نیازمند دلیل و شواهد و قرائن است، نسبی بودنش هم همین طور است؛ و اینجاست که باید دید سایر آیات و انذارهایی که داده شده چیست و با جدی گرفتن آنها حق معلوم شود.

♦️ب)

🔹حقیقت این است که در بسیاری از آیات قرآن، تاکید شده است که هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه اطاعت کردن او را هم لازم گرداندیم (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ؛ نساء/64) و مثلا در سوره شعراء که حکایت دعوت بسیاری از پیامبران را مطرح می‌کند شاه‌بیت سخن همه آنان این است که در کنار عبادت خدا، بر اطاعت از خود تاکید می‌کنند (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطيعُونِ؛‌شعراء/108 و 110 و 126 و 131 و 144 و 150 و 163 و 179) و جالب اینجاست که حضرت عیسی که در این سوره از او یاد نشده در دو جای دیگر عین همین تعبیر را به کار برده است (آل‌عمران/50 و زخرف/63)

🔹در مورد انذارهای پیامبران، حتی اگر از موارد فوق، و یا حکایت انذار حضرت موسی در دوره‌ای که به کوه طور رفت برای ضرورت تبعیت از هارون هم صرف‌نظر کنیم، و بخواهیم فقط از انذارهای پیامبر اسلام سخن بگوییم، تاکیدات فراوان ایشان بر اینکه نه‌تنها قبول ولایت خود شرط قبولی اسلام است، بلکه هرکس ولایت وی را قبول دارد باید ولیّ منصوب پس از وی را نیز قبول کند، مطلبی است که از ابتدای دعوتشان - در هنگام دعوت خویشاوندان و عشیره‌شان - تا آخر عمر – از جمله در حجة‌الوداع و در غدیر خم – جای هیچ تردیدی در اهتمام ایشان به حکومت به عنوان یکی از وظایف خود باقی نمی‌گذارد.

@YekAaye


.

1️⃣ «وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ يُجادِلُ الَّذينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتي‏ وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً»

آیه قبل در مقام توضیح مانع ایمان آوردن انسانها بود. ارتباط این آیه با آن آیه در چیست؟

📚الف. پیامبر را تسلی می‌دههد که از ایمان نیاوردن آنان ناراحت نشو، چرا که تو وظیفه‌ای جز بشارت و انذار نداری. (المیزان، ج13، ص332)




🤔 ب. در آن آیه این ایمان نیاوردن را ناشی از وجود سنتی سابقه‌دار در گذشتگان دانست. چه‌بسا در این آیه این سنت را شرح می دهد:
خداوند انسان را موجودی مختار آفرید و البته راه سعادت و شقاوت را به او نشان داد تا با انتخاب خودش مقام خلیفة‌اللهی را به دست آورد. اینجاست که کار اصلی پیامبران بشارت و هشدار دادن می‌شود؛ و مهمترین کارشکنی در کار آنان، کنار زدن حق با بحث و جدلِ باطل‌بنیان؛ و به مسخره گرفتن آیات (نشانه‌هایی که راه را از براهه متمایز می‌کند) و هشدارهای که داده می‌شود.

📝نکته تخصصی #انسان‌شناسی

چون انسان دارای اختیار است، پس تصمیم‌گیری او همواره مبتنی است بر 🔺ترجیح دادنی🔺
که بر اساس 🔺تشخیص خودش🔺 بدان رسیده است؛
یعنی تنها و تنها بر اساس تشخیص و ترجیحی که می‌دهد عمل می‌کند؛
حتی اگر کار بدی می‌خواهد انجام دهد، ابتدا خودش را توجیه می‌کند که انجام دادن آن کار ترجیح دارد.

بر این اساس،
زندگی انسان همواره در گروی تشخیص‌هایی است که می‌دهد؛
و چون خداوند انسان را به حال خود رها نکرده، پس برای کمک به تشخیص و ترجیح او پیامبرانی می‌فرستد:
کار پیامبران این است که
🔹 با نشان دادن راه صحیح سعادت و بیراهه‌ها، به تشخیص درست انسان کمک کنند؛
🔹 آن هم نه نشان دادن ذهنی صرف؛ بلکه نشان دادنی که همراه با برانگیختن احساسات متناسب باشد؛
🔷یعنی شناختی که همراه است با تشویق به پیمودن راه صحیح (بشارت) و ایجاد نگرانی از ورود در بیراهه‌ها (إنذار)، تا این «تشخیص»، از ساحت ذهن و زبان مخاطب، به ساحت دل و اراده او برسد و به «ترجیح آگاهانه» منجر شود.

اما کسانی که در مقام کفر و پوشاندن حقیقت‌اند و نمی‌خواهند حقیقت آشکار شود و مورد پیروی قرار گیرد، دو کار مهم انجام می‌دهند:
یکی خدشه در مقام تشخیص، و دیگری خدشه در مقام احساسات:
🔸در مقام شناخت، با استمداد از سخنان باطل، به مجادله و آشفته کردن فضای ذهن می‌پردازند تا با باطل خود، حق را به‌تدریج از میدان ذهن مخاطب بیرون کنند؛
🔸و در مقام احساسات، به مسخره کردن (ناچیز و بی‌ارزش جلوه دادنِ) آیات خدا (= نشانه‌ها و علائمی که خداوند قرار داده تا انسان با آن نشانه‌ها راه را درست بپیماید) و هشدارهایی که به مخاطبان داده شده، می‌پردازند تا مخاطبان پیامبران، نه نشانه‌های هدایت را جدی بگیرند نه سخن پیامبران را.



🤔ج. ...
@YekAaye


Forward from: @clippy
sticker.webp
7.9Kb




Forward from: @clippy
sticker.webp
7.9Kb


4) از امام صادق ع روایت شده است:
از میان کسانی از این امت که قرآن می‌خوانند، هرکس وارد در جهنم شود، از کسانی است که آیات خدا را مسخره گرفتند.

الإختصاص، ص226

عَنْ رِفَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
مَنْ دَخَلَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ النَّارَ مِمَّنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَهُوَ مِمَّنْ يَتَّخِذُ آياتِ اللَّهِ هُزُوا.

@YekAaye


3) از امام هادی ع روایت شده است:
همانا خداوند متعال «باطل» را شبیه‌ترین چیز به «حق» قرار داد و آن را «شبهه» نامید، سپس هر دو را برای امتحان خلائق در میان خلق پراکند، پس هرکه حق را از باطل جدا کند و آن را بشناسد، رستگار است، و خداوند چنین کسانی را «اولوا الالباب» (خردمندان) و «اولوا الابصار» (صاحبان بصیرت) نامید و فرمود «پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت» (حشر/2) و «ای خردمندان» (بقره/179) و ای «صاحب‌خِرَدان» (أُولِي النُّهی؛ طه/54 و 128)
و گروهی دیگر کور گردیدند و با شبهه همنشین شدند، پس انحراف، ملازم دلهایشان شد به خاطر آنچه از باطل پیروی کردند و «با باطل جدال کردند، تا به آن، حق را از جای خود به در آرند» (کهف/56) پس در کتابش رسوایشان کرد؛
اینان نزد مردم، به لحاظ تعداد [= به لحاظ عِدّه و عُده]، بیشترین‌اند؛ و نزد خداوند عز و جل، به لحاظ وزن و قیمت، کمترین؛
و آنان نزد مردم به لحاظ تعداد کمترین‌اند؛ و نزد خداوند عز و جل، به لحاظ وزن و قیمت، بیشترین؛ وآنان‌اند که اولیاء الله اند ...

الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم، ص732

قال ابوالحسن [الهادی] عليه السّلام:
إنّ اللّه تعالى جعل أشبه شي‏ء بالحقّ الباطل فسمّاه الشبهة، ثمّ بثّهما في الخلق جميعا لامتحان الخلق، فمن ميّز الحقّ من الباطل و عرفه كان الفائز، و قد سمّاهم اللّه جلّ و عزّ: اولو النهى و اولو الألباب و اولو الأبصار، فقال: فاعتبروا يا أُولِي الْأَلْباب و يا أُولِي النُّهی و يا اولي الأبصار، و عمى قوم آخرون فلزم الشبهة، فألزم قلوبهم الزيغ بما اتّبعوا من الباطل وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ ففضحهم في كتابه، فهم الأكثرون عددا عند الناس، و الأوّلون وزنا عند اللّه، جلّ و عزّ، و هؤلاء الأقلّون عددا عند الناس و الأكثرون وزنا عند اللّه جلّ و عزّ هم أولياؤه...

@YekAaye


2)
🔹از یکی از ائمه علیهم‌السلام [ظاهرا امام صادق ع] روایتی در نحوه زیارت قبور ائمه بقیع وارد شده است. در فرازی از این زیارت می‌گوییم:
پس من خدمت شما مشرّف شده‌ام هنگامی که اهل دنیا از شما رویگردان شدند و آیات خدا را مسخره گرفتند و نسبت به آن استکبار ورزیدند...

كامل الزيارات، ص54؛ الكافي، ج‏4، ص559

حَدَّثَنِي حَكِيمُ بْنُ دَاوُدَ بْنِ حَكِيمٍ قَالَ حَدَّثَنِي سَلَمَةُ بْنُ الْخَطَّابِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ هِشَامٍ [هَاشِمٍ‏] عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمْ [أَحَدِهِمَا] ع قَالَ: إِذَا أَتَيْتَ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ بِالْبَقِيعِ فَقِفْ عِنْدَهُمْ وَ اجْعَلِ الْقِبْلَةَ خَلْفَكَ وَ الْقَبْرَ بَيْنَ يَدَيْكَ ثُمَّ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدَى‏...
فَقَدْ وَفَدْتُ إِلَيْكُمْ إِذْ رَغِبَ عَنْكُمْ أَهْلُ الدُّنْيَا وَ اتَّخَذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْهَا...


🔹و از امام صادق ع روایت شده است:
بدانید که خداوند متعال در میان خلایق، از شخص متلوّن [هفت‌رنگ، بوقلمون‌صفت] بدش می‌آید، پس هرگز از حق و اهل حق نلغزید و فاصله نگیرید چرا که هرکس به وسیله باطل، خودرأیی به خرج دهد [= حق را کنار بگذارد] هلاک می‌شود و دنیا هم از دستش می‌رود و با ذلت از آن خارج می‌گردد.

الأمالي (للمفيد)، ص137

قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْكَاتِبُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ الْإِسْكَافِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي الْقَاسِمُ بْنُ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُبْغِضُ مِنْ خَلْقِهِ الْمُتَلَوِّنَ فَلَا تَزُولُوا عَنِ الْحَقِّ وَ أَهْلِهِ فَإِنَّ مَنِ اسْتَبَدَّ بِالْبَاطِلِ وَ أَهْلِهِ هَلَكَ وَ فَاتَتْهُ الدُّنْيَا وَ خَرَجَ مِنْهَا صَاغِراً.

@YekAaye


1)
🔹از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
خداوند لعنت کند [کرد] کسانی را که دینشان را دستمایه جدل و ستیزه قرار دادند تا با باطل، حق را از جای خود به در آرند.

التوحيد (للصدوق)، ص461

أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص‏ قَالَ:
لَعَنَ اللَّهُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ شُحّاً [شیحاً] يَعْنِي الْجِدَالَ لِيُدْحِضُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ.


🔹و عبدالرحمن بن سمره هم از رسول الله ص روایت کرده است:
کسانی که در دین خدا مجادله می‌کنند بر زبان هفتاد پیامبر لعن شده‌اند؛ و کسی که در آیات خدا مجادله کند قطعا کفر ورزیده است که خداوند عز و جل می‌فرماید «و در آیات خدا جدال نکنند مگر کسانی که کافر شدند، پس رفت و آمدشان در شهرها تو را نفریبد» (غافر/4).

كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص256-257

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي عَمِّي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الصَّيْرَفِيِّ الْكُوفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
لُعِنَ الْمُجَادِلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ عَلَى لِسَانِ سَبْعِينَ نَبِيّاً وَ مَنْ جَادَلَ فِي آيَاتِ اللَّهِ فَقَدْ كَفَرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلاد.»


✅ توجه

چنانکه در جلسه635، تدبر3 (https://t.me/YekAaye/8916) اشاره شد:
جدل یک توانایی و ظرفیت در انسان است که هم می‌تواند بار معنایی مثبت داشته باشد و هم بار معنایی منفی؛
جالب است که همین تعبیر «جدال و مجادله در آیات الله» در اینجا با بار معنایی کاملا منفی به کار رفت؛
و در حدیث3 جلسه635 (https://t.me/YekAaye/8907) با بار معنایی کاملا مثبت.

@YekAaye


Forward from: @clippy
sticker.webp
18.7Kb

20 last posts shown.

2 955

subscribers
Channel statistics